در حالی که اسرائیل به خاطر تجاوز به تپه‌های جولان سرزنش می‌شد، ترکیه اردوغان مساحتی چند برابر آن را از خاک سوریه اشغال کرده و از کشتن کردها هیچ ابایی ندارد و وعده داده که در خاک سوریه به بهانه ساخت منطقه امن پست بازرسی هم ایجاد کند.

سلام نو – سرویس بین الملل: هفده سال از اولین ظهور حزب عدالت و توسعه در صحنه سیاسی ترکیه می‌گذرد، حزبی که با عبدالله گل، رجب طیب اردوغان و احمد داود اغلو قدرت را در دست گرفت و ترکیه را به بازیگری موثر و قدرتمند در نقشه خاورمیانه و جهان تبدیل کرد، راهی که رهبرش اردوغان و استراتژیستش احمد داود اغلو بود.

به باور ناظران سیاسی گشایش اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ترکیه بیش از هرچیز مرهون تفکرات احمد داوود اوغلواستاد سابق علوم سیاسی و روابط بین الملل در دانشگاه مرمره  بود. او وزیر خارجه دولت اردوغان و اولین نخست وزیر دوران ریاست جمهوری او بود.

داود اوغلو در کتاب خود با عنوان "عمق استراتژیک" ۵ اصل کلیدی سیاست خارجی ترکیه را این چنین ارزیابی می‌کند:

۱) تلاش برای ایجاد حوزه نفوذ ترکیه از طریق گسترش امنیت و دموکراسی، ۲) به صفر رساندن مشکلات با کشورهای همجوار، ۳) ارتقاء و تقویت روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با کشورهای همسایه و فراتر از آن، ۴) اتخاذ راهبرد چند-جانبه گرایی در سیاست خارجی، ۵) دیپلماسی موزون (ریتمیک).

داود اغلو توانست با تکیه بر این اصول نه تنها سیاست تنش صفر با همسایگان دست آوردی بزرگ برای ترکیه خلق کند و زمینه گستر عمق استراتژیک این کشور در منطقه را فراهم کند بلکه تحسین جهان را نیز برانگیخت.

رویکردهای داود اغلو ترکیه را تبدیل متحدی مهم برای آمریکا، بازیگری مهم برای اروپا و همسایه‌ای مطمئن برای همه همسایگان کرده بود و در کنار موفقیت‌های اقتصادی باعث شد تا چهره ترکیه در جهان بازسازی شود.

ترکیه با رهبری اردوغان و دوستانش شروع به درخشیدن کرد. مقصد توریستی مهمی در جهان شد، با حذف اعدام در قلب اروپا درخشید و با درگیری لفظی اردوغان و رییس جمهور اسرائیل و قطع رابطه با این رژیم تبدیل به کشوری مهم در جهان اسلام شد.

در حوزه اقتصاد نیز ترکیه با ثبت رشد تولید ناخالص داخلی تقریباً ۹ درصدی در سال ۲۰۱۰ خود را به عنوان یکی از رو به رشد ترین اقتصادهای جهان معرفی کرده بود و به الگویی مطلوب برای همسایگان خود تبدیل شد، کشوری موفق که اقتصادی زاینده، سیاست خارجی موثر و فرهنگی در خور داشت.

بهار عربی؛ پاییز ترکیه

اما همه چیز به همین خوبی و خوشی پیش نرفت. در سال 2011 یعنی تقریبا یک دهه پس از ظهور عدالت و توسعه در ترکیه این حزب چرخش‌های مهمی را در صحنه سیاست ترکیه انجام داد که این کشور را به یک بازیگر تهاجمی در حوزه سیاست خارجی خود تبدیل کرد، کشوری که به روشنی رویای احیای امپراطوری عثمانی را در سر داشت.

گام اول چرخش برای ترک‌ها چندان بد یمن نبود. پیروزی اخوان در چند نقطه و لغزش اسد در سوریه قدرت و عمق آن‌ها را چند برابر کرد، اما رقبا بیکار نبودند. عربستان و متحدانش، اخوان را زمین‌گیر کردند، اسد با کمک روسیه و ایران خود را احیا کرد، در ترکیه کودتا شد، بین اردوغان و داود اوغلو و گل فاصله افتاد و دست آخر هم دولت ترکیه به روزی افتاد که در آدم کشی از اسرائیل سبقت گرفت!

در حالی که اسرائیل به خاطر تجاوز به تپه‌های جولان سرزنش می‌شد، ترکیه اردوغان مساحتی چند برابر آن را از خاک سوریه اشغال کرده و از کشتن کردها هیچ ابایی ندارد و وعده داده که در خاک سوریه به بهانه ساخت منطقه امن پست بازرسی هم ایجاد کند.

اردوغان هرچند این روزها با قدرت در سوریه جولان می‌دهد و حتی ظاهرا از سلاح شیمیایی هم استفاده می‌کند ولی خودش بهتر از هر کسی می‌داند نشانی از اردوغان یک دهه پیش ندارد. دو متحد اصلی خود یعنی گل و داود اغلو را از دست داده، از یک نخست وزیر محبوب و دمکرات به رییس جمهوری منفور و دیکتاتور بدل شده و وضعیت اقتصادی نامناسبی را نیز تجربه می‌کند.

تمام این عوامل می‌تواند اردوغان را در مسیر سقوط دردناک قرار دهد و کاری کند تا شاگردان نجم الدین اربکان قدرت را با سرشکستگی ترک کنند.

چرا عدالت و توسعه سقوط کرد؟

اما چرا این چنین شد؟ شاید پاسخ کوتاه به این سوال این باشد که قدرت بسیار زیاد و غیر قابل پیش بینی در کنار برخی اتفاقات دور از انتظار دیگر حزب عدالت و توسعه را غافلگیر کرد.

نه اردوغان و نه داود اغلو انتظار بهار عربی را نداشتند، همانطور که انتظار به قدرت رسیدن مرسی و البته به زیر کشیده شدن نابه‌هنگامش را نداشتند. آن‌ها هم‌چنین هیچ وقت خواب این را هم نمی‌دیدند که اوباما نه تنها به نفع آن‌ها در سوریه مداخله نکند بلکه حامی کردها نیز باشد. در این سیر حوادث حزب عدالت توسعه قدرت غیر قابل کنترلی هم به دست آورد و بعد به طور ناگهانی آن را از دست داد، رخ‌دادی که شوک بزرگی بود. اردوغان هم‌چنین از فرصت شکست کودتا به نفع توسعه اقتدار نامشروع استفاده کرد، در حالی یک دهه قبل دنبال دمکراسی و اقتدار مشرع بود.

تمام این مسائل باعث شد تا رجب طیب اردوغان با وجود گسترش اقتدار، خود را هر روز بیشتر از قبل در معرض سقوط از پرتگاه سیاست ببیند، مخصوصا که حالا از دوستان نزدیکش هیچ کدام در کنارش نیستند. قهرمان جهان اسلام در برابر اسرائیل امروز در آدمکشی با این رژیم رقابت دارد و کم و بیش به هیتلر تشبیه می‌شود، وضع ناخوشایند برای مردی که می‌خواست جای آتاتورک را بگیرد.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید