سلام نو – سرویس سیاسی: انتخابات مدتها است که برای جریان اصولگرایی تبدیل به مشکلی لاینحل شده است، مشکلی که حداقل با راهکارهای درون جریانی، کم و بیش مهندسی ناپذیر نشان داده است.
اما مشکل اصولگرایان کجا است؟ آنها وقتی اصلاحطلبان در انتخابات حاضر باشند و کمی جمع و جور به رقابت بپردازند با شکست و ناکامی مطلق مواجه میشوند، مثل اتفاقی که در مجلس فعلی، شورای شهر و مجلس ششم افتاد.
مشکل وقتی حادتر میشود که اصولگرایان در غیاب رقبای سنتی هم به مشکل میخورند و نمیتوانند از فرصت پیش آمده بهره ببرند و به ائتلاف مطلوب برسند. مثل همین حالا که جبهه پایداری یک ساز و موتلفه ساز دیگری میزند.
این مشکل در اصولگرایان چنان حاد شده که حالا آنها به خلق رقیب فرضی روی آوردهاند و معتقدند رد صلاحیت اصلاحطلبان آن طور که گفته میشود نیست و اصلاحطلبان توان لیست دادن دارند و هنوز رقیب اصلی اصولگرایان هستند.
حسین الله کرم فعال سیاسی شناخته شده اصولگرا با تایید این مسئله میگوید: به نظر میرسد جریان غیرانقلابی به دلایل ریزش آراء ناشی از چالش ها، ناکارآمدی و مشکلات معیشتی می خواهد با پروژه جنگ روانی، نیروهای انقلابی و اصولگرایان سنتی را دچار اشتباه محاسباتی نماید تا آنها با دو لیست وارد انتخابات شوند. نیروهای غیرانقلابی فکر میکنند با موفقیت در این عملیات روانی می توانند مجلس دهم را تکرار کنند.
در واقع این چهره اصولگرا معتقد است اصلاحطلبان لیست دارند ولی با زیر و رو کشیدن و مظلوم نمایی میخواهند بین اصولگرایان اختلاف بیاندازند و مجلس را در دست بگیرند.
این در حالی است که رد صلاحیت اصلاحطلبان چنان گسترده بود که حتی انتقاد احمد توکلی، نماینده سابق مجلس و فعال سیاسی اصولگرا را هم در پی داشته است. او در بخشی از نامه خود خطاب به شورای نگهبان اصلاحطلبان را یک جریان غیر منضبط خواند و در عین حال تاکید کرد: ولی تفکر آنان در میان مردم طرفداران زیادی دارد و نمیتوان و نباید آنها را نادیده گرفت. شرط عقل و حکومتداری علوی به حساب آوردن آنان است. از بیاعتنائی و سختگیری فقط دلخوری و حتی نفرت زاییده میشود. آن وقت اهداف سیاسی حکومت که وحدت ملی از اهم آنهاست از دسترس دور میشود.
بنابراین به نظر میرسد اختلافات اصولگرایان بیش از آن که محصول هوشمندی اصلاحطلبان در جنگ روانی باشد محصول اختلافات ریشهای درون این جریان است که هنوز هیچ اقدامی برای حل آن نشده.
برخلاف احزاب اصلاحطلب که حداقل تا انتخابات پیشین حداقلی از مواضع مشترک را داشتند، اصولگرایان بیشترین اختلاف را با هم دارند. تنها نگاهی به طیفهای مختلف این جریان شاهدی بر این ادعا است که از گرایش لیبرال اقتصادی تا سوسیالیستها و از تکلیفگراها تا نتیجهگراها همه و همه زیر چتر اصولگرایی نشستهاند.
جبهه پایداری دنبال اصلحی مثل سعید جلیلی است و قالیبافیهای تکنوکرات دنبال چهرهای به ظاهرا کارآمد مثل قالیباف. طیف سنتی هم میل دارد به چهرهای سیاستورز مثل باهنر یا لاریجانی رجوع کند.
تنها امید اصولگرایان به پرده نشینان فراجریانی است، امیدی که البته بارها به باد رفته است و این بار هم بعید نیست به مشکل بخورد. همین دوره پیشین انتخابات بود که جمنا را برای اتحاد اصولگرایان خلق کردند اما نه اتحاد نه پیروزی به ارمغان نیامد تا این دوره چشم اصولگرایان به انصراف برخی چهرهها و رد صلاحیت برخی دیگر توسط شورای نگهبان باشد تا شاید پیروزی و اتحاد به دستشان برسد! رویایی که البته تا اینجا دست نیافتنی است.