سلام نو – سرویس سیاسی: ایران امروز واکنش تازهای را به بدعهدی آمریکا و تعلل دیگر کشورهای حاضر در برجام نشان داد و دو مورد از تعهدات خود را به طور موقت و تا زمان عملی شدن وعدههای اروپا متوقف کرد و اعلام کرد که در صورت عملی نشدن وعدههای اروپا در یک موعد 60 روزه دو تعهد دیگر را متوقف میکند و دوباره پس از 60 روز و در صورت بهبود پیدا نکردن شرایط تصمیم جدیدی اتخاذ میکند.
حالا ایران با به کارگیری مکانیزمهای داخلی برجام و تبدیل زبان سیاسی به زبان حقوقی در پی احقاق حقوق خود است و پیامهای روشنی را نیز به تمام طرفها در برجام منتقل کرده است. سوالی که پیش میآید این است که راه جدید ایران که آن روی سکه برجام است به چه سرانجامی میرسد؟ باید منتظر جنگ باشیم یا صلح؟
آمریکا دنبال محدود سازی بینالمللی ایران است
مهدی مطهرنیا، تحلیلگر مسائل سیاسی و استاد دانشگاه در گفتوگو با سلام نو گفت که ایران در کنار گزینه مقاومت گزینه مذاکره را هم مدنظر قرار داده است و به طور همزمان در حال پیگیری این گزینه است.
مطهرنیا با بیان این که فرقی نداشت هیلاری کلینتون پیروز انتخابات آمریکا شود یا دونالد ترامپ گفت: ایالات متحده آمریکا حتی پیش از آمدن ترامپ با توجه به نگاه خود به ایران و نظم نوین جهانی و جایگاه ایران در این نظم نوین بر آن بود تا با دکترین محدودسازی همکاری بین المللی با ایران با آن برخورد کند، اما پیروزی ترامپ و شیوه حرکت او نوع دیگری از این دکترین را به نمایش گذاشت.
وی در ادامه افزود: ترامپ تلاش کرد با برجسته کردن برجام به عنوان یک توافق بد زمینه برای خروج از برجام و محدود سازی بیشتر ایران را مهیا کند، لذا سخن از پاره کردن برجام به میان آورد و در ایران هم رهبری از آتش زدن برجام سخن گفتند که به نوعی یک جنگ حیثیت و هیبت را رقم زد و این نبرد حیثیت و هیبت نه تنها تبعات سیاسی بلکه تبعاتی باورمندانه برای ما در پی داشت، به ویژه آن که ما پس از خروج ترامپ از برجام آن را آتش نزدیم.
آمریکا منتظر خروج ایران از برجام و آغاز منازعه است
مطهرنیا با تبیین دکترین و استراتژی آمریکای دوران ترامپ گفت: 18 اردیبهشت سال گذشته بود که ترامپ عملا برجام را پاره کرد و با این کار استراتژی جدید خود را کلید زد، استراتژی که از سیاست کلان، دکترین و پارادایم ترامپ سرچشمه میگیرد. پاردایم آمریکا در دوران ترامپ مبتنی بر نظریه آشوب، دکترینش مبتنی بر بازیگر دیوانه و سیاست کلانش مبتنی بر ابهام یا پیچیدگی است، بر این مبنا استراتژی آمریکای ترامپ "جوجیتسو" و مبتنی بر سه حرکت تحریک کردن، جاخالی دادن و پرتاب کردن است.
وی ادامه داد: ترامپ با پاره کردن برجام ایران را تحریک کرد، ایران اعلام کرد که ما برجام را آتش میزنیم ولی اکنون یک سال است که ایران صبر کرده و ترامپ جا خالی داد تا بتواند در فرصت مناسب با خروج ایران از برجام با پرتاب آن درگیری و منازعه را آسان کند. لذا باید گفت این استراتژی از سوی آمریکا ادامه دارد.
این استاد دانشگاه در ادامه افزود: آن چه روحانی امروز کرد و شورای امنیت ملی اعلام کرد و اولتیماتوم 60 روزهای که داد ادامه حرکتی است که آمریکاییها برای آن برنامه ریزی کردهاند و حالا هم منتظرند تا ایران از برجام خارج شود تا اروپا را دوباره کنار خود داشته باشند. حالا باید دید با این روند اروپا آمریکا را انتخاب میکند یا ایران را؟ تجربه نشان داده که در این دوگانه کشورها هیچ گاه آمریکا را به ایران نفروختند.
وی ادامه داد: امروز شما خبری از جنبش غیرمتعهدها و دیگر گروههایی که به نفع ایران بیانیه میدادند نمیشنوید. آیا آن بیانیهها در زمان خود اساسا توانستند به برداشتن گامی عملی در دستیابی ایران به حقوق خود بردارند؟ آیا به جایی رسیدند؟
پیام بازگشت به میز مذاکره در چارچوب برجام میتواند نوعی پیام جدید باشد
مطهرنیا با توجه به راههای پیش روی ایران گفت: به نظر میرسد که پتانسیلهای موجود در عکس العمل ایران در حال تخلیه شدن است و این میتواند چند سناریو را پیش روی ما قرار دهد. یک سناریو، سناریو ایستاده با مشت است که مقاومت در برابر آمریکا را تجویز میکند و میتواند به رویایی نظامی در منطقه منجر شود و حتی به کلیت نظام بین الملل هم تسری یابد. سناریو دوم ایستاده با پرچم سفید است که به معنای آماده شدن برای مذاکرات مجدد است. در مجموع میتوان این طور برداشت کرد که سناریو ایستاده با پرچم سفید هم همزمان با سناریو ایستاده با مشت در حال پیگیری است.
وی ادامه داد: شما اثر این سناریو را در صحبتهای اخیر حسن روحانی میبینید. او گفته است که ما حاضریم به میز مذاکره برگردیم به شرط این که در چهارچوب برجام باشد. این بازگشت به میز مذاکره میتواند پیامی جدید از سوی ایران باشد که قبلا گفته بود در هیچ سطحی با آمریکا مذاکره نمیکند. با توجه به سخنان اخیر روحانی این موضع جدید را نیز میتوان موضع نظام دانست، چنانچه روحانی بارها برجام را تصمیم نظام دانسته و مخالفین آن را نفوذی خوانده است.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: باید بدانیم امروز موضوع ایران دیگر فقط موضوع ایران نیست و موضوع نظم آینده جهان است و عدم درک این موقعیت میتواند برای ایران و آینده ایران هزینه زا باشد، کما اینکه فهم درست این مسئله باعث میشود در آینده فرصتهای مناسبی نصیب ایران شود.