سلام نو – سرویس سیاسی: روز گذشته سخنانی از قول حمید رسایی نقل شده که این نماینده سابق در آن تاکید میکند که مشارکت پایین مشارکت مطلوب اصولگرایان است، سخنانی که البته از روی یک مصاحبه قدیمی با حسین دهباشی برداشته شده بود و در واقع روایتی بود که رسایی از نظر هاشمی رفسنجانی درباره انتخابات ارائه میداد.
اما فارغ از اظهارات حمید رسایی آیا اصولگرایان واقعا مایل به مشارکت حداقلی مردم در انتخابات هستند؟ پاسخ این سوال در گام اول به روشنی منفی است و اصولگرایان حداقل در ظاهرا پیرو بیانات رهبری، جدیترین حامی انتخابات حداکثری هستند، اما عمل آنها، حداقل تا حدودی، حرف دیگری میزند.
بنا بر آمار موجود به جز انتخابات پر حرف و حدیث 88 هروقت مشارکت مردم بالا بوده و اصلاحطلبان در انتخابات حضور داشتند نتیجه به نفع اصلاحطلبان رقم خورده و اصولگرایان به سختی توانستند دست آوردی داشته باشند. انتخابات مجلس ششم و دهم در کنار انتخابات ریاست جمهوری 76، 92 و 96 بیانگر این ماجرا است.
در انتخابات دور دوم ریاست جمهوری حسن روحانی کسانی به پای صندوق رای آمده بودند که به گفته خودشان حتی پای صندوق رای انتخاب نظام سیاسی در فروردین 58 هم نیامده بودند و نخستین رای خود را به حسن روحانی داده بودند.
به همین دلیل و البته عملکرد پیدا و پنهان اصولگرایان به طور نسبی میتوان گفت که این جریان سیاسی به حد معقولی از مشارکت در انتخابات راضی است و چندان تمایلی به برگزاری انتخابات پرشور به معنای مرسوم آن ندارد.
نشانه این اتفاق را میتوان در ماجرای دی ماه 96 دید. جرقه اولیه ناآرامیهای دی ماه از مشهد و از جایی خورد که یکی از قطبهای اصولگرایی کشور بود. این جریان اعتراضاتی را به راه انداخت که دولت را زیر شدیدترین فشارها گذاشت و بدنه اجتماعی آن و حتی قشر فرودست را نیز تحت فشار سیاسی-اقتصادی شدیدی گذاشت.
رخدادهای دی ماه 96 ثابت کرد که حداقل بخشی از جریان اصولگرا حتی به قیمت دلسرد شدن بخشی از جامعه از نظام حاضر است انتخابات را به شکل حداقلی و کنترل شده برگزار کند تا هم انتخابات برگزار شده باشد، هم دمکراسی حاکم باشد و هم رقابت برای قدرت در بین اصولگرایان برگزار شود.
از طرف دیگر به جز فعالین سیاسی اصولگرا شورای نگهبان هم با عملکرد خود ثابت کرده که بیشتر طرفدار یک انتخابات آرام و بیحاشیه با چهرههایی معمولی است، به خصوص اگر انتخابات مجلس باشد. در این جا هرچند نمیتوان عملکرد شورای نگهبان را به پای اصولگرایان نوشت، اما نمیتوان منکر این شد که عموم اعضای شورای نگهبان، به خصوص فقهای آن، نه تنها برآمده از تفکر اصولگرایی هستند بلکه از چهرههای تاثیرگذار در شکلدهی و جهت دهی به افکار سیاسی جریان اصولگرا هستند.
میتوان این طور برداشت کرد که بخش ارتدوکس جریان اصولگرایی که پرچمدار انقلابیگری و خودنظام پنداری است طرفدار مشارکت حداقلی است تا دمکراسی، قدرت و کنترل را همزمان داشته باشد و برای رسیدن به این مقصود از هیچ کاری ، از جمله زدن بدنه دولت مستقر خودداری نمیکند.
در جدول زیر به میزان مشارکت و نتیجه ای که در هر انتخابات رقم خورده اشاره شده است.
* اعداد این جدول از کتاب «بازیگران و بازیگردانان پارلمان» و همچنین پایگاه اطلاع رسانی وزارت کشور،پایگاه اطلاع رسانی شورای نگهبان و کتاب معرفی نمایندگان ادوار مجلس استخراج شده اند.