سلام نو – سرویس سیاسی: مواضعی که مدتی پیش پرویز فتاح علیه راست و چپ جمهوری اسلامی گرفت باعث شد تا تردیدهای بسیاری درباره نامزدی او در انتخابات ریاست جمهوری ایجاد شود. هرچند در ابتدا بخش قابل توجهی از اصولگرایان از مواضع فتاح که حتی شامل ارتش و سپاه هم میشد تمجید کردند، اما تنها با گذشت کمی زمان و پاسخهای پی در پی نهادهای مختلف باعث عقب نشینی ذوقزدگان شد.
این مسئله وقتی بدتر شد که از ارتش و سپاه تا احمدینژاد و خاتمی همه و همه جوابهای مستدلی به ادعاهای فتاح دادند و ظاهرا تنها غلامعلی حدادعادل بود که سکوت کرد. احمدینژاد گفت آماده تخلیه دفتر است و این را اعلام کرده، بنیاد باران گفت که دفتر سابقش را از جایی غیر از بنیاد گرفته که همان را هم تحویل داده، سپاه و ارتش هم پاسخهای مستدل خود را دادند.
مسئله نامزدی فتاح در انتخابات ریاست جمهوری با واکنش خاص احمد توکلی نیز رو به رو بود. او با بیان این که ظاهرا قصد برخی از منصوبین رهبری برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری جدی است، این کار را واجد دو ایراد جدی دانست: "۱- امتیاز غیرعادلانهای برای آنان فراهم است. ۲- دستگاه رهبری به ناحق به جانبداری متهم میشود." او سپس پیشنهاد داد کسانی که سودای ریاست جمهوری در سر دارند و منصوب رهبری هستند زودتر استعفا دهند.
به باور بسیاری پرویز فتاح نامزد مطلوب جبهه پایداری، به ویژه صادق محصولی بود و کسی بود که میتوانست نامزد خاص جبهه پایداری باشد که مورد قبول اکثریت اصولگرایان نیز قرار دارد. حالا اما با فشاری که به فتاح آمده ظاهرا شاخههای کلاسیکتر این جریان سیاسی دنبال نامزد قدیمی و همیشگی خود یعنی سعید جلیلی است، مردی که برای نامزدی انتخابات راهی دشوار در پیش دارد.
سعید جلیلی، دبیر شورایعالی امنیت ملی در زمان محمود احمدینژاد، مذاکره کننده ارشد هستهای سابق ایران، نامزد انتخابات ریاست جمهوری در سال ۹۲ و البته تشکیل دهنده جلسات دولت در سایه در حال حاضر است که رویکردی منتقدانه به دولت حسن روحانی دارد.
او برای طیف انقلابی نماد یک دیپلمات انقلابی است، کسی که کوتاه نمیآید، سلامت نفس دارد، مذاکره کننده خوبی است و درست در برابر جریان غربگرا قرار دارد، با این همه جلیلی و طرفدارانش بهتر از هر کسی میدانند او هرچقدر هم انقلابی و معتقد باشد محبوب نیست، مسئلهای که باعث میشود به او با چشم ضعف نگریسته شود.
با این که جلیلی بعد از ریاست قالیباف در قوه مقننه و ریاست رئیسی در قوه قضاییه شانس خود را بیش از همیشه میداند، اما با این همه باز هم آن استقبالی که باید از "آقا سعید" نمیشود. هرچقدر هم که دکترین مصباح یزدی و اطرافیان تاکید بر اصلح نامقبول باشد، آن ها باز هم مجبورند به قاعده سیاست تن بدهند و کسی با حداقل محبوبیت را پیدا کنند.
جلیلی نه تنها در جذب رای مردم مشکل دارد بلکه بزرگان اصولگرایی هم به سادگی به نامزدی او تن نمیدهند. هرچقدر هم کسی مثل صادق زیباکلام معتقد باشد که سال ۱۴۰۰ با مشارکت حداقلی مردم شانس جلیلی برای ریاست جمهوری زیاد است، باز هم از قالیباف تا باهنر و میرسلیم هیچ کدام به نامزدی کسی مثل جلیلی رای نمیدهند که در یک انتخابات حداقلی هم رایی حداقلی خواهد آورد.
جلیلی حتی اگر بتواند چهره خود را به طور کامل نزد اصولگرایان و مردم تغییر دهد باز هم یک مشکل اساسی در چشم عموم اصولگرایان دارد و آن مذاکره ناپذیر بودن است. هرچقدر هم که اصولگرایان بر طبل انقلابیگری بکوبند باز هم به کسی نیاز دارند که بتواند در وقت ضرورت مذاکرهای خوب و پرسود را ترتیب دهد.
میرسلیم، باهنر و قالیباف هر چقدر هم که انقلابی باشند در نهایت در وقت ضرورت به برجام رضایت میدهند ولی بسیاری گمان میکنند حتی اگر تمام نظام به نرمش قهرمانانه رضایت دهند جلیلی آخرین نفر خواهد بود و توانایی کمی در برداشت حداکثری از این نرمش دارد. در کنار این سعید جلیلی هیچ وقت نتوانست از خود تصویر شخصی را ارائه کند که توان اداره دولت را دارد، برخلاف قالیباف، روحانی، رئیسی، جهانگیری، فتاح و دیگر رقبایش.
با این اوصاف طیف قم گرای جبهه پایداری، که نزدیکی بیشتری هم با آیتالله مصباح دارد، مسیر سختی در نامزد کردن جلیلی در پیش دارد، مسیری که پر از رقیب و پر از مشکلات ریز و درشت است.
نظرات