در این زمان ایران اشغال شده یکی از ضعیفترین دوران تاریخ خود را سپری میکرد. در مقابل شوروی ابرقدرت نوظهور حاصل از جنگ دوم برنده اصلی این جنگ بود ، تا آنجا که نام استالین ، لرزه بر اندام هر سیاستمداری می انداخت ، حزب قدرتمند و فراگیر توده حامی بی چون و چرای سیاست کرملین در ایران بود، با حمایت گسترده شوروی دو کانون تجزیه طلبی توسط فرقه دموکرات در آذربایجان و کردستان شکل گرفته بود.
شوروی هیچ وقعی به اعتراضات ایران، آمریکا و انگلیس برای خروج نیروهای نظامی خود نمیگذاشت. کرملین علاوه بر نفت شمال که به نوعی آنرا حق طبیعی خود میدانست(در مقابل نفت جنوب که در اختیار انگلیس بود) بعلاوه به ایران بعنوان دروازه گسترش کمونیسم به شرق نگاه میکرد. در آن شرایط اسفناک ایران ، فلک و مه و خورشید برای رسیدن شوروی به مقاصدش در کار بودند.
در این وضعیت احمد قوام به نخست وزریری برگزیده شد ، چهار روز بعد از گرفتن رای اعتماد برای ملاقات با استالین با هیئتی که همگی مسلط به زبان روسی بودند به مسکو رفت در حالیکه استالین همه برگهای برنده را در دست داشت ، قوام بجز تدبیر و زیرکی هیچ امتیازی در مقابل او نداشت . او دست به معامله بزرگی با استالین زد ، اعطای امتیاز نفت شمال در مقابل خروج نیروهای نظامی شوروی از ایران . البته قوام به استالین یادآور شد که واگذاری امتیاز نفت شمال مستلزم تصویب مجلس است، ولی آنچه که به استالین نگفت این بود که مجلس در انتهای دوره خود بود و وقتی برای تصویب طرح نداشت . قوام موضوع فتنه آذربایجان را موضوعی داخلی مطرح کرد.
قوام برای تکمیل پازل فریب استالین، بلافاصله بعد از بازگشت سه وزیر توده ای را وارد کابینه کرد و به آنها یاد آور شد که به آنها به چشم نمایندگان شوروی در دولت ایران نگاه میکند . قوام همچنین ترتیب بازداشت تعدادی از افراد سرشناس که به مخالفت با شوروی اشتهار داشتند را داد . نمایندگان تجزیه طلب آذربایجان و کردستان را برای مذاکره به تهران فراخوند و با مذاکرات طولانی حسابی در این مورد وقت کشی کرد . قوام برای فریب استالین تا آنجا پیش رفت که در ضیافت رسمی توده ایها هم شرکت کرد.
استالین تردیدی نداشت که همه چیز بر وقف مراد است ، بنابراین دستور تخلیه نیروهای نظامی خود از ایران را صادر کرد. به محض خروج نیروهای شوروی ، ارتش ایران به سرعت آذربایجان را با حمایت گسترده مردم از چنگ تجزیه طلبها آزاد کرد، البته آمریکا در مورد دخالت شوروی برای حمایت از تجزیه طلبان هشدار لازم را داد که بسیار موثر واقع شد . قوام به محض شروع حمله به قصد گم و گور کردن خود به املاکش در لاهیجان رفت . سفیر شوروی خواستار ملاقات فوری با او شد ، که به او گفتند به دلیل ضعف امکانات ارتباطی امکان تماس با او نیست . قوام بعد از آزاد شدن آذربایجان آفتابی شد و سه وزیر توده ای را از کابینه کنار گذاشت . مخالفان بازداشت شده شوروی را آزاد کرد . حزب توده با کشاندن خیل طرفدارنش به خیابانها به مخالفت با دولت و حمایت از تجزیه طلبان برخاست.
قوام در دیدار با سفیر وقت شوروی او را متقاعد کرد برای برگزاری انتخابات مجلس آتی که میبایست واگذاری امتیاز نفت شمال را تصویب کند مانع مزاحمتهای حزب توده شود ، که چنین شد . انتخابات مجلس که اکثریت منتخبان آن طرفدار قوام بودند برگزار شد. قوام طَی مصاحبه اَی اعلام کرد که او همچنان به پیمان خود با روسها برای واگذاری نفت شمال پایبند است اما این از اختیارات نمایندگان است که موافق یا مخالف واگذاری امتیاز باشند، که پیامی ضمنی به نمایندگان برای دادن رای مخالف بود . مجلس با اکثریت قاطع و فقط دو رای مخالف نمایندگان توده ای با واگذاری نفت شمال به شوروی مخالفت کردند .
استالین قدرتمند و مخوف از نخست وزیر کشوری ضعیف و اشغال شده با دست خالی و صرفاً با حربه فریب به سختی شکست خورده بود ، اما کاری از دستش برنمی آمد و عملاً برگرداندن آب رفته به جوی امکانپذیر نبود .
این واقعه نشان میدهد، دولتها برای احقاق حقوق ملت خود در عرصه بین المللی صرفاً نیازمند ابزارهای قدرت نیستند . با داشتن شناخت درست از فضای بین المللی و بازی حساب شده در نقاط کور آن ، داشتن شناخت کافی از نقاط قوت و ضعف طرف مقابل ، بکارگیری کیاست و زیرکی در دیپلماسی ، حتی در دوران فترت و ضعف هم میتوان از کشورهای قدرتمند و حتی ابرقدرتها امتیاز گرفت.
غلامرضا مصدق
منبع: کانال شخصی نویسنده