تعطیلی‌های این روزها عده‌ای از مردم را به فکر سفر انداخته است، سفری که ممکن است آخرین سفر عمر‌مان باشد، سفری که ممکن است حتی از سفرهای نادرشاه افشار نیز بیشتر کشته بدهد، سفر در این شرایط تنها یک چیز را یادآور می‌کند جهل‌، این سفرها بوی خوبی نمی‌دهند؛ سفر نرویم.

سلام نو - سرویس فرهنگ و هنر : نمی دانم چه می‌توان گفت! آیا این فرهنگ است که از این خانه و کاشانه رفته یا به قول دوستان همیشه در چالوس، این سفر است که در فرهنگ ما دیرینگی دارد، اگر بخواهیم حقیقت را بگوییم سفر هم در علم پزشکی و هم در ادیان الهی بسیار توصیه شده اما سفر نیز شرایط و آداب خودش را دارد.

وقتی که ساعت ادارات و اماکن دولتی به حداقل رسیده و مدارس و دانشگاه‌ها تعطیل شده‌اند یعنی اوضاع خوب نیست پس بهتر است این روزها در خانه بمانیم تا از این بیماری در امان باشیم، چون ممکن است ناقل این ویروس باشیم و خود از آن بی اطلاع باشیم، یادمان نرود که یکی از ویژگی‌های کرونا این است که می‌تواند تا ۱۴ روز در بدن باشد اما علائمش را بروز ندهد؛ پس باید خیلی حواس‌مان به این ویروس خطرناک باشد.

زمانی بود ایرانی را به فهم، شعور و فرهنگ بالایش در انسانیت می‌شناختند حال با دست به دست شدن عکس جاده چالوس در فضای مجازی نمی‌دانم مردم جهان به چه دیدی به ایران و ایرانی نگاه می‌کنند، در این وضعیتی که گیلان آنقدر اوضاع نابه سامانی دارد که می‌خواهند در آن‌جا بیمارستان صحرایی بزنند برای چه باید برویم و سربار شان شویم؟ به چه قیمتی باید جان خود و دیگران را به خطر بندازیم؟

در حال حاضر شهر‌های شمالی حتی توانایی تامین اقلام مورد نیاز مردم بومی خود را ندارد با رفتن به شمال فقط و فقط کار را برای مردم این منطقه سخت تر می‌کنیم، ما حق نداریم برای لذت خود عده‌ای را آزرده و جان شان را به خطر بیاندازیم و اینکه با سفری به قصد لذت، جان هموطنان‌مان را به خطر بیاندازیم نامش چیزی جز جنایت نیست.

چه بر ما گذشته است که می‌توانیم برای لذت کوتاه مدت خود جان دیگران را به خطر بیاندازیم؟ ... مایی که به مهر، صفا، ایمان و شور‌ مان معروف بودیم چه شده که دستکش‌ها و ماسک‌هایمان را در پستو پنهان کرده و به سفر می‌رویم، مگر ما سعدی را به خاطر شعر بنی آدمش عمری مدح نکرده‌ایم؟ یک نفر بگوید چه بر ما گذشته که ماسک و اقلام بهداشتی را انبار کرده و با خیال آسوده به جاده‌های شمالی ‌می‌رویم؟

در این شرایط بد جامعه بهتر است که مردم چند روزی را در خانه هایشان بمانند و کمی با هم مهربان باشند، زیرا در تمامی ادیان الهی عمل احتکار و به خطر انداختن جان مردم نکوهش شده است و اگر ادعای‌مان می‌شود مسلمانیم در خانه بمانیم که این کار از لحاظ شرعی هم مشکل دارد، زیرا مصداق بارز به خطر انداختن جان مردم محسوب می شود و یا اگر می‌گوییم فرزند کوروش هستیم باز هم باید در خانه بمانیم، زیرا به گفته کوروش نیز باید به کردار نیک و پندار نیک توجه کرد، که این سفر در این شرایط خلاف انسانیت است و اگر به گذشتگانی چون فردوسی می‌بالیم و از فرهنگ دم می‌زنیم همچنان در خانه بمانیم که مسافرت در این اوضاع نا به سامان چیزی جز بی‌فرهنگی نیست، لطفا سفر نرویم.

به نظرم زمان این رسیده که برای یک‌بار هم که شده از خود بپرسیم آیا رسالت سفر چیست؟ ... مگر قرار نبود سفر کنیم تا تجربه‌های جدید کسب کنیم و لذت ببریم؟ آیا سفر در این روز‌های پر آشوب لذت دارد؟ ... ما نباید تنها خود را در نظر بگیریم درحال حاضر نه مردم شمال و نه مسئولین‌شان، هیچ کدام راضی به ورود مسافران نیستند اگر انسان هستیم به این موضوع فکر کنیم.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***