۱۶ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۴:۵۳
کد خبر: 41514733

همزمان با افزایش نارضایتی ها شاه تلاش کرد تا با تزریق هر چه بیشتر بودجه نفت نارضایتی عمومی را کاهش دهد اما سرکنگبین صفرا فزود و در این سالها تنها اتفاقی که برای اقتصاد افتاد افزایش واردات و رشد فزاینده نقدینگی بود به طوری که اقتصاد ایران با این رویه پوپولیستی به شکل اضطراب آوری به درآمدهای نفتی وابستگی پیدا کرد.

سلام نو – سرویس اقتصادی: تزریق درآمدهای نفتی در قالب بودجه از مهلک ترین اشتباهات اقتصادی محمدرضا پهلوی بود. اشتباهی که تا همین حالا هم هرچند با شدت کمتر ادامه دارد. این اشتباه در حالی رخ داد که در اوایل دهه 50 تکنوکرات های اطراف شاه بارها به او ایرادات این کار را گوشزد کرده بودند.

به گزارش سلام نو، برای بررسی عملکرد اقتصادی دوره شاه نیاز است فارغ از دیدگاه های سیاسی نقاط ضعف و قوت را بررسی کرد. واقعیت ماجرا این است که شبکه های معاند تلاش دارند روی همه مشکلات آن روزها سرپوش بگذارند اما همه واقعیت آنچه در قاب این شبکه ها روایت می شود، نیست.

اگرچه سال های پایانی دهه 40 اقتصاد ایران در شرایط قابل قبولی قرار داشت و در آن سال کشور شاهد ایجاد شدن بسیاری از صنایع کوچک و بزرگ بود اما در کنار این وضعیت به ظاهر مناسب با تورم پایین، اتفاقاتی در حال وقوع بود که سرانجام دیگری برای شاه رقم زد.

شاید همین وضعیت به نسبت مناسب اقتصادی بود که شاه را بیش از حد مغرور کرد. افزایش تصاعدی درآمدهای نفتی که علی القاعده برای هر کشوری می تواند خوشحال کننده باشد اقتصاد ایران را دچار سرطانی کرد که بسیاری آن را یکی از وجوه انقلاب می دانند. اقتصاد ایران در حالی درگیر مشکلات شد که دیکتاتوری شاه روز به روز بیشتر می شد و همه اینها پازل فروپاشی نظام پهلوی را تکمیل کرد.

شاه در سال 53 به خیال خود تلاش کرد تا با تزریق درآمدهای نفتی به بودجه مخالفت ها با خودش را کاهش دهد اما این مساله بیش از آنکه به نفعش تمام شود به ضررش تمام شد. اوایل و اواسط دهه پنجاه بیش از آنکه تزهای اقتصادی شاه به رفاه بیشتر مردم بینجامد، شکاف طبقاتی و نابرابری را به همراه داشت.

در دهه 40 قسمت عمده درآمد نفت، به برنامه‌های زیربنایی و کمک به بخش خصوصی اختصاص می‌یافت. بر اساس آمارها  طی این دوره، درآمد سرانه هر ایرانی از حدود 215 هزار ریال به 461 هزار ریال افزایش یافت و رشد واقعی تولید ناخالص داخلی به‌طور متوسط به هر سال 5/10 درصد رسیده بود. اقتصاد دهه 50 اما تفاوت مشهودی با دهه 40 داشت. شاه خودرای تر از پیش رو به روی خود رقبای سیاسی‌ای می دید که وجودشان برایش نگران کننده بود. همه این مسائل باعث شد تا شاه بیش از پیش از تصمیمات کارشناسی دوری کند.

همزمان با افزایش نارضایتی ها شاه تلاش کرد تا با تزریق هر چه بیشتر بودجه نفت نارضایتی عمومی را کاهش دهد اما سرکنگبین صفرا فزود و در این سالها تنها اتفاقی که برای اقتصاد افتاد افزایش واردات و رشد فزاینده نقدینگی بود به طوری که اقتصاد ایران با این رویه پوپولیستی به شکل اضطراب آوری به درآمدهای نفتی وابستگی پیدا کرد.

رشد بیش از حد مصارف ارزی دولت از محل فروش نفت شرایط را برای گسترش بیماری هلندی در اقتصاد فراهم می کند.بیماری هلندی در اقتصاد که هنوز هم گریبان ما را گرفته سابقه ای به اندازه چند دهه یعنی از سال 53 تاکنون دارد. بیماری هلندی در اقتصاد را می توان یک مفهوم اقتصادی دانست که می کوشد ارتباط بین بهره‌برداری بی‌ رویه از منابع طبیعی و رکود در بخش صنعت را توصیف کند. بیشتر شدن درآمد حاصل از منابع طبیعی می‌ تواند اقتصاد ملی را از حالت صنعتی خارج کند. زمانی که پول یک کشور با افزایش قابل توجه ارزش روبه رو شود، صادرات این کشور در برابر پول کشورهای دیگر گران‌ تر شده و طبعا واردات به آن کشور به نسبت ارزان ‌تر می‌ شود.  واژه بیماری هلندی در سال ۱۹۷۷ توسط مجله اکونومیست برای توصیف رکود بخش صنعتی در هلند بعد از کشف گاز طبیعی در دههٔ ۱۹۶۰ به‌ کار گرفته شد.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید