حالا اما مجمع تشخیص مصلحت، این نهاد مهم حل اختلاف در ساختار سیاسی کشور، پس از این که رئیس نخست به مقام رهبری رسید و رئیس دومش پس از سه دهه حضور در راس مجمع در گذشت، با مشکلاتی جدی مواجه شده و به جای بخشی از راه حل به بخشی از مشکل نظام تصمیم‌گیری در کشور تبدیل شده است.

سلام نو – سرویس سیاسی:  در تاریخ ۱۷ بهمن ۱۳۶۶ فرمانی از سوی امام خمینی صادر شد که به سبب آن مجمع تشخیص مصلحت نظام جهت حل اختلافات میان مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان تاسیس شد، نهادی که به واسطه شدت گرفتن اختلافات میان مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان و با هدف تسهیل امر قانون‌گذاری و گره گشایی از امور حساس کشور به وجود آمد.

دو رئیس نخستین مجمع تشخیص مصلحت نظام دو تن از سیاسی‌ترین روحانیون انقلاب یعنی آیت‌الله سید علی خامنه‌ای و آیت‌الله اکبر هاشمی رفسنجانی بودند. این دو چهره‌ای که در زمان تاسیس مجمع رئیس جمهور و رئیس مجلس شورای اسلامی بودند تسلط قابل توجهی به سیاست و شرع داشتند، تسلطی که به آن‌ها امکان این را داده بود تا جایگاه مجمع تشخیص مصلحت نظام در نظام سیاسی کشور روز به روز ارتقا یابد و انتظارات از آن بالا رود.

حالا اما مجمع تشخیص مصلحت، این نهاد مهم حل اختلاف در ساختار سیاسی کشور، پس از این که رئیس نخست به مقام رهبری رسید و رئیس دومش پس از سه دهه حضور در راس مجمع در گذشت، با مشکلاتی جدی مواجه شده و به جای بخشی از راه حل به بخشی از مشکل نظام تصمیم‌گیری در کشور تبدیل شده است.

این افول عیان پس از وفات هاشمی رفسنجانی آغاز شد، جایی که روسای بعد مجمع از اداره درست آن باز ماندند. محمدعلی موحدی کرمانی به عنوان رئیس موقت مجمع هرچند چهره‌ای محترم بود اما توان مدیریتی قابل توجهی نداشت. سید محمود هاشمی شاهرودی هم آن‌چنان با بیماری درگیر بود که اساسا توان اعمال مدیریت خاصی را نداشت.

در نهایت پس از درگذشت هاشمی شاهرودی نوبت به شیخ صادق لاریجانی، رئیس سابق قوه قضاییه رسید که ریاست مجمع را هم‌زمان با ریاست قوه قضاییه بپذیرد و بعد چند ماه پیش از موعد از قوه قضاییه برود تا بتواند امور مجمع را اداره کند.

صادق آملی لاریجانی چهره شناخته شده حوزه علمیه و البته سیاست ایران بود و به نظر می‌رسید پس از نزدیک به یک دهه اداره امور قضایی کشور بتواند مجمع تشخیص را نیز مدیریت کند و چند سال بعد از مرگ هاشمی رفسنجانی جایگاه مجمع در تصمیمات نظام را احیا کند، اما تا این لحظه چنین نشده و گره روی گره زده شده.

از زمان حضور آیت‌الله آملی لاریجانی در راس مجمع تشخیص مصلحت نظام ماجرای اف ای تی اف، پالرمو و سی اف تی به  دلایل مختلف بلا تکلیف مانده و مجمع قصد رد یا تایید آن را ندارد.

ظاهرا این طور به نظر می‌رسد که به دلیل مصالح نظام رئیس و بیشتر چهره‌های حاضر در مجمع با FATF و لوایح مرتبط با آن مخالف هستند. اگر واقعا چنین است و ما نباید به هزار و یک دلیل به FATF ملحق شویم و مصلحت چنین است چرا اعضای مجمع با شجاعت این مخالفت را اعمال نمی‌کنند؟ به ویژه آن که مخالفان بر خلاف موافقان معتقدند رد لویح مرتبط با پولشویی تاثیر شگرفی بر اقتصاد ندارد. اگر چنین نیست و مخالفان مخالفت را پر ضرر می‌دانند پس چرا موافقت نمی‌کنند؟

چرا مردم هر روز باید چشم به بازار دلار، سکه و طلا داشته باشند و حدس بزنند در آینده چه می‌شود؟ مرگ یک بار! شیون هم یک بار! این که کشور بنا به دعواهای سیاسی مسئولین معطل یک تصمیم باشد و مردم و به خصوص فعالین اقتصادی بلاتکلیف باشند نه به صلاح نظام است، نه به صلاح جایگاه مجمع و نه به نفع مردم.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید