بعد از رسوایی اخیر صدا و سیما در تخلف در رای گیری برنامه های محبوب تلویزیون این بار اتفاقی دیگر از این رسانه، ذهن ها را به خود معطوف کرد.

اخبار ساعت 23 شبکه خبر را می‌دیدم؛ اولین خبر مربوط به کاشت نهال توسط رهبر انقلاب به مناسبت 15 اسفند، روز درختکاری و پس از آن، پخش سخنرانی ایشان در مورد این روز بود. خبر دوم نیز به حضور رئیس جمهور در استان گیلان و افتتاح چند طرح عمرانی در این استان پرداخت. خبر سوم اما، به میزانی تاسف‌آور بود که بقیه اخبار را نتوانستم دنبال کنم و ذهنم درگیر یک موضوع خطیر در رسانه ملی شد: بی‌توجهی به «عزت ملی»!

به واسطه دوستانی که سابقه کار در رسانه ملی داشته‌اند، از این امر آگاهم که برای برنامه‌های تولیدی و غیر زنده، حساسیت‌های بسیار زیادی بر فرم و محتوای آثاری که قرار است از رسانه ملی در تلویزیون پخش شود، وجود دارد. حساسیتی که برخی گفته‌اند ممکن است یک اثر مهم به خاطر پوشش خاص یک نفر حتی در حاشیه آن، از پخش کنار گذاشته شود. اما گویا متاسفانه این حساسیت جز همین موارد خاص، در موارد بسیار خطیری، چندان که باید، مورد توجه ممیزان و ناظران رسانه ملی قرار نمی‌گیرد.

سومین خبری که در بخش خبری مزبور دیدم، خبری بود مربوط به تحویل تعدادی واحد مسکونی به هموطنان‌مان که در آن با تعدادی از خانم‌های سرپرست خانوار که این خانه‌ها را تحویل گرفته‌اند، مصاحبه و تصویر آنها نیز کامل و واضح پخش شد. نکته بسیار تاسف‌آور این بود که در یک مورد با بانویی مصاحبه شد که پسر نوجوانش نیز با چهره‌ای معصوم و خجالت‌زده در کنارش ایستاده بود و مادر از این می‌گفت که خیلی ممنون از مسئولان که این خانه‌ها را به ما دادند؛ قبل از این با پسرم در دوازده متر جا زندگی می‌کردیم و الان خوشحالم و قدردان مسئولان که به ما خانه داده‌اند! (نقل به مضمون).

از آنجایی که این گزارش خبری در واحد مرکزی خبر در استان مازندران ضبط شده، قطعاً بیش از دو ممیز آن را قبل از پخش مشاهده کردند و چند نفر هم در تدوین آن را دیده‌اند؛ به علاوه گزارشگر و فیلمبردار و در نهایت هم ناظر یا ناظران پخش که جمع آنها شاید دور رقمی شود! واقعاً یعنی یک نفر در بین این افراد نبود که متوجه این امر خطیر بشود که پخش چنین خبری -که سعی شده با بی‌سلیقگی محض و به کلیشه‌ای‌ترین شکل ممکن، تلاش مسئولان زحمت‌کش(!) کشور در رسیدگی به امور هموطنان کم‌بضاعت‌مان به تصویر کشیده شود- چه ضربه‌ای به «عزت ملی» مردمان این سرزمین می‌زند؟!

اولاً و در حوزه فردی: آن پسربچه و آن مادر محترمی که تصاویرشان با این نوع صحبت‌های «ترحم‌جلب‌کن» از رسانه ملی پخش می‌شود، شاید فردا روز یک آدم مریضی در میان اطرافیان آنها پیدا شود که بابت همین فیلم مضحک سرزنش‌شان کند. خواهشاً نگویید که از این آدم‌های مریض تابه‌حال ندیده‌اید!

در کدام آئین ایرانی، اسلامی ما آمده که دست‌گیری از یک هموطن را اینگونه در بوق و کرنا کنیم؟! مگر نه اینکه امام اول شیعیان حضرت علی (ع) نماد دستگیری کردن از مستمندان در تاریکی شب است؟! که «شهریار» چه زیبا این را به تصویر کشیده و سروده:

«ناشناسی که به تاریکی شب/ می‌برد شام یتیمان عرب

پادشاهی که به شب برقع‌پوش/ می‌کشد بار گدایان بر دوش...»

حال ما را چه شده که آنکه را دست او گرفته‌ایم جلوی دوربین می‌آوریم تا قربان صدقه‌مان برود که مرسی از اینکه از ما دستگیری کردی! این نامش دستگیری نیست؛ مچ‌گیری است! مسئول یا مسئولانی برای تعدادی از خانواده‌های کم‌توان، سقفی فراهم کرده؛ شاخ غول نشکانده‌اند که برای آن، چنان گزارش حماسی‌ای از رسانه ملی پخش شود!

ثانیاً و در حوزه اجتماعی: واقعاً کسی در آن دستگاه عریض و طویل رسانه ملی وجود ندارد که اندک دانشی از علوم اجتماعی داشته باشد و از آثار ناخوشایند اجتماعیِ پخش چنین تصاویر دون شأن هموطنان در یک رسانه عمومی اطلاع داشته باشد؟!

مردمی که از «عزت ملی» آنها خرجِ «به‌به و چه‌چه کردن» از مسئولانی شود که در خوشبینانه‌ترین حالت، وظیفه‌شان را انجام می‌دهند، نمی‌توانند تبدیل به «ملت»ی شوند که قرار است به قول بسیاری از دولتمردان ما، از یکی از سخت‌ترین دوران تاریخی‌مان به سلامت عبور کرده و ایران عزیز را با عزت تمام به ساحل آرامش و سرمنزل مقصود برسانند.

آقای رسانه ملی! با دسته‌گل‌هایی مانند تقلب در یک رای‌گیری ساده‌ی سازمانی، «اعتماد ملی» را چوب حراج زدی؛ خواهشاً با «عزت ملی» این ملت دیگر شوخی نکن!

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***