سلام نو – سرویس بین الملل: این روزها خاورمیانه به خصوص بیروت محل آمد و شد رئیس جمهور فرانسه شده است. مکرون پس از انفجار بندر بیروت به سرعت به لبنان رفت، رفتنی که باعث ظهور دولت جدید لبنان شد. آن چنان که نخست وزیر جدید استاد دانشگاههای فرانسه بوده و همسری فرانسوی دارد و ظاهرا پدر همسرش ارتباطات محکمی با کاخ الیزه دارد.
اما حضور مکرون در لبنان چه پیامی دارد؟ آیا فرانسه در پی احیای نفوذ سنتی خود در لبنان است؟ نفوذی که سالها پیش از کانال مسیحیان اعمال میشد و پس از جنگهای داخلی لبنان و کوچ آنها به اروپا کاهش یافت؟
هر چند پاسخ به این سوال مثبت است اما تمام حضور مکرون به احیای نفوذ پیشین فرانسه در لبنان خلاصه نمیشود و به نظر میرسد پاریس برنامههای جدیتر و حتی مهمتری برای حضور در خاورمیانه دارد.
رئیس جمهور فرانسه هر چند در گفتوگو با پولتیکو با اشاره به تنش میان ترکیه و یونان بر سر قلمروهای آبی در مدیترانه گفت که نباید در دام تنش میان قدرت ها گرفتار شد و او هم در این دام نخواهد افتاد، اما این به این معنا نیست که فرانسه مایل نباشد یکی از دو طرف ماجرا را تحت فشار بگذارد.
اختلاف جدی ترکیه و فرانسه از لیبی شروع شد، جایی که ترکیه اردوغان حضور در آن را حق خود میداند و فرانسه هم به صورت سنتی در آن نفوذ دارد. تقابل دو طرف در ژوئن چنان جدی شد که پاریس با هشدار به آنکارا اعلام کرد که" ادامه دخالت کشورهای خارجی در لیبی بخصوص مداخله آشکار ترکیه و حمایت این کشور از دولت الوفاق غیرقابل قبول است و به زودی باید پایان بپذیرد."
مکرون نیز ماه گذشته در دیدار با رئیس جمهور تونس با صراحت کلام کم نظیر گفت: ما نقشی را که ترکیه در لیبی بازی میکند، تحمل نخواهیم کرد.
«حامی آکسوی» سخنگوی وزارت خارجه ترکیه در واکنش به این اظهارات مکرون رئیس جمهوری فرانسه در مورد نقش ترکیه در لیبی، گفت: مکرون عقل خود را از دست داده است.
ادبیات به کار رفته در ادبیات این دو عضو ناتو نشان میدهد اختلاف دو طرف تا چه اندازه جدی و عمیق است، اختلافی که بعید است به سادگی خاتمه یابد.
سخنگوی وزارت امور خارجه ترکیه معتقد است، آنکارا از یک دولت قانونی در لیبی حمایت میکند و نه از کودتاچیان؛ بنابر این تنها تفسیری که میتوان از اظهارات مکرون داشت، این که او عقلش را از دست داده است.
تقابل فرانسه و ترکیه در این سطح هرچند کم نظیر است اما بیریشه و ناگهانی نیست. فرانسه چه در سال ۲۰۰۲ و چه در سالهای اخیر از جدیترین مخالفان پیوستن ترکیه به اتحادیه اروپا بوده، چون به نظر فرانسه مردم ترکیه سبک زندگی و فرهنگ متفاوتی از مردم اروپا دارند.
به نظر میرسد فرانسه برنامه خود در غرب آسیا به خصوص عراق و لبنان را به جز احیای روابط و نفوذ سنتی، بر همین مبنا یعنی مبارزه و ضربه زدن به وزن آنکارا در منطقه بازنویسی کرده است و نقش آفرینی مستقیم رئیس جمهور فرانسه در این فضا و کنار آمدن با حزب الله نیز متاثر از همین ماجرا است.
نکته مهم دیگر این است که حضور آمریکا در منطقه به خصوص عراق در حال کم شدن است و این یعنی کنار رفتن مانعی بزرگ از سر راه شرکای قدیمی عراق برای احیای روابط اقتصادی و سیاسی که فرانسه هم شامل آن میشود. به نظر میرسد مکرون در بغداد به جز اهداف سیاسی دنبال احیای روابط دهههای قبل فرانسه و عراق نیز باشد.
در لبنان نیز به جز ابعاد بین المللی ماجرا، فرانسه با پیش بینی ناکارآمدی نظم فعلی فکر میکند که باید ریسک بازآرایی نظم جدید را بپذیرد تا هم وضع لبنان بهبود یابد و هم جایگاه فرانسه در این کشور احیا شود.
نظر شما