با توجه به اسناد تاریخی، حضور زنان در انقلاب مشروطه انکارناپذیر است. اما با تمام این ظهور و بروزها، در متونی که به ترسیم خط مشی مشروطه پرداخته اند، موارد اندکی دیده میشود که به مطالبات زنان پرداخته باشند.

فرمان مشروطیت در ۱۲۸۵ صادر شد، اما این تحول سیاسی، تا چه اندازه مطالبات تمامی اقشار اجتماعی از جمله زنان را پوشش میداد؟ اگر انقلاب مشروطه را انقلاب اقلیت تلقی کنیم بیراهه نرفته‌ایم. شهرنشینان عصر مشروطه، اگرچه در برخی شهرها از جمله تهران و تبریز به دنبال تحقق آرمانهای انقلاب مشروطه بودند، اما همچنان تحت تأثیر پارادایم و الگوهای سنتی زیست میکردند که این مهم دربرگیرنده رهبران انقلاب مشروطه نیز میشد. روحانیت نقش تعیین کنندهای در تحولات سیاسی آن ایفا کرد. شکلگیری حرکت اجتماعی و به میدان آمدن مردمِ مشروطه خواه ناشی از پشتیبانی روحانیت از این جنبش بود. اگرچه، بعد از صدور فرمان مشروطه، میان روحانیون اختلاف‌های گسترده‌ای پیش آمد.

جریان روحانیت را در انقلاب مشروطه میتوان در سه طیف تصور کرد؛ طیف غالب روحانیت، شامل کسانی که از دخالت در سیاست پرهیز میکردند. طیف دوم، کسانی مانند آخوند خراسانی و میرزای نایینی و شیخ اسماعیل محلاتی ازنظریه پردازان وحامیان انقلاب مشروطه بودند و طیف سوم مانند شیخ فضل الله نوری که با انقلاب مشروطه مخالفت کرده و آن را مغایر با شرع و همسو با غرب تلقی کردند.

می‌توان حدس زد تمام مقوله هایی، که به صورت سلبی یا ایجابی، در جریان انقلاب مشروطه مطرح شد، به نوعی بازتولید مفاهیمی بود که روحانیان به آن میاندیشیدند؛ در واقع، یا ماهیت دفاع از مشروطه خواهی یا در نقد و رد آن بود.

با توجه به اسناد تاریخی، حضور زنان در انقلاب مشروطه انکارناپذیر است. اما با تمام این ظهور و بروزها، در متونی که به ترسیم خط مشی مشروطه پرداخته اند، موارد اندکی دیده میشود که به مطالبات زنان پرداخته باشند.

با توجه به رسوب نگاه سنتی به نقش زنان، طبیعی بود که انقلاب مشروطه نتواند مطالبات و جایگاه حقوقی زنان را به عنوان پارادایم وسرمشق دنبال کند؛ به ویژه آنکه هدایت عملی جنبش مشروطه خواهی در وجوه عمده و اساسی در اختیارروحانیون و اقشار سنتی جامعه بود و روشنفکران تحول خواه در اقلیت به-سر می‌بردند.

با توجه به این واقعیت تاریخی است که اگر بخواهیم مطالبات عدالتخواهانه زنان و جایگاه حقوقی آنها را در عصر مشروطه ارزیابی کنیم، باید به سراغ قدرت فکری مسلط آن دوره، یعنی روحانیت برویم. روحانیت، به عنوان موثرترین نیروی اجتماعی، در سطح رهبری جنبش مشروطه، به شمار آمده است. اما مترقیترین روحانیون مشروطه خواه نیز، علیرغم درگیری با استبداد سیاسی، درحوزه مطالبات زنان و جایگاه حقوقی آنها هم-چنان از سرمشقهای سنتی پیروی میکردند؛ به طوریکه، در متون آن دوره، نشانی از حساسیت آنها نسبت به مطالبات عدالتخواهی زنانه دیده نمیشود و حتی زمانی که برخی از زنان مشروطه خواه و روشنفکران حامی آنها به برخی از این مطالبات اشاره کردند، مورد هجوم جریان سنتی قرار گرفتند و روحانیون شاخص مشروطه خواه، از جمله آخوند خراسانی، علامه نایینی و شیخ اسماعیل محلاتی، از آنها حمایت نکردند.

این پرسش به طور جدی مطرح است که در انقلاب مشروطه تا چه اندازه گذار از جامعه سنتی ممکن بوده است و آیا روحانیون مشروطه خواه میتوانسته اند گذار از جامعه سنتی به مدرن را رقم بزنند؟

ارزیابی جامعه ایران، در عصر مشروطه، نشان می‌دهد که ویژگی‌های جامعه سنتی را داراست و از این جهت، شاهد یک ناهمگونی میان اهداف بلندمدت مشروطه‌خواهی و بافت سنتی جامعه هستیم. به عبارت دیگر، ساختار اجتماعی آن دوره، به طور طبیعی، نمیتوانست پذیرای نقش جدیدی برای زنان باشد. ازاینرو، شگفت انگیز نیست اگر دریابیم روحانیون مشروطه خواه دراندیشه بازتعریف نقش زنان برنیامده باشند و افق نگاهشان، به جایگاه زنان، همچنان با روحانیون سنتی همسو باشند. به واقع، آنچه در شرایط کنونی شاهد آن هستیم، محصول تحول ساختار اقتصادی و اجتماعی است که در عصر مشروطه خواهی امکان وقوع نداشته است.

با توجه به این معیارها، و ارزیابی ساختار اجتماعی در عصرمشروطه خواهی، میتوان تشخیص داد که چرا مطالبات اجتماعی و عدالتخواهانه زنان، دراندیشه روحانیون مشروطه خواه جایی پیدا نمیکند. در ایران عصر مشروطه، نزدیک به نود درصد از مردم، در روستاها و نظام ایلی زندگی میکردند. از سال ۱۳۰۰، یعنی پانزده سال بعد از انقلاب مشروطه، به تدریج نرخ شهرنشینی رشد میکند. با اینحال، بدون آنکه مطالبات زنان در اندیشهی روحانیون مشروطه خواه دارای صورتبندی تئوریک باشد، به طور قهری زمینه گذار از جامعه سنتی به جامعه مدرن را فراهم میکند. گذار و روندی بسیار بطئی و کند که به تحولات بنیادین در زیرساخت‌های جامعه نیاز دارد.

ایران فردا

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***