به نظر می‌رسد امریکا و سعودی‌ها عمیقاً دچار تناقض‌گویی شده‌اند. ترامپ مایل است ایرانی‌ها را به زانو درآورد، اما از جنگ در خلیج فارس اجتناب می‌کند. بر اساس نظرسنجی‌ها، بیش از 85 درصد از امریکایی‌ها مخالف جنگ دیگری در خاورمیانه هستند که باعث آسیب به سربازان امریکایی، هزینه‌های نظامی و افزایش بهای فراورده‌های نفتی می‌شود

واقعاً چه کسی حملات 14 سپتامبر را علیه تأسیسات نفتی عربستان سعودی انجام داد؟ حوثی‌ها؟ ایرانی‌ها؟ ترکیبی از این دو؟ این موضوع اهمیتی ندارد چراکه اکنون بسیاری ایران را به چنین امری متهم می‌کنند. دولت ایران در واکنش به چنین اتهاماتی با ارسالی نامه‌ای به سفارت سوئیس، حافظ منافع آمریکا در ایران، این اتهام را رد کرد و هشدار داد هر نوع تجاوزی به ایران با اقدامی تلافی‌جویانه پاسخ داده می‌شود و این تلافی محدود به منبع حمله نخواهد بود. مشابه همین پیام با لحن‌های مختلف توسط رهبران ایران تکرار شده است. اکنون واضح است که این واکنش، امریکا و عربستان سعودی را از هر نوع اقدام نظامی بر حذر داشته است.

به نظر می‌رسد امریکا و سعودی‌ها عمیقاً دچار تناقض‌گویی شده‌اند. ترامپ مایل است ایرانی‌ها را به زانو درآورد، اما از جنگ در خلیج فارس اجتناب می‌کند. بر اساس نظرسنجی‌ها، بیش از 85 درصد از امریکایی‌ها مخالف جنگ دیگری در خاورمیانه هستند که باعث آسیب به سربازان امریکایی، هزینه‌های نظامی و افزایش بهای فراورده‌های نفتی می‌شود؛ ضمن اینکه انتخاب مجدد ترامپ نیز به خطر می‌افتد. بنابراین ترامپ گرفتار انتخاب خود در خروج از برجام و تحمیل سیاست «فشار حداکثری» به ایران شده است. این سیاست به پایان خود رسیده و حتی نتوانسته در واشنگتن اجماع ایجاد کند: آیا هدف این سیاست تغییر حکومت بود یا تغییر رفتار؟ هدف، انحلال برنامه‌های هسته‌ای و موشکی ایران بود یا صرفاً محدود کردن آن‌ها؟ روشن است که این سیاست در تسلیم کردن ایرانی‌ها ناتوان بوده و ترکیب این امر با این واقعیت که ترامپ نتوانسته سیاست جایگزینی بیابد، باعث شده امریکا در بن‌بست قرار گیرد.

در مورد سعودی‌ها، فاجعه جنگ در یمن نهایتاً به آن‌ها و به‌ویژه به محمد بن سلمان برگشت که گستاخانه این نبرد را در سال 2015 آغاز کرده بود. با وجود هزینه‌های گزاف سعودی‌ها و حضور 40 هزار نیروی امریکا در منطقه، اکنون آن‌ها در خاک خود تهدید می‌شوند. امنیت و رفاه سعودی‌ها در خطر است که بستگی به توانایی این کشور در تولید و فروش نفت در وضعیتی صلح‌آمیز دارد و این رفاه نیز پیش‌نیازی برای آینده خاندان سعودی است.

این حملات باعث ایجاد تغییراتی نیز شده است. دولت ایران در چند هفته آینده این توانایی را دارد تا بدون ایجاد این حس که طرفی قوی‌تر است، به سمت رقیب منطقه‌ای خود گام بردارد. باید از این فرصت ارزشمند، قبل از اینکه از بین رود، استفاده شود. آیا بیانیه اخیر حوثی‌ها در مورد توقف حملات خود علیه عربستان را می‌توان گام اول تلقی کرد؟ آیا پیشنهاد حسن روحانی درباره امنیت منطقه در مجمع عمومی سازمان ملل با واکنش مثبت روبه‌رو خواهد شد؟

به احتمال زیاد اکنون زمان آن نرسیده که ملاقاتی میان روسای جمهور ایران و امریکا شکل بگیرد؛ اما به‌عنوان گام اول برای کاهش تنش‌ها، دو طرف می‌توانند روی بسته‌ای از امتیازات دوجانبه کار کنند. این امر می‌تواند شامل رفع حداقل بخشی از تحریم‌های نفتی در عوضِ بازگشت ایران از گام‌هایی باشد که در قبال عدم انجام تعهدات از طرف اروپایی‌ها برداشته است. در این زمینه، فرانسه که اخیراً با تمام طرف‌های درگیر گفت‌وگو کرده، می‌تواند نقش موثری ایفا کند. تردید نیست که در روزهای آینده، گفت‌وگوهای وسیع‌تری در سازمان ملل شکل خواهد گرفت.

اگر ایران و امریکا بتوانند اقدامات پویایی در مورد کاهش تنش‌ها انجام دهند که می‌تواند شامل اوضاع یمن نیز شود، تصور مواجهه دیپلماتیک در ماه‌های آینده محتمل است. ترامپ از چنین رویدادی در کمپین خود برای انتخاب مجدد سود خواهد برد و این امر برای منطقه، ازجمله پایان کامل جنگ در سوریه نیز مفید است. البته نمی‌توان با اطمینان و خوش‌بینی محض در مورد تحولات داوری کرد، اما نباید امید را نیز از نظر دور داشت./ لوب لاگ

نویسنده: فرانسوا نیکولاد

برگردان: هادی عبادی

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید