آرش غفوری
انتخابات در آمریکا، مذاکرات با تهران
این واقعیت امروز ایران و آمریکاست که بخواهند یا نخواهند هر دو طرف ایرانی و آمریکایی را هم مسیر کرده است. مسیری برای رسیدن به آنچه که توافق جامع نامیده میشود.
آرش غفوری یادداشتی را برای سلام نو ارسال کرده که در ادامه میخوانید:
اگر تا امروز اخبار مذاکرات هستهای ایران با غرب را برای رسیدن به نتیجهای که دوست داشتید دنبال میکردید، از این به بعد باید اخبار مرتبط با یک اتفاق دیگر را هم پیگیری کنید که در آیندهای نزدیک به پرونده هستهای ایران پیوند خواهد خورد: انتخابات میان دورهای سنای آمریکا که کمتر از ۱۰۰ روز دیگر برگزار میشود. در این مقاله توضیح میدهم که آرای مردم در ۱۰ ایالت آمریکا چگونه میتواند بر پرونده هستهای ایران و غرب تاثیر بگذارد.
ابتدا این سه ایالت را در آمریکا خوب به خاطر بسپارید: مونتانا، داکوتای جنوبی و ویرجینیای غربی. نمایندگان فعلی این هر سه ایالت در مجلس سنا دموکرات هستند. اما در انتخابات نوامبر امسال و مطابق نظرسنجیها، جمهوری خواهان در هر سه ایالت با شانس بالای ۹۰ درصد پیروز میشوند. این ایالتها به صورت سنتی به جمهوری خواهان رای میدهند و در انتخابات ریاست جمهوری گذشته هم با اختلاف بالا به میت رامنی رای داده بودند.
و حالا نام چهار ایالت دیگر را هم از ذهن خودتان دور نکنید: آلاسکا، آرکانزا، لوئیزیانا و کارولینای شمالی. در این چهار ایالت رقابت بین کاندیدای جمهوری خواه و دموکرات جدی است و اختلاف آرا در حد ۲ یا ۳ درصد است. اما نکته اینجاست که این هر چهار ایالت در انتخابات ریاست جمهوری گذشته به میت رامنی رای داده بودند و محبوبیت فعلی اوباما در هر ۴ ایالت زیر ۴۰ درصد است. به همین دلیل هم شانس پیروزی جمهوری خواهان از دموکراتها به مراتب بیشتر است.
برای پیروزی جمهوری خواهان در انتخابات، رای شش ایالت از این هفت ایالت کفایت میکند که با توجه با آمار و ارقام چندان هم دور از تصور نیست. اما بد نیست حواستان به انتخابات در ۳ ایالت دیگر هم باشد: کلورادو، آیوا و میشیگان. در این سه ایالت هم اختلاف جمهوری خواهان و دموکراتها در انتخابات نامزد مجلس سنا در حد ۱ تا ۳ درصد است. تفاوت این بلوک با قبلی در این است که این سه ایالت در انتخابات گذشته به اوباما رای داده بودند. با اینحال عدم محبوبیت فعلی رئیس جمهوری آمریکا، خبر خوشی برای کاندیداهای دموکرات نیست؛ ضمن آنکه تعداد کسانی که تصمیم نگرفتهاند به کدام یک از کاندیداها رای بدهند در دو ایالت آیوا و میشیگان از ایالتهای دیگر بیشتر هم است.
اگر از میان این ۱۰ ایالت بالا، جمهوری خواهان بتوانند تنها در شش ایالت پیروز شوند، اکثریت را در سنای آمریکا بدست خواهند آورد (این فرض البته بر این اساس استوار است که در دو ایالت مهم کنتاکی و جورجیا، باز هم جمهوری خواهان پیروز شوند)؛ و ربط آن هم به پرونده هستهای ایران در این است که با پیروزی جمهوری خواهان، رئیس بعدی مجلس سنا یک جمهوری خواه خواهد بود و شاید یکی از اولین طرحهایی هم که در در سنای جدید مورد تصویب قرار بگیرد، طرح تحریم دوباره ایران (نفت صفر) باشد. و این یعنی بهم زدن بازی ایران و غرب که جمهوری خواهان کنگره به همراه برخی از دموکراتها، چندان از این اتفاق ناخوشایند نخواهند بود. همانطور که برخی از تندروها در داخل ایران هم از این کار استقبال میکنند و آن را بهانه ترک مذاکرات خواهند کرد.
تنها دلیلی که تاکنون این طرح به صحن علنی مجلس سنای آمریکا نیامده این است که رئیس فعلی مجلس سنا یک دموکرات از ایالت نوادا است (هری رید). آقای رید در حالی که حتی هم حزبیهای وی در سنا از جمله رئیس کمیته روابط خارجی (باب منندز، سناتور دموکرات ایالت نیوجرسی) از تصویب طرح کاهش بیشتر صادارات نفت ایران تا حدی که به «صفر» بشکه در روز برسد حمایت کرده بودند، از آوردن طرح در صحن مجلس به درخواست رئیس جمهور اوباما خودداری کرد. چنین کاری را قطعا سناتور جمهوری خواهی که رئیس بعدی سنا باشد هیچگاه انجام نخواهد داد (احتمالا آقای مک کانل از ایالت کنتاکی) و اگر طرح تحریم ایران را به صحن مجلس بیاورد، رای دهندگان دموکرات را هم کنار خود خواهد داشت.
تنها اتفاقی که میتواند از وقوع چنین امری در صورت تحقق سناریوی پیروزی جمهوری خواهان در انتخابات سنا جلوگیری کند، وجود یک توافق هستهای است. و همانطور که توضیح دادم تحقق سناریوی پیروزی جمهوری خواهان چندان هم دور از دسترس نیست. شانس پیروزی جمهوری خواهان در کمترین حالت مطابق مدلهای پیش بینی بر اساس متغیرهای مختلف از قبیل نظرسنجیها هم بین ۶۰ تا ۹۰ درصد است.
به همین یک دلیل ساده است که میگویم اگر فکر میکنیم با خریدن زمان، امکان چانه زنی را افزایش میدهیم و اگر شش ماه نشد، چهار ماه و اگر چهار ماه نشد دوباره شش ماه مذاکرات را تمدید خواهیم کرد، مهمترین متغیر بر این مذاکرات را که بیچون و چرا جمهوری خواهان کنگره (در مجلس نمایندگان و سنا) هستند دست کم گرفتهایم. آنها مجلس نمایندگان را در اختیار دارند و در انتخابات ماه نوامبر (کمتر از ۱۰۰ روز دیگر) باز هم پیروز میشوند و در انتخابات سنا هم شانس پیروزیشان بیشتر از رقیب دموکرات است. با اوباما هم تقریبا در همه مسائل اساسی آمریکا – قوانین مهاجرتی، سیاست خارجی، قوانین مربوط به بیمههای خدمات درمانی و خلاصه هر موضوعی که فکرش را بکنید – مخالف هستند. دلیل ندارد در مذاکره با ایران – اگر توافق نهایی وجود نداشته باشد – رئیس جمهور آمریکا را همراهی کنند.
پیش از دور پنجم مذاکرات ایران و غرب در اواسط ماه مه میلادی امسال (اردیبهشت ماه)، روزنامه وال استریت جورنال مقالهای از برت استفن، معاون سردبیر بخش مقالههای این روزنامه و ستون نویس مربوط به سیاست خارجی منتشر کرد با این عنوان که «ایران به دنبال توافق نیست.» و مذاکرات به نتیجه نمیرسد. پس از پایان مذاکرات و عدم توافق، حسین شریعتمداری در سرمقاله روز ۲۷ اردیبهشت کیهان از عدم توافق اظهار خوشحالی کرد و تیتر زد: «خوشبختانه بینتیجه ماند». فارغ از این هماهنگی در دیدگاههای این دو بخش تندروی درون ایران و آمریکا (که به تعبیر امثال مدیرمسئول کیهان در موارد مشابه میتواند منبع هزاران توهم توطئه و جاسوسی و اتهام به مخالفان ایشان باشد) اما، بیتردید بیان اینگونه دیدگاهها، روایتی از یک واقعیت موجود است. عدم توافق بین ایران و غرب و حل موضوع هستهای تنها نقطه آمال تندروهاست. ایران و آمریکا هم ندارد. و اگر قرار باشد پیش بینی تحلیل گران انتخاباتی از پیروزی تندروها در انتخابات سنای آمریکا درست باشد، باید قبل از آنکه بتوانند به تحقق آرزوهای طرف ایران و آمریکایی خود به صورت همزمان کمک کنند، راه چارهای اندیشید. و این هم البته تنها متوجه ایران نیست. آمریکای اوباما هم به دلایل بیشمار که یکی از آنها جلوگیری از تنش و افسون جنگ و دیگری حل مسالمت آمیز پرونده هستهای ایران است، در ضرورت رسیدن توافق هستهای با ایران تردیدی ندارد.
این واقعیت امروز ایران و آمریکاست که بخواهند یا نخواهند هر دو طرف ایرانی و آمریکایی را هم مسیر کرده است. مسیری برای رسیدن به آنچه که توافق جامع نامیده میشود. مسیری که اگر با هم به نقطه پایان نرسند، از منظر منافع ملی ایران، نابودی بیشتر اقتصاد ملی و فرصتهای از دست رفته پیشرفت را بیشتر از قبل هم خواهد کرد. ضمن آنکه امروز هرکسی این را میداند که آمریکای اوباما هم از آن استقبال نمیکند.