به گزارش سلام نو، روزنامه ایران نوشت: مرد بازنشسته که برای تأمین مخارج زندگیاش زبالهگردی میکرد، در جریان درگیری به خاطر چند تکه سیم فرسوده همکارش را کشت.
عصر چهارشنبه یکم مرداد، اهالی محله مهرآباد تهران، ۴۵متری زرند در جریان درگیری بین دو مرد زبالهگرد قرار گرفتند. ناگهان یکی از آنها که مردی حدوداً ۵۰ساله بود، ضربهای به زبالهگرد میانسال زد و از محل متواری شد.
هنوز چند متری از محل درگیری دور نشده بود که با خودرویی تصادف کرد و روی زمین افتاد. اما این تصادف و مصدومیتی که به او وارد شده بود نیز از فرارش جلوگیری نکرد و مرد میانسال از روی زمین بلند شد و به فرار ادامه داد.
شاهدان ماجرا خود را به مرد زخمی رساندند و موضوع را به مأموران کلانتری ۱۱۹ مهرآباد جنوبی و اورژانس خبر دادند. دقایقی بعد نیز مرد میانسال که از ناحیه گردن زخمی شده بود، به بیمارستان منتقل شد اما جان باخت. با اعلام این خبر بازپرس رحیم دشتبان و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه شدند.
در تحقیقات اولیه مشخص شد که مرد ضایعاتی با ضربه چاقو به گردنش به قتل رسیده است. شاهدان ماجرا نیز مدعی بودند که مرد فراری چاقو را زده و از محل متواری شده است. در صحنه تصادف نیز یک چاقوی خونین دسته سبز پیدا شد که نشان میداد جنایت با آن رخ داده است.
به دستور بازپرس شعبه دهم دادسرای امور جنایی پایتخت، مأموران به تحقیق میدانی برای شناسایی هویت متهم پرداختند.
در بررسیها هویت قاتل و محل زندگیاش به دست آمد. مأموران بلافاصله راهی خانه او شدند اما همسرش مدعی بود که شاهین منزل نیست. به دستور بازپرس جنایی مأموران برای بازرسی وارد خانه شده و دقایقی بعد داخل حمام تاریک و پشت در با شاهین مواجه شدند. شاهین از ناحیه سر و صورت و دست و پای چپ دچار آسیب دیدگی شده بود.
سرهنگ کیومرث حسنوند، سرکلانتر پنجم پلیس آگاهی پایتخت گفت: مرد میانسال در تحقیقات اولیه به درگیری با ضایعات جمعکن اعتراف کرد اما مدعی شد که در صحنه چاقویی نداشته و جنایت را او مرتکب نشده است. به دستور بازپرس جنایی، متهم میانسال در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد و بررسیها در این خصوص ادامه دارد.
- گفتوگو با متهم
چرا با مقتول درگیر شدی؟
به خاطر یک دسته سیم. در حال جمعآوری ضایعات بودم که مقتول به سراغم آمد و گفت دسته سیمی را که از کنار جوی آب برداشتی، برای من است. به او گفتم که من سیمی برنداشتم و حتی کیسهای که ضایعات را داخل آن می ریختم، نشانش دادم اما او با عصبانیت به من حمله کرد و سیلی محکمی به صورت من زد. من هم در دفاع از خودم چند سیلی به او زدم. زمانی که مقتول روی زمین افتاد، فرار کردم.
اگر او را با چاقو نزدی، چرا فرار کردی؟
من چاقو نداشتم که بخواهم او را بزنم. از ترسم فرار کردم. فکر کردم از روی زمین بلند میشود و مرا باز کتک میزند. برای همین فرار کردم.
چه مدت است که ضایعات جمع میکنی؟
یک سالی میشود. قبلاً در یک بیمارستان کار میکردم اما به خاطر وضعیت بد جسمیام مجبور شدم بازنشسته شوم. حقوق بازنشستگی کمی از یک میلیون تومان بیشتر بود و کفاف زندگی من را نمیداد. برای همین از یک سال قبل کیسهای برداشتم و راهی خیابانها شدم و ضایعات جمع میکنم. از این راه ماهی دو تا دو و نیم میلیون تومان گیرم میآید. اما باز هم حریف مخارج سنگین زندگی نمیشوم، دخترم هم به تازگی در یک فروشگاه به عنوان فروشنده مشغول به کار شده تا کمک خرج من باشد.
معمولاً چند ساعت برای ضایعات جمع کردن وقت میگذاری؟
سه بار در روز میآیم که ۶ ساعت میشود. آن روز هم برای بار دوم برای جمعآوری ضایعات رفته بودم که آن اتفاق افتاد.
اکنون متهم میانسال به دستور بازپرس جنایی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفته و بررسیها در اینباره ادامه دارد.
نظر شما