مسئله‌ای که درباره آژیر خطر غرب تهران بار دیگر به شکل روشنی به چشم آمد بحران بی‌اعتمادی در عمق جامعه ایرانی و البته بی‌خیالی مسئولین نسبت به این واقعیت غیرقابل‌انکار است.

آژیر خطر بی‌اعتمادی را جدی بگیریم

سلام نو – سرویس اجتماعی: جمعه شب صدای آژیری عجیب و غریب خواب اهالی غرب تهران را آشفته کرد. صدای آژیر در غرب تهران حدود ساعت ۲۳:۳۰ بلند شد و تا حدود ۱۵ دقیقه بعد ادامه یافت. بعد از آن فیلم‌های متعددی از این اتفاق در سطح شبکه‌های اجتماعی بین مردم دست به دست شد. سوال همه این بود: چه اتفاقی افتاده و چه خبر است؟

در ساعت اولیه هیچ خبری از مسئولان مربوطه نبود، همین مسئله باعث شد تا گمانه‌زنی‌های فضای مجازی آغاز شود. به خاطر جنس صدای آژیر خطر بسیاری تصور کردند هر اتفاقی که افتاده ربطی به جنگ و وضعیت جنگی دارد. بعد از این که خبری از موشک، ضد هوایی یا هر وضعیت جنگی دیگر نشد، ذهن‌ها به سمت نفوذ غیرمجاز رفت.

چشم‌ها به یک هواپیمای خاص دوخته شد، هواپیمایی از ترکیش ایرلاین که وسط راه و در آسمان ایران تغییر مسیر داد و به جای فرودگاه امام خمینی در باکو فرود آمد. روابط سیاسی - امنیتی جمهوری آذربایجان با اسرائیل ذهن‌ها را به این سو برد که نکند این داده روی رادارها جعلی باشد یا هواپیما در پوشش مسافرتی قصد جاسوسی داشت؟

در نهایت با مقداری فاصله روابط عمومی فرودگاه امام خمینی تأکید کرد که این هواپیما نه سقوط کرده و نه ماجرای خاصی داشته و تنها به دلیل شرایط نامساعد جوی به جای تهران تصمیم گرفت در باکو فرود بیاید.

فرشید حسینی در ادامه گفت: خلبان می‌تواند بر اساس قانون تصمیم بگیرد که می‌تواند فرود بیاید یا خیر و به دلیل شرایط جوی نامساعد و وجود ابرهای خطرناک CB این خلبان تصمیم گرفته که به سمت باکو برود و اعلام کرد که پس از مساعد شدن آب و هوا دوباره به فرودگاه امام خمینی باز خواهد گشت.

بعدتر در اولین اظهارات مسئولین گفته شد که صدای آژیر به علت نفوذ آب به بخش‌های فنی رخ داده و مشکلی در میان نبوده است، هرچند شرق از قول یک منبع آگاه مدعی شده که هک شدن سایت فرودگاهی دلیل این اتفاق است. با این همه این دلیل نیز از سوی مقامات مسئول رد شد.

بی‌اعتمادی مردم و بی‌خیالی مسئولین

مسئله‌ای که درباره آژیر خطر غرب تهران بار دیگر به شکل روشنی به چشم آمد بحران بی‌اعتمادی در عمق جامعه ایرانی و البته بی‌خیالی مسئولین نسبت به این واقعیت غیرقابل‌انکار است. هنوز که هنوز است مردم از پاسخ‌هایی مثل ایراد فنی یا دزدگیر بودنِ آژیر نیمه شب جمعه قانع نشده‌اند و منتظر پاسخی روشن هستند، پاسخی که عموماً آن را در رسانه‌های خارجی جست‌وجو می‌کنند.

البته نباید از حق گذشت و بی‌اعتمادی مردم را صرفاً به مسئولین نسبت داد. مردم این روزها به دولت به عنوان یک نهاد، به بخشی از مسئولین سیاسی و اقتصادی، به رسانه‌های داخلی و حتی به یک دیگر بی‌اعتماد شده‌اند. این بی‌اعتمادی نیز محصول امروز و دیروز نیست و ریشه در زنجیره‌ای از اتفاق‌ها و اشتباهات دارد.

از بحران کرونا تا ماجرای هولناک هواپیمای اوکراینی و رخدادهای ناگوار آبان ۹۸ هر کدام نقطه‌ عطفی برای بی‌اعتمادی مردم به رسانه‌ها و مسئولین بودند. در کنار این بدتر شدن هر روزه وضع اقتصادی، وعده‌های عملی نشده مسئولین درباره بهبود اوضاع و زد و خوردهای سیاسی نیز به طور پیوسته ادامه داشته و اجازه نداده تا سیر بی‌اعتمادی مردم افت کند!

به کمی قبل از انتخابات ۹۶ یعنی به انتخابات خبرگان ۹۴ باز گردیم. جایی که یک لیست تبدیل به لیست انگلیسی شد. سرلیست این لیست چه کسی بود؟ مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی مردی که برای حداقل ۳ دهه به طور پیوسته نفر دوم جمهوری اسلامی ایران بود. هاشمی امین بنیان‌گذار انقلاب و رفیق دومین رهبر انقلاب اسلامی بود. وقتی به لیستی که چنین شخصی سرلیست آن است لیست انگلیسی گفته می‌شود و دعوا در این حد بالا می‌گیرد آیا مردم نباید بی‌اعتماد شوند؟

روند تنش‌های سیاسی ویرانگر از سال ۹۶ تشدید شد. بخشی از رقبای رئیس‌جمهور مستقر که دست بر قضا در تمام سال‌های قبل در امنیتی‌ترین پست‌های نظام حضور داشت، او را دو تابعیتی و واداده خطاب می‌کنند که توسط جاسوسان غرب احاطه شده است. در میان دعواهایی مثل دعوای آیات لاریجانی و یزدی هم رخ می‌دهد که دو طرف به راحتی از خجالت هم در می‌آیند و اتهامات رنگارنگ سیاسی و اقتصادی به یکدیگر می‌زنند.

مردم فکر می‌کنند انسان بودنشان نادیده گرفته شده است

اما همه چیز به اینجا خلاصه نمی‌شود. رخداد آبان ۹۸، قطعی ۷ روزه اینترنت و ناتوانی رسانه‌ها در همراهی با مردم آسیب دیده، فاجعه ساقط شدن هواپیمای اوکراینی به دست پدافند خودی و پنهان‌کاری عجیب چند روزه مسئولین امر و البته مواضع متناقض در بحران کرونا هر کدام نقطه عطفی در تشدید این بی‌اعتمادی فراگیر بوده است.

مصطفی اقلیما، جامعه شناس و رئیس انجمن علمی مددکاری اجتماعی در گفت‌وگویی که پس از وقایع آبان با خبرگزاری آناتولی داشت، در تبیین دلایل این بی اعتمادی به عملکرد تصمیم‌گیران و مسئولین اشاره کرد و گفت: هر کاری خواستند، کردند. بدون اینکه مردم را در نظر بگیرند و نتیجه این شد که مردم فکر می‌کنند انسان بودنشان کتمان شده است.

وی در ادامه با اشاره به تأثیر وعده‌های بی سرانجام بر این مسئله گفت: هر کسی که رئیس جمهور شد گفت من همه کار می‌کنم مشکلات را حل می‌کنم اما دست آخر کاری نکردند و حتی وقتی صدای اعتراض مردم درآمد، اینترنت را هم قطع کردند.

اقلیما تأیید می‌کند که بی‌اعتمادی امروز به قلب خانواده‌ها هم رسیده است و می‌افزاید: بدترین اتفاق در یک جامعه این است که مردم اعتمادشان را از دست بدهند دیگر در جامعه ما مردم به خانواده خود هم اعتماد ندارند.

دست آورد این بی‌اعتمادی هم چیزی جز اختلال در همکاری با دولت و پیروی از قانون، عدم مشارکت سیاسی و مسائلی از این دست نیست. آن چنان که اقلیما نیز می‌گوید جامعه‌ای که هیچ کس را قبول ندارد قوانین را هم قبول ندارد هر کاری که دلش بخواهد انجام می‌دهد و آشفتگی ایجاد می‌شود. در نتیجه این اتفاق آسیب‌های اجتماعی روزبه‌روز گسترش می‌یابند.

بی‌اعتمادی و مرزهای بحران

اما آیا این بی‌اعتمادی آن طور که گفته شد به مرز تبدیل شدن به یک بحران رسیده است؟ پاسخ ناصر فکوهی، استاد دانشگاه و انسان شناس شناخته شده، به این پرسش مثبت است.

این استاد دانشگاه معتقد است برای تشخیص بحران باید مرزهای آن را تعیین کرد. به باور وی اگر منظورمان از بحران، ایجاد آسیب‌های جدی اجتماعی با پیامدهای قابل تشخیص در سطح گسترده‌ای از جامعه باشد به باور فکوهی "بر اساس شواهد، گزارش‌ها و مطالعات انجام‌شده در طول ده سال اخیر از جمله مطالعات آسیب شناختی که در سطح ملی و در سطوح مختلف محلی انجام شده‌اند" می‌توان این مسئله را تأیید کرد.

فکوهی در ادامه به شفقنا می‌گوید: متأسفانه در کشور ما بیشترین اهمیت صرفاً به ارائه «توصیه‌های اخلاقی» داده می‌شود که البته جایگاه خودشان را دارند، اما تا زمانی که علل این بی‌اخلاقی‌ها را از میان نبریم با توصیه‌ها لزوماً نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم که رفتارها تغییر کنند.

واقعیت این است که آژیر جمعه شب گذشته تنها یک نمونه کوچک از عمق بی‌اعتمادی مردم به خصوص به سیاستمداران بود، سیاستمدارانی که با تصمیمات و تناقضات خود رسانه‌های داخلی را نیز از مرجعیت ساقط کردند. به بحران کرونا و واکسن روسی دقت کنید. اعتبار کارشناسی مثل مینو محرز نزد مردم از تمام دستگاه عریض و طویل ستاد کرونا و وزارت بهداشت بیشتر است.

اگر فکری به حال این بی‌اعتمادی افسار گسیخته و ریشه‌دار نشود، دیر یا زود با ابر بحران‌هایی مواجه می‌شویم که جامعه ایران را زیر و رو می‌کند و همه‌ ما را متضرر می‌کند. شاید بتوان آژیر خطر جمعه شب در غرب تهران را پشت گوش انداخت و پاسخی روشن درباره آن ارائه نکرد، اما آژیر خطر بی‌اعتمادی را نمی‌توان نادیده گرفت.

کد خبرنگار: ۹
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • پربازدید

    پربحث

    اخبار عجیب

    آخرین اخبار

    لینک‌های مفید