سلام نو - سرویس اجتماعی: خبر شوکه کننده است. یک دختر یازده_دوازده ساله ایلامی خودکشی کرد و آرزوی خریدن یک دست لباس نو او با خود به گور برد و به جایش یک کفن سپید نو پوشید، یک کفن سفید و تمیز و مرتب و مناسب برای یک تعطیلات بلند مدت و بیغصه.
زینب دخترک یازده_دوازده ساله ایلامی بود که در یک خانواده پنج نفری زندگی میکرد. خانوادهای که پدرش معلول بود و توان کار نداشت، هرچند بسیاری از مردم سالم روستا هم بیکار بودند.
ظاهرا زینب و خانوادهاش در اتاقکی 50 متری زنگی میکردند که نه تنها یخچال و تلویزیون بلکه حتی برق و آب و گاز درست و حسابی نداشت. همین اتاقک 50 متری هم عموی زینب به آنها داده بود، عمویی که خودش هم به خاطر مشکلات مالی راهی کرمانشاه شده است و کمک چندانی نمیتواند به برادرش بکند.
ماجرای زینب هم از جایی شروع میشود که این دخترک نوجوان از خانوادهاش میخواهد به مناسبت عید برای او یک دست لباس جدید بخرند اما خانواده به دلیل عدم تمکن مالی از عهده این کار بر نمیآید و جنازه دخترک را حلق آویز شده پیدا میکند. مادرش حالا میگوید:" ای کاش گدایی میکردیم براش لباس میخریدیم تا خودش را نکشد."
البته اگر کمی پیگیر اخبار به خصوص اخبار حوادث باشید احتمالا چندان از شنیدن خبر خودکشی در ایلام تعجب نمیکنید، چون آمار خودکشی در این استان به طور اعجاب آوری بالاست و به تعبیر گزارشگر روزنه جهان صنعت این استان پایتخت خودکشی جهان است.
جهان صنعت در گزارش که درباره ریشههای بحران خودکشی در ایلام منتشر کرد مینویسد:
استان ایلام به محض پایان یافتن جنگ سریعا با معضل خودکشی روبهرو شد. این استعداد و تمایل، درست بعد از دوره جنگ به یکباره فعالیت پیدا کرد تا جایی که همگی از روند خودکشی نگران شدند و استانداری وقت از اساتید دانشگاه تهران درخواست کرد پژوهشی درباره علل افزایش خودکشی در ایلام انجام دهند. بر این اساس نخستین تحقیق درباره خودکشی در استان در سال 1372 انجام شد. بر اساس نتایج این تحقیق، نزدیک به 80 درصد خودکشیها در اوایل دهه 70 متعلق به زنان بود و معمولا زنان جوان بر اثر تضادهای خانوادگی، اقدام به خودکشی میکردند و خودکشیها اساسا با استفاده از روش خودسوزی صورت میگرفت که میزان موفقیت در آن بسیار بالا بود.
خودکشی از همان روزها تا همین امروز در ایلام رواج داشته و حالا به عنوان امری عادی در این استان شناخته میشود. جوانان با اولین شکست عشق یا کاری خودکشی میکنند. کوچکترین ناکامی در هر سنی منجر به خودکشی میشود. روزی خودسوزی زنان مطرح بود امروز خوردن قرص برنج.
اما ما کمتر از این موارد باخبر میشویم. کمتر یادمان میآید که استانی به نام ایلام وجود دارد که بخواهیم نگران نرخ خودکشی یا نرخ بیکاری آن باشیم، بیکاری کشندهای که از عوامل اصلی فقر و خودکشی است. اصلا یادم نیست که استانی به نام ایلام داریم که وضعیت زنان از نظر اجتماعی و قومی همچنان در آن مطلوب نیست.
حالا البته ما مشغول کرونا پارتی، ختم پارتی و از قرنطینه به قرنطینه خود هستیم و این چیزها هم زود و از خاطر ما میرود، اما این چیزها، این دردها، حتما از یاد خواهر و برادر زینب نمیرود. کاش کسی برای آنها کاری کند، آنهایی که آینده ایران هستند.