رهبر معظم انقلاب نیز روشنگریهایی در این زمینه دارند. بسامد معنا دار واژگان «جهان» و «جهانی» در بیانیه گام دوم انقلاب نشان میدهد که کسب چنان جایگاهی شامخ جز در پرتو آن چیزی که رهبری «تعامل گستردهتر با جهان» نامیدند ممکن نخواهد شد. بیانیه «گام دوم انقلاب» از رسالت تمدنسازی و از «نسلی که اینک وارد فرآیند بزرگ و جهانی چهل سال دوم میشود» سخن میگوید.
همه تلاش دولت تدبیر و امید در طی فرصت باقی مانده آن است که یک دولت بدون تحریم تحویل نسل ۱۴۰۰ دهد و چهل سال دوم انقلاب ما چهل سال بدون تحریم شود. ما به مثابه یک ملت دیوار تحریمهای ظالمانه را دچار فروپاشی کرده و بار دیگر، نیرومندتر از هر زمان دیگر، دیوار ظلمت را نابود خواهیم کرد. ما در برابر تحریم تسلیم نشده و از راه مقاومت، اتکا به توان داخلی توأم با ابتکارهای دیپلماتیک، انگیزه تحریم ایران را از میان خواهیم برد.
علی ربیعی، سخنگوی دولت
رئیسجمهوری چهارشنبه گذشته پس از دیدار با سران سه قوه با اعلام اجرای گام سوم ایران از روز جمعه، مهلت ۶۰ روزه دیگری را برای اروپا تعیین کرد با این پیام که «هر زمان به تعهدات خود در برجام بازگردند ما هم به تعهدات خود برمیگردیم.» استراتژی دولت در کاهش تعهدات برجامی این است: «مقاومت سازنده و تعامل گسترده» و به تعبیری دیپلماسی مقاومت و مقاومت دیپلماتیک. هدف از این استراتژی افزایش و ماندن در تعاملات جهانی است نه عبور از برجام. این استراتژی دولت دوازدهم نمودی از یک دیدگاه در تعاملات جهانی و مواجهه با نقض برجام از جانب دولتهای سرکش جهان است.
دیدگاه مقابل به طور نانوشته به نوعی سخن میگوید که گویی تعامل با دنیا نوعی وادادگی است و تحریم سرنوشت محتوم ماست و باید به رفع اثر تحریم بپردازیم. اما دولت اصل را نه در رفع اثر تحریم بهعنوان واقعیت تحمیلی سرنوشت ایران، که در رد اصل تحریم میبیند. در دیدگاه مقابل گویی خرمشهر اشغال شده و رفع آثار اشغال خرمشهر باید ملاک باشد درحالی که مطابق دیدگاه دولت اصل رفع اشغال خرمشهر است.
دیدگاه دولت منطبق بر خنثیسازی استراتژی امریکا است که با سوق دادن ایران به سمت انزوا درصدد فروپاشی جامعه و کوچک کردن وطن ماست. تلاش رژیم اسرائیل و برخی دیگر همواره بر این اساس بوده که ایران در اندازههای کنونیاش قابل تعامل نیست و ایران منزوی به راحتی قابل کوچک شدن است. در مواجهه با این استراتژی نگاه جامع نگر حکم میکند که هدف اصلی حذف تحریمها و خنثیسازی تلاش امریکا برای انزوای ایران باشد.
امریکا ۵ هدف را با فشار حداکثری دنبال میکند:
1- تسلیم ایران و مذاکره از سر تسلیم و ناتوانی.
۲- ائتلاف منطقهای با هدف انزوای ایران.
۳- فروپاشی اقتصاد ایران با صفر شدن صادرات نفت.
۴- ایجاد اعتراض مصنوعی در میان مردم و شوراندن آنها علیه نظام.
۵- خروج شتابزده ایران از برجام و زمینهسازی برای سوق دادن ایران به سمت فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد.
نگرانی این است که اهداف امریکا و تحریمها تحت عناوین وسوسهآمیز و با ظاهری انقلابی توجیه شوند و برخی از جریانها سعی کنند به طور غلط انزواطلبی را فرصت بدانند. به نظر آنها میتوان راه تعامل با جهان را بست؛ گرچه با بسته شدن راه تعامل با جهان زندگی با وجود مشقات در جریان خواهد بود اما آنچه خواست مردم در کنار مقاومت و غلبه کردن بر آثار تحریم است عقب راندن اصل تحریم و خروج از انزوای ایران است که در مقابل آن انزوای ترامپ قرار دارد. رئیسجمهوری هم اخیراً گفته «اگر بنا باشد با فشار به مردم، کشور را اداره کنیم که هرکسی بلد است کشور را اداره کند.»
«اف.دی.دی» اتاق فکر صهیونیستی با عبور از برجام و طراحی تحریمهای ظالمانه اکنون تلاش دارد تحریمها را نهادینه کند. لابی اسرائیلی ضد برجام در امریکا میگوید باید تحریمها را چنان طراحی و نهادینه کرد که هیچ رئیس جمهوری دیگری در امریکا نتواند حتی اگر بخواهد آن را لغو کند. عدهای نباید در داخل کشور تفکری را دنبال کنند که وضعیت فعلی تحریمها را به شکل یک وضعیت آرمانی درآورده و از شرایط استثنایی کنونی یک قاعده دائمی بسازند.
نباید وارد این بازی دو سر باخت شد. ایران با اتخاذ خویشتنداری راهبردی و عدم خروج از برجام نشان داد که دست لابی جنگ افروز صهیونیستی را خوانده است. ترامپ فکر میکرد به محض خروج از برجام ایران نیز با شدت بیشتری همان مسیر را در پیش خواهد گرفت و به این ترتیب راه برای بازگشت آن قطعنامههای شوم و ضد ایرانی هموار خواهد شد.
آنچه استراتژی اعتلای ایران امروز است نه مذاکره تسلیم وار و نه تقویت استراتژی انزوای ایران در داخل، بلکه کاستن فشار از زندگی مردم، پیشگیری از فروپاشی اقتصاد ایران و در نهایت منزوی کردن سیاستهای ترامپ و وادار کردن امریکا به عقب نشینی است. همانند شکستن حصر آبادان، شکستن حصر سیاسی و اقتصادی ایران استراتژی امروز ماست.