سلام نو – سرویس ورزشی: "سعید ملایی، شهروندی مغولستان را پذیرفت" این عجیبترین تیتری بود که درست در میان دنباله اعتراضات بنزینی، ثبت نام برای انتخابات مجلس و هزار و یک اتفاق دیگر به چشم آمد، تیتری تعجب آور، تلخ و تاسفبار که روایتی است از سقوط یکی از چهرهها و امیدهای حال و آینده جودوی ایران به دست بیکفایت مسئولین و البته خودش.
ماجرا از جایی شروع شد که در اوایل شهریور 98 و پس از شکست چند باره ملایی در مسابقات جودوی مردان جهان ۲۰۱۹ در توکیو ژاپن برای رو به رو نشدن با حریف اسرائیلی او تصمیم گرفت از تیم ملی ایران جدا شود و به آلمان برود.
پس از این اتفاق شایعاتی درباره پناهندگی ملایی مطرح شد اما او در گفتوگویی که با رسانهها داشت تاکید کرد که زیر پرچم کمیته المپیک رقابت میکند و گفت: من هیچ درخواست پناهندگی ندادهام. ویزای آلمان را داشتهام و در آلمان هستم تا از حواشی دور باشم. من سرباز خاک کشورم هستم و هر مدالی بگیرم متعلق به ایران است و برای یک ایرانی ثبت میشود.
اما تنها کمی زمان نیاز بود تا حرف سعید ملایی دو تا شود و خبر پذیرش درخواست پناهندگی او به آلمان منتشر شود. او پس از انتشار این خبر در گفتوگویی گفت: بسیار خوشحالم و مایلم از صمیم قلب از همه آنهایی که به من کمک کردند تشکر کنم. حالا میتوانم تمام تمرکزم را روی جودو و اردویهای آمادهسازی برای شرکت در رویدادهای بعدی فدراسیون جهانی و بازیهای المپیک بگذارم.
اما همه چیز آن طور که سعید انتظار داشت خوب پیش نرفت و درهای بهشتی که انتظار داشت با رفتن از ایران به رویش گشوده شود هنوز گشوده نشده. او بعد از مسابقات ژاپن جایگاه یک جهان را از دست داد و حالا در آخرین مسابقهای که با پرچم فدراسیون جهانی در جودو گرنداسلم- اوزاکا شرکت کرد به صورت جدی ناکام ماند و دیگر نشانی از آن قهرمانی که بود ندارد.
حالا اما سعید ملایی ظاهرا قانع شده به جای پرچم کمیته ملی المپیک زیر پرچم دیگری مبارزه کند: پرچم مغولستان. خبر ورزشی درباره قبول شهروندی مغولستان توسط ملایی نوشته: "سعید ملایی چند روز گذشته را در اولانباتور، پایتخت مغولستان سپری کرد تا با امکانات و وضعیت این کشور آشنا شود. رئیس جمهور مغولستان به طور اختصاصی، میزبان وی بوده و موفق شده او را راضی کند که به جای تیم پناهندگان، در تیم ملی مغولستان به میدان رود".
سایت جودو اینساید که از سایتهای تخصصی این رشته است نیز تایید کرده که ملایی نامش را به عنوان ورزشکار مغولستان در مسابقات مسترز چینگدائو در کشور چین ثبت کرده است.
به نوشته این سایت اولان باتور، رئیس جمهور مغلوستان بسیار مایل است تا روند کسب مدال برای این کشور در مسابقات المپیک را حتی پس از جدایی چند ورزشکار این کشور همچنان ادامه بدهد و به همین دلیل شخصا برای حضور سعید ملایی در این کشور اقدام کرده است.
اما این تنها ملایی نیست که وضعیت خوبی ندارد و در این طرف میدان فدارسیون جودو هم روزها سختی را میگذراند. فدارسیون جودو زیر نظر آرش میراسماعیلی هم دوران تعلیق را تجربه میکند هم با برخی چهرههای داخلی ورزش درگیر است. آرش میراسماعیلی در یک از مصاحبههای اخیرش گفته بود که بررسی پیام های واتس آپ سعید ملایی نشان می دهد، او از سال ۲۰۱۸ بدنبال تغییر تابعیت بوده و به همین دلیل او و فدراسیون با اعزام ملایی مخالف بودند ولی محمدرضا داورزنی، معاون وقت وزیر ورزش مجوز خروج او را صادر کرده.
او بعدتر در واکنش به اینکه برخی گفتند فدارسیون بر اعزام ملایی مصر بود گفت: داورزنی تاکید داشت محمد بریمانلو و سعید ملایی به مسابقات جهانی ژاپن اعزام شوند و اعزام ملایی هم با نظر داورزنی و برخلاف تصمیم وزیر و کمیته ملی المپیک انجام شده است.
میراسماعیلی با تاکید بر اینکه 60 هزار جودوکار و جودوی ایران از حق خود محروم شدهاند نسبت به واکنشهای موجود نسبت به فدارسیون گله کرد و گفت: ما هم باید با نتانیاهوهای داخلی و هم نتانیاهوهای خارجی بجنگیم.
آنچه که در ماجرای تاسف برانگیز سعید ملایی و فدراسیون جودو به چشم میخورد ناکارآمدی و عدم صلاحیت مطلق مسئولین فدارسیون و اشتباهات پی در پی ملایی است.
سعید ملایی هم ورزشکاری خوب بود که اعتراضی به حق و درست نسبت به از دست دادن شانس مدالهایش داشت ولی حتی اگر برنامهای برای پناهنده شدن داشت میتوانست از مدلهای آبرومندانهتری استفاده کند تا سر از مغولستان و تیم ملی این کشور در نیاورد.
آرش میراسماعیلی قهرمانی خوب و مورد احترام برای جودوی ایران ولی مدیری ناکارآمد و شعاری است که توان اعمال مدیریت بر فدراسیونش را نداشته و باعث سقوط مطلق یکی از فدراسیونهای ورزشی خوب ایران شده است. در ماجرای سعید ملایی هم با وجود نقد به ورزشکار بیشترین اشتباه متوجه فدراسیون و وزارت ورزش است.
فدراسیون و روسایی که فکر میکنند چون روزی قهرمان یک رشته بودند حتما روسای خوبی هم خواهند بود و وزارت ورزشی که نه هیچ کاری برای حل شدن مشکل رو به رو شدن با حریف اسرائیلی میکند نه این تصمیم را به عنوان یک مسئله رسمی اعلام میکند و هزینهاش را میپردازد و نه حاضر میشود انتخاب را به طور کامل به ورزشکاران محول کند این چنین از زیر مسابقه با رقبای اسرائیلی به بهانه مصدومیت و باخت عمدی در رفتن هیچ افتخاری نه برای ایران نه برای آرمان بلند فلسطین ندارد.