بنجامین هارت، خبرنگار و تحلیلگر و هدر هلبرت، رئیس پروژه الگوهای جدید تغییر سیاست گذاری در برنامه اصلاحات سیاسی آمریکای جدید که هر دو از نویسندگان نیویورک مگزین هستند، درباره تنش های اخیر بین ایالات متحده و ایران و احتمال درگیری نظامی بین این دو گفت و گویی داشتند که در ادامه می خوانید:
بن: در گفت و گوهای چند هفته پیش برخی از پوشش های خبری تنش های ایران و آمریکا که اگرچه شدید بود اما هنوز به سطح فعلی نرسیده بود، را هیجان زده توصیف کردی؛ از آن زمان تا کنون ایالات متحده ایران را به چندین تجاوز نظامی دریایی متهم و ایران هم به خروج از دست کم بخشی از توافق هسته ای 2015 که دولت ترامپ سال گذشته آن را ترک گفت، تهدید کرده است. و اگرچه رئیس جمهوری ترامپ تمایل خود را به مذاکره با ایران ابراز کرده، هیچ اشتیاقی از طرف دیگر مشاهده نمی شود. آیا اکنون نگرانی های شما درباره اینکه این تحولات به جایی واقعا خطرناک کشیده شوند، بیشتر شده است؟
هدر: خوب، بگذار مساله را به چند بخش تقسیم کنیم و جداگانه به آنها بپردازیم. هر دو حمله به نفتکش ها و اقدام ایران به اعلام اینکه غنی سازی بالاتر از سطح مورد توافق در برجام را از سر می گیرد، تشدید تنش به شمار می روند و نگران کننده هم هستند چراکه به مثابه دعوت از ایالات متحده به تلافی به حساب می آیند و مایک پومپئو، وزیر امور خارجه و دیگران با اظهاراتی مانند «همه گزینه ها از جمله اقدام نظامی روی میز است» پاسخ داده اند. درخواست مفسران محافظه کار برای تلافی واقعا نگرانم می کند چون به معنای افزایش فشار بر ترامپ از سوی بخشی از گروه خود اوست.
در همین حال، به نظر می رسد که دست کم بخش هایی از دولت ایران به مذاکره تمایل نشان می دهند. این همان دلیلی است که آبه شینزو را به ایران کشاند. تصمیم ایران به خروج نسبی از برجام هم درخواستی آشکار از اروپایی ها بود، یا به ما بیشتر کمک کنید یا شرایط خوب پیش نخواهد رفت.
بن: این اولین مرتبه است که ایران می گوید اگر اروپا به این کشور در دور زدن تحریم های شدید آمریکایی ها کمک نکند، با افزایش غنی سازی توافق هسته ای 2015 را نقض می کند و اروپا هم تاکنون یا در کاهش فشار تحریم ها ناتوان بوده یا تمایلی به انجام آن نداشته است. راهی وجود دارد که اروپا بدون مواجه شدن با خشم ترامپ بتواند به خواسته های ایران پاسخ دهد؟ آیا تلاش برای محافظت از توافق با ایران به قیمت درگیری با آمریکا برای کشورهایی مانند آلمان و فرانسه ارزشش را دارد؟
هدر: نه، اروپا نمی تواند به اندازه کافی و با سرعت کافی کاری کند که از درد اقتصادی کنونی ایران بکاهد.
بن: خوب وقتی اروپا ناگزیر در عمل به این خواسته ناکام ماند و ایران تهدیدش را عملی کرد، ایالات متحده نخواهد گفت «دیدید! از اول هم ایران به دنبال فروپاشی توافق بود»؟ آنگاه در یک چرخه بی معنای سرزنش درگیر خواهیم شد.
هدر: همانطور که ولی نصر و ایلان گلدنبر در روزهای اخیر اشاره کرده اند، در چرخه ای قرار داریم که ایران در قیاس با ایالات متحده دستاورد بیشتری از آن خواهد داشت. از این رو، اکنون به نظر می رسد که ایران به حمله به کشتی ها مبادرت می ورزد که اگر برجام در جریان بود، این کار را نمی کرد. و آیا اعتماد متحدانمان به ما بیشتر شده است؟ خیر!! ژاپنی ها حتی هنوز اعلام نکرده اند که درباره آنچه در یکی از حملات به کشتی های آنان رخ داد با ما هم عقیده هستند. در همین حال، وحشت منطقه از ایران بیشتر شده است و نه کمتر. عاشق این جمله لارنس فریدمن، تاریخ نگار نظامی بریتانیا در توئیتر هستم: «متحدان سخنی نگفتند نه به این دلیل که با ارزیابی ما مخالف بودند، بلکه به این دلیل که نمی خواستند با واکنشی که نشان می دهیم همراه شوند.» این واقعا شگفت انگیز است که می بینید حتی چهره هایی از امنیت ملی که با نظام ایران موافق هم نیستند، می گویند که اقدامات دولت ترامپ ایران را به واکنش خشونت آمیز وا داشته است.
بن: اخیرا در مطلبی نوشتی دلیل چندانی دال بر اثبات ادعای دولت ایالات متحده در مقصر دانستن ایران در حملات مرموز اخیر به تانکرهای نفتی در منطقه خلیج فارس وجود ندارد. آیا این واقعیت که اعتبار دولت ترامپ در حال حاضر تقریبا صفر است، شروع جنگی را که برخی از افراد (به ویژه جان بولتون، مشاور امنیت ملی) می خواهند، برای آنها دشوارتر می کند؟
هدر: از آنجایی که تنها متحدانی که ظاهرا دولت ترامپ به آنها اهمیت می دهد، عربستان و امارات متحده عربی هستند و رهبران آنها هم جنگ را برای پیشبرد اهداف خود مفید می دانند، مشکل بی اعتباری ایالات متحده چندان از سرعت آنها نمی کاهد. مشکل بی اعتباری زمانی خود را نشان خواهد داد که یک دولت دیگر بگوید: «به ما اعتماد کنید، ما اطلاعات موثق داریم» و آنگاه با آنها به مثابه تیم فوتبال زنان آمریکا پس از اینکه 13 گل خورده اند، رفتار خواهد شد.
بن: تفکر دولت ترامپ این بوده که کمپین اعمال فشار حداکثری به شیوه ای جادویی به تغییر نظام ایران منجر شود چون مردم به طور فزاینده از شرایط به ستوه می آیند. شرایط اقتصادی به وضوح ناخوشایند است، اما آیا هیچ نشانه ای دال بر وقوع ناآرامی که ایالات متحده در انتظار آن است، وجود دارد؟
هدر: ناآرامی های زیادی وجود دارد؛ اما هیچ نشانه ای وجود ندارد که بتوان گفت این ناآرامی ها این کشور عظیم را به سمت آینده ای بهتر و سازگارتر با منافع ایالات متحده سوق می دهند. کمپین اعمال فشار حداکثری ترامپ به «میانه رو»ها آسیب می رساند که اگرچه در زمینه حقوق زنان یا دموکراسی میانه رو نیستند، اما حاضرند مصالحه کنند و به محدودیت ها پایبند بمانند. اصولگرایان که با اعمال قدرت بر همسایگان و تهدید اسرائیل قدرت گرفته اند، در نتیجه قطع روابط ایران با جهان خارج قدرتمندتر می شوند.
و لازم به ذکر است که یکی از گروه هایی که ایالات متحده برای تغییر نظام در ایران به آن امید بسته، گروهک منافق مجاهدین خلق است که از پول خود برای نفوذ در سیاست های ایالات متحده استفاده می کند.
بن: فکر می کنی محتمل ترین سناریو در میان مدت چیست؟ تحریک های سطح پایین تر که به فاجعه همه جانبه منجر نمی شوند؟ این حقیقت وجود دارد که رئیس جمهوری ترامپ به هیچ وجه تمایلی به درگیر شدن در یک جنگ خشونت آمیز ندارد...
هدر: بله این محتمل ترین سناریوست. اما این همچنین به معنی خشونتهای بیشتر در سطح ضعیف تر در عراق و سوریه و احتمالا لبنان است. و همه اینها احتمال وقوع اتفاقی بدتر را در پی دارد که ممکن است پای اسرائیل هم به آن باز شود. این دقیقا همان سناریویی است که امضاکنندگان اولیه برجام سعی داشتند و دارند که همه ما را از آن دور نگه دارند.
مترجم: طلا تسلیمی، دیپلماسی ایرانی/