با وجود همه محسنات اقتصاد مقاومتی نحوه برخورد متولیان با این مفهوم آن قدر شعارزده و غیرقابل دفاع بوده که عملا اقتصاد مقاومتی در ذهن کسر قابل توجهی از مردم به اندازه یک شعار تحقق ناپذیر تقلیل داده شده است.

سلام نو – سرویس اقتصادی: اقتصاد مقاومتی کلیدواژه نسبتا جدیدی است که سابقه چندانی در ادبیات اقتصادی ندارد. با این همه هر چه بیشتر می گذرد لزوم اجرای تمام و کمال آن بیشتر مشخص می شود. در شرایطی که معیشت مردم در تنگنای جدی قرار گرفته است و در وضعیتی که به لحاظ دیپلماتیک چشم انداز روشنی دیده نمی شود، روی آوردن به اقتصاد مقاومتی یک نیاز مبرم است.

به گزارش سلام نو، اگر بخواهیم تعریفی از اقتصاد مقاومتی ارائه دهیم باید بگوییم شیوه ای است برای مقابله با تحریم‌های اقتصادی علیه یک منطقه یا کشور تحریم شده، با کمترین وابستگی به خارج از کشور در خصوص نیازهای اساسی و راهبردی.

اولین بار سال 2007 از این عبارت پس از محاصره غزه توسط اسرائیل استفاده شد. در واقع این محاصره باعث شد تا مفهومی به نام اقتصاد مقاومتی تئوریزه شود. در ایران هم سال 89 بود که رهبر انقلاب به صورت جدی روی آن تاکید کردند و در دیدار با جمعی از کارآفرینان ضمن درون زا خواندن اقتصاد مقاومتی بیان کردند: اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که در شرایط فشار، در شرایط تحریم، در شرایط دشمنی ها و خصومت های شدید می تواند تعیین کننده رشد و شکوفایی کشور باشد.

ایشان در آن زمان مولفه هایی که الزامات یک اقتصاد مقاومتی است را تشریح کردند. مقاوم بودن اقتصاد در کنار استفاده از همه ظرفیت های دولتی و مردمی، حمایت از تولید ملی، مدیریت منابع ارزی و مدیریت مصرف از مهم ترین ویژگی های یک اقتصاد مقاومتی پویا است که رهبر انقلاب نیز بدان تاکید داشته اند.

با وجود همه محسنات اقتصاد مقاومتی نحوه برخورد متولیان با این مفهوم آن قدر شعارزده و غیرقابل دفاع بوده که عملا اقتصاد مقاومتی در ذهن کسر قابل توجهی از مردم به اندازه یک شعار تحقق ناپذیر تقلیل داده شده است.

بدون تردید یکی از الزامات تببین شدن اقتصاد مقاومتی در کشور بحث تولید است. تولیدی که نیاز نیست بگوییم چقدر در کشور ما مهجور است. رونق تولید نامی بود که برای سال 98 از سوی رهبر انقلاب انتخاب شد. این چندمین بار بود که برای نام سال شاهد انتخابی با حال و هوای اقتصادی بودیم. با این وجود التهابات سیاسی و مشکلات معیشتی مردم فضا را به سمتی برد که حتی در تبلیغات رسانه ای هم نامی از رونق تولید شنیده نشد. واقعیت این است که زمانی که رونق تولید حتی در شعار هم شکست می خورد نباید انتظاری جز ناکامی در عرصه عمل هم داشت.

در حال حاضر فشار اقتصادی آمریکا تشدید شده است. بعد از سیزده آبان 97 و آغاز تحریم های یکجانبه آمریکا یکی پاره شدن برجام توسط آمریکایی ها و دیگر شهادت سردار سپهبد شهید قاسم سلیمانی توسط نیروهای تروریستی ایالات متحده باعث شده تا انتظار افزایش فشارها اعم از سیاسی و اقتصادی را داشته باشیم.

در همین راستا رئیس کل بانک مرکزی گفته است شهادت سردار سلیمانی برای این است که مقاومت شکسته شود. عبدالناصر همتی با اشاره به لزوم مقابله با فشارهای طرف آمریکایی خاطرنشان کرده است:  کاری که ما اقتصادی‌ها می‌توانیم انجام دهیم فارغ از آنچه مسئولان سیاسی تصمیم می‌گیرند، مقابله با فشار اقتصادی آمریکاست و اینکه بتوانیم اقتصاد مقاومتی را تقویت کنیم و آثار منفی تحریم را بر اقشار مختلف و اقتصاد کاهش دهیم و تمام توان‌مان را خواهیم گذاشت که در راه سردار سپهبد سلیمانی که همان مقاومت است، قدم برداریم و استقلال اقتصادی کشور را تقویت و فشار اقتصادی دشمن را خنثی کنیم.

واقعیت این است که در شرایطی به سر می بریم که مدیریت اقتصادی کشور با بحران مواجه است. بحرانی که در آن تحریم ها بی اثر نیستند اما بخش اعظم آن متوجه سوء مدیریت است. با این همه آنچه جمهوری اسلامی ایران را از خطر دور نگه می دارد، ظرفیت اقتصادی کشور است. ظرفیتی که البته به نحو احسن از آن استفاده نشده است. اجرای ضابطه مند اصل 44 و کاهش حقیقی وابستگی به نفت در کنار توسعه صنایع دانش بنیان می تواند تا حد قابل توجهی خلاء موجود در استفاده از این ظرفیت ها را پوشش دهد.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید