"داریوش مهرجویی تلاش کرده بین علایقش (هجو، جنگ، کمدی، اگزیستانسیالیسم و عرفان شرقی) با خواست اجتماعی (نقد اجتماعی، تمثیل، اعتراض) رابطه برقرار کند. همان اندازه که شیفته ادبیات بوده و از داستان های ایرانی و خارجی و نمایشنامه های درجه یک اروپایی وام گرفته، جهان خودش را پایه ریزی کرده است. صافی ذهن او بین عناصر ناهمگون اتحاد برقرار کرده و شبیه یک کولاژ جذاب، یک کل واحد را سروشکل داده.
کافی است به «هامون» نگاه کنید؛ ترکیب «هرتزوگ» سال بلوا با «بوف کور» صادق هدایت. زندگینامه کی یر که گور، «دمیان» هرمان هسه، اندیشه عرفانی گورجیف و تفکرات سید حسین نصر و داریوش شایگان به ملغمه ای نامفهوم بدل نشده، که فیلم مهرجویی به حدیث نفس دست کم چند نسل روشنفکران ایرانی بدل شده است و نسل های بعد را چنان در تاروپودش گرفتار کرده که با هر بار تماشای آن متوجه حال نزار روشنفکری جامعه ایرانی می شوند."
با این همه داریوش مهرجویی در سالهای اخیر تغییرات محسوسی داشته، تغییراتی که نه خوشایند منتقدانش بوده و نه خوشایند تماشاگرانش. آنان که او را با گاو و بانو و هامون و حتی سنتوری به خاطر میآوردند با آثاری چون نارنجی پوش ارتباط برقرار نکردند و گفتند فیلسوف سینمای ایران پس از چند دهه فعالیت نبض سینما را در نهایت از دست داده.
شاید مهمترین حاشیه سالهای اخیر آقای کارگردان به درگیری لفظی و دلگیری او از محسن چاووشی برگردد، دلگیریای که از سوی مهرجویی این گونه توصیف میشود:
"«من از دست ایشان به شدت رنجیدهام. ایشان بخاطر حضور در «سنتوری» موفق به اخذ مجوز شدند و فعالیتهای رسمی شان را در کشور آغاز کردند ولی برای پروژه «سنتوری، مرد پائیزی» رقمی که ایشان تقاضا کردند، رقمی بود که دو سه برابر رقم کارگردان فیلم بود و همین باعث شد من خیلی از دست ایشان رنجیده خاطر شوم. ایشان به جای اینکه یک تشکر خشک و خالی از ما بابت فعالیتهای رسمی شان داشته باشند اینگونه جواب ما را داد"
سلام نو – سرویس فرهنگ و هنر: اگر سینمای موج نو در ایران یک پیامبر و مقتدا داشته باشد، آن یک پیامبر حتما داریوش مهرجویی است کسی که رد روشنی از فلسفه در فیلمهایش همیشه هویدا است.
مسیر زندگی مهرجویی هم جالب توجه است. او در کودکی تحت تأثیر مادربزرگش که مسلمانی معتقد بود قرار میگیرد. خود در مصاحبهای در سال ۱۳۵۱ در این باره میگوید:
"مادر بزرگم از آن نمازخوانهای دوآتشه بود؛ و تحت تأثیر فضای روحانی او، من هم از سن هفت تا پانزدهسالگی، شده بودم یک مسلمان واقعی. نماز و روزهام یک آن ترک نمیشد. [...] اما از پانزده سالگی به بعد، درست آن موقعی که نماز و روزهام به حساب میآمد، شک در دلم نشست. چهره خدا تدریجاً کدر شد و ایمانم رفت از دست."
رد بالا و پایینهای فلسفی مهرجویی در فیلمهایش هم مشخص است. او از گاو تا هامون نوعی از کنشهای درونی انسانی را به نمایش میگذارد و چالشهای انسانی را پیش میکشد.
از سوی دیگر بسیاری از مطرحترین بازیگران ایران در فیلمهای مهرجویی حضور داشتهاند. بازیگرانی مانند: عزتالله انتظامی، علی نصیریان، جمشید مشایخی، گلاب آدینه، خسرو شکیبایی، پرویز فنیزاده، فخری خوروش، محمدعلی کشاورز، فروزان، سعید کنگرانی، اسماعیل محمدی، ژاله سام . مرضیه برومند، ایرج راد، حمیده خیرآبادی، اکبر عبدی، فردوس کاویانی، فریماه فرجامی، بیتا فرهی، توران مهرزاد، نیکی کریمی، علی مصفا، محمدرضا شریفینیا، حسن پورشیرازی، لیلا حاتمی، بهرام رادان، گلشیفته فراهانی، حامد بهداد، رضا عطاران، مهناز افشار، طناز طباطبایی، رضا رویگری، پارسا پیروزفر
این ترکیب بازیگران گسترده در کنار داستانهای خاص و کارکترهای کم نظیر که مهرجویی خلق کرده باعث شده تا فیلمهای مهرجویی برخی از ماندگارترین کارکترهای سینمای ایران را داشته باشند.
هفته نام صدا در نقدی که بر داریوش مهرجویی و سینمای او مینویسد میگوید: