به گزارش سلام نو به نقل از خبرآنلاین، مهسا مژدهی نوشت: سند جدید امنیت ملی امریکا که به تازگی منتشر شده، بخش های پروپیمانی هم مربوط به ایران دارد. در این سند ایران به توطئه چینی علیه مقامات آمریکایی متهم شده و در بخش های دیگری از آن بار دیگر ادعاهایی در مورد برنامه هسته‌ای کشورمان، ایجاد تنش در منطقه و ... مطرح شده است. اما با توجه به سند امنیت ملی امریکا و شرایط فعلی در داخل ایران، ایالات متحده چه سیاستی را در قبال کشور ما دنبال خواهد کرد؟
او در مورد رویکرد امریکایی ها به بحث دیپلماسی در مقابل ایران توضیح می دهد: آمریکایی ها دیپلماسی را یک رویکرد نمایشی ندیده اند. غیر از ترامپ بقیه مدیران امریکایی معتقد هستند که در مسائل هسته ای گفتگو با ایران و دستیابی به یک توافق سود بیشتری از تقابل با ایران دارد. آنها و اروپایی ها و حتی روسیه و چین معتقدند فشار بر ایران می تواند آن را به سمت نقطه گریز ببرد. تحریم ها هرچقدر حلقه اش بیشتر شود، فشارش متوجه ملت ایران می شود و با حداقل پولی که می ماند مسائل هسته ای ادامه خواهد داشت. به عبارت دیگر هم اروپایی ها و هم امریکایی ها به این نتیجه رسیده اند که نظام سیاسی ایران بقای خود را به نقطه گزیر هسته ای گره زده است. یعنی اورانیوم با درصد غنای بالا که می تواند دوگانه استفاده شود. توافق با ایران می تواند باعث برطرف شدن نگرانی در مورد توافق هسته ای ایران شود. لذا این فرآیند را همیشه تشویق و پشتیبانی می کردند. حتی خود ترامپ هم به این نتیجه رسید که سیاست های خروج از برجام و شروط ۱۲ گانه سبب این نشد که ایران رفتار خود را تغییر دهد. او هم اعلام کرد که ما حاضریم مذاکره کنیم، شرط ها را هم کنار خواهیم گذاشت. اما ایرانی ها فکر می کردند توافق بهتری بعد از ترامپ به دست می آورند.
بایدن هم آمادگی خود را به صورت کامل برای استفاده از دیپلماسی با ایران اعلام کرد و توافق هم در دسترس بود. اما به خاطر رقابت های سیاسی در داخل ایران و تفاوت نگرش ها در داخل ایران مبنی بر اینکه امید کسب امتیازهای بیشتر وجود دارد، ایران سیاست صبر را انتخاب کرد تا دولت جدید بیاید و دولت جدید هم می خواست امتیازات بزرگتری به دست بیاورد. وقتی فرایند گفتگوها طولانی و فرسایشی شد، احتمال توافق کمتر شد. روسها نیز وضعیت جدیدی پیدا کردند و در ادامه موانعی برای دستیابی ایران و غرب به توافق ایجاد شد. چرا که ورود ایران به بازار انرژی می توانست سبب دشواری های فراوانی برای روس ها شود.
ذاکریان ادامه داد: هم روس ها و هم چینی ها برای اینکه منافع خود را دنبال کنند و رقابت اقتصادی خود را با امریکا و اروپا ادامه دهند، موانعی ایجاد کردند. آمریکا ها هم ترجیح دادند در این وضعیت، بتوانند همچنان سلاح های خود را به شیوخ عرب منطقه بفروشند. لذا سیاست واقع گرایانه باعث شد از دیپلماسی و امتیازاتی که داده شده بود، عدول کنند. به همین خاطر تیم جدید با امتیازات کمتری روبه رو شد. البته تلاش شد که ایران با همین امتیازات هم کار را انجام دهد و البته امریکا نیز تعلل کرد.
وی تصریح کرد: ضربه نهایی را هم حوادث روزهای گذشته به توافق با ایران زد. در عمل می شود گفت که دیپلماسی هسته ای را باید با توجه به حوادث اخیر، دریچه اش را کاملا بسته ببینیم و اگر امیدی هم باشد کم و دشوار است. البته اروپایی ها می خواهند مساله هسته ای را با مسائل حقوق بشری جدا کنند. تا اندازه ای هم همین تلاش را می کنند تا به رغم فشارهای حقوق بشری به ایران، برای تفکیک مسائل هسته ای و حقوق بشری، امریکا را تحت فشار قرار دهند. اما فشار افکار عمومی به قدری زیاد است که هرگونه توافقی با ایران در حال حاضر هزینه بالای افکار عمومی خواهد داشت.
این کارشناس در پایان گفت: اگر الان دیپلماسی دوباره به راه بیفتد، ایران ممکن است ناچار شود امتیازات بیشتری بدهد. اگر کشوری با اعتراضات شدید در داخل کشور روبه رو شود، در مجامع بین المللی نمی تواند امتیازات زیادی از کشورهای دیگر بگیرد. اینجاست که عقلا و دولتمردان باید اول به بازسازی روابط خود با مردم بپردازند.
نظر شما