راستی چرا برای خودش آرزویی نداشت. چرا به فکر لباسهای پرزرق و برق نبود. اصلاً چرا آنقدر به شهر و تبار خودش دلبسته بود. چرا دلش نمیخواست یک بار برای همیشه به جایی برود که دیگر بازنگردد...
راستی چرا برای خودش آرزویی نداشت. چرا به فکر لباسهای پرزرق و برق نبود. اصلاً چرا آنقدر به شهر و تبار خودش دلبسته بود. چرا دلش نمیخواست یک بار برای همیشه به جایی برود که دیگر بازنگردد...