سلام نو – سرویس سیاسی: "به مردم آدرس غلط ندهید" این جملهای است که محمد باقر قالیباف به طور غیرمستقیم خطاب به دولت و رئیس آن گفت و تاکید کرد که گرانیها "به پاستور، بهارستان و باب همایون و میرداماد ارتباط دارد و نه به جورجیا و میشیگان و آریزونا."
سخنان رئیس مجلس واکنشی است به اظهارات مقامات دولتی درباره پیروزی بایدن و بازگشت احتمالی او به برجام و تاثیر آن بر اقتصاد و البته واکنشی مستقیم به سخنان مهر ماه رئیس جمهور درباره نقش آمریکا در مشکلات اقتصادی کشور است. حسن روحانی پیش از این در سخنانی در جلسه هیات دولت گفه بود: مردم برای کمبود و مشکلات اگر میخواهند لعن و نفرین کنند، این لعن و نفرین آدرسش کاخ سفید در واشنگتن است، کسی به مردم آدرس اشتباه ندهد.
سخنان قالیباف و روحانی نشان از دو رویکرد متفاوت در بهارستان و پاستور دارد. اهالی بهارستان بیشتر مشکلات کشور را داخلی و محصول بیتوجهی دولت به اقتصاد و بازار میدانند و اهالی پاستور بیشتر مشکلات اقتصادی را حاصل تحریمهای گسترده و بیسابقه دوران ترامپ.
اگر که منصافانه بخواهیم نگاه کنیم از بین این دو دیدگاه، کدام یک آدرس غلط میدهد؟ دیدگاه بهارستان یا دیدگاه پاستور؟ مشکلات امروز کشور ریشه در بیتوجهی دولت و مجلس سابق به اقتصاد دارد یا تحریمهای آمریکا؟
از نگاه واقعی تا نگاه شعاری
ایرادات بنیادین اقتصاد ایران و ضعفهای اقتصادی دولت -به ویژه در دولت دوم روحانی- مسئلهای نیست که قابل انکار باشد. از بورس تا بانکداری، از قانون تجارت تا گمرک، اقتصاد ایران مشکلات ریز و درشتی دارد که با رفع تحریم آمریکا و حتی تغییر دولت حل نمیشود و به چاره اندیشی اساسی نیاز دارد، اما همین اقتصاد پر مشکل وقتی برجام به ثمر نشست رشد پنج درصدی، بازار آرام و قیمت دلار معقول را تجربه کرد.
از سوی دیگر دولت حسن روحانی در این مدت ضعف و ایراد به خصوص در حوزه اقتصاد بسیار داشته است و کسی مدعی نیست که دولت بیعیب بوده، اما مجلس جدید که نمایندگانش مدام از اقتصاد و تولید داخلی میگفتند و از حساب کشی از دولت حرف میزدند تا این لحظه چه دست آورد اقتصادی یا حتی سیاسی محسوسی داشتند؟
به جز سفرهای دسته جمعی به نقاط محروم و تصویب طرحهایی مثل قیر رایگان یا اعتصاب غذا در دفتر کار، نمایندگان مجلس چه حرف، طرح یا دست آورد مثبتی در حوزه اقتصاد داشتند؟ طرح مجلس درباره خانههای خالی چه شد؟ طرح مجلس درباره کوپن الکترونیک به کجا رسید؟
عموم پیشنهادات اقتصادی مجلس هر چند ظاهرا زیبایی دارند اما به هزار و یک دلیل یا امکان اجرا ندارند یا اگر امکان اجرا داشته باشند آثار اقتصادی زیان بار پرشماری دارند. درست مثل طرح کوپن الکترونیک که مجلس برای منابع مالی آن مواردی همچون تغییر نرخ محاسبه گمرک از ۴۲۰۰ ارز تومانی به ارز نمایی یا برداشت از تراکنشهای بانکی را پیشنهاد داد و به آثار تورمی تغییر نرخ گمرک یا بیاعتمادی حاصل از برداشت از تراکنشهای بانکی توجه نکرد.
بدون منابع مالی و خریدار چه محصولی تولید و به کجا باید صادر شود؟
یکی از اتهامات جدی مجلس و بسیاری از اصولگرایان بیتوجهی دولت به تولید ملی، صادرات و همکاری با کشورهای دوست مثل چین است. آنها ظاهرا این واقعیت را فراموش کردهاند که حمایت از تولید ملی پول میخواهد، صادرات تولید با کیفیت میخواهد و البته همکاری با چین یا هر کشور دیگری هم به جز تمایل ایران به موافقت آن کشور هم نیاز دارد.
با مخالفت مجمع تشخیص مصلحت نظام- که اکثر اعضای آن از طیف سیاسی مجلس فعلی هستند- در خصوص پیوستن ایران به FATF امروز حتی کشوری مثل چین یا روسیه هم امکان تبادل مالی با ایران را ندارد.
در حال حاضر از ۴۰ میلیارد دلار پول ایران که در کشورهای دیگر بلوکه شده است حدود ۲۰ میلیارد دلار آن در چین قرار دارد که به لطف تحریمها امکان برداشت آن وجود ندارد و ایران در بهترین حالت به جای پول خود میتواند از چین کالای اساسی یا دارو بخرد. حتی در حوزه کرونا برخی کشورها حاضر نشدند به جای پول بلوکه شده به ایران دارو بفروشند.
در چنین وضعیتی دولت چه چیزی را چگونه و به کجا صادر کند و چطور پول آن را بگیرد؟ امروز بخش مهمی از اقتصاد کشور از صادرات نفت گرفته تا کالاهای غیرنفتی، با چالشهای عظیم و محدودکننده مواجه است.
چرتکه اقتصاد تسلیم شعار نمیشود
مجلس یازدهم تا امروز تنها و تنها شعار داده و هیچ گام موثری در اقتصاد برنداشته، رفتاری که شاید آن طور که اسحاق جهانگیری گفته بودجه سال آینده بتواند آن را اصلاح و ادب کند.
معاون اول رئیس جمهور با اشاره به تجربه خود در مجلس و دولت در پاسخی غیرمستقیم به اظهارات قالیباف درباره مشکلات اقتصادی کشور گفت: بودجه چوب ادب سیاستمداران به ویژه سیاستمدارانی است که تنها شعار می دهند. منابع و مصارف در بودجه کشور موضوعی واقعی است و باید با آن منطقی برخورد کرد.
واقعیت تلخ دنیا اقتصاد آن است که برخلاف دنیای سیاست شعار بردار نیست و در نهایت چرتکه انداخته میشود و شعارها رنگ میبازد و سیاستمدران با تمام شعارهایشان تسلیم ماشین حسابها و محاسبات دقیق میشوند.
نظر شما