به گزارش سلام نو، در هفتههای گذشته شاهد کاهش نرخ ارز و ورود دلار به کانال ۱۲هزارتومان بودیم اما بسیاری میپرسند دلیل این کاهش چه بود؟ در ابتدا باید در پاسخ به کسانی که میگویند کاهش اخیر نرخ ارز به نوعی دستکاری نرخ برای توجیه مذاکره با آمریکا بوده است به نوعی چشم پوشی از تجربه اتفاقاتی است که در بازار ارز از سال ۹۶ تا کنون رخ داده است و موضوع را تا حد پایینی تنازل میدهد.
بانک مرکزی از زمستان پارسال در سه موضوع مختلف حواله، کره و درهم عراق کارهای مهمی را انجام داده است و به طور خاص در حوزه درهم بانک مرکزی موفق شده است ابزارهایی را برای سامان دهی وضعیت درهم پیدا بکند که این ابزارها هرگز در سال ۹۷در اختیار نبود و با وجود اینکه فشاری که به بانک مرکزی در حوزه درهم به عنوان مهم ترین ارز موثر در بازار فشار طاقت فرسایی بود و بویژه در فروردین ۹۸ مثل یک واکسن کار کرد و باعث شد بانک مرکزی به ناچار بتواند راه های دیگری را پیدا بکند و این راه ها باعث شده است در حال حاضر ابزارهای تزریق بانک مرکزی در امارات تقریبا از هر لحظه ای در کل سال ۹۷ و آنچه از سال ۹۸ گذشته است بهتر باشد و نمیشود همه این مسائل را نادیده بگیریم و بگویم اتفاق واقعی نیفتاده است و بانک مرکزی قصد دارد قیمت ها را به طور مصنوعی پایین بیاورد.
نمیشود انکار کنیم که بازار دارد اخبار مثبت سیاسی را دریافت میکند البته اینکه این اخبار واقعی است یا نه موضوع ثانویه ای است و از دید من اخباری مثل سفر نخست وزیر ژاپن و یا وزیر امور خارجه آلمان به تهران هیچ کدام مهم نیستند اما در زیر لایه این موضوع یک توافق نانوشته بر سر کنترل وقایع سلبی را مشاهده میکنیم. یعنی میبینیم طرفین سعی میکنند ما به ازای رعایت خط قرمز های خودشان بخش هایی از خط قرمزهای طرف های مقابل را رعایت بکنند. این یک تغییر و یک تنازل از فشار حداکثری است بدون اینکه اساسا ربطی به موضوع سفر آقای آبه داشته باشد.
بازار در هر حال این خبر مثبت سیاسی را میفهمد و درک میکند البته این اخبار اساسا کوتاه مدت هستند و به محض اینکه به نقطه ای میرسیم که فرض میشود این اخبار سیاسی دیگر بیش از این در بازار کارکرد نخواهند داشت دوباره به عقب باز میگردیم.
من در این بین مهمترین عامل در کاهش نرخ دلار را وقایع فنی میدانم که با اخبار مثبت سیاسی همراه شده است.
در این بین باید به این نکته توجه کرد که کاهش و تثبیت نرخ ارز باعث ایجاد اخبار سیاسی مثبت شد به این معنا که اگر قرار بود ارز آنگونه که در زمستان ۹۶، بهار ۹۷ و تابستون ۹۷ رفتار کرد، به کار خود ادامه میداد در واقع هیچ گونه زیرساختی برای مذاکره و تفاهم برای کنترل اقدامات سلبی وجود نداشت.
علاوه بر این موضوع باید توجه کرد که وقایع فنی مثل بازار متشکل ارزی، اتفاقی که در حوزه درهم افتاد و اتفاقاتی در حوزه های دیگر نیز رخ میداد مانا هستند ولی وقایع سیاسی میگذرند و خیلی مهم است که اگر خبر مثبت سیاسی تشدید هم بشود یادمان نرود که چه اصلاحاتی باید انجام می شد.
باید بدانیم که در شرایط فعلی اصلا قابل پیشبینی نیست که این روند کاهش نرخ دلار تا کجا ادامه خواهد داشت، اما در حال حاضر امکان یک جهش دوباره در نرخ ارز مشابه آنچه سال گذشته رخ داد واقعا بعید است و خیلی از عواملی که باعث جهش شده بود مثل فشار در دبی و یا تصمیمات عجیب و غریب در حوزه کنترل بازار اسکناس در ایران دیگر وجود ندارد و تحریم های آمریکا نیز به نقطه ای رسیده که موثر هست ولی دیگر کارا نیست و ممکن است بتواند حجم دریافتی شما را کم کند اما نمیتواند مانع شما بشود.
در این بین ممکن است افرادی بگویند هر چه باشد بازار ارز در بلند مدت به قیمتهایی که عوامل اقتصادی آن را توضیح میدهد میل میکند، برای مثال حال که توان نقدینگی کم شده است، مشخص است که دیگر قیمت بالا نمیرود و کسی کاری برای این کاهش نرخ انجام نداده است.
توضیح من به این ادعا این است که کارکرد تحریم ها و فشارها این است که ما را در کوتاه مدت نگه دارد و ما هرگز به بلند مدت نرسیم اما وقتی ما این هنر را پیدا کنیم که از کوتاه مدت خارج شده و وارد بلند مدت شویم آن روز است که تازه تعادل های اقتصادی میتوانند تنها توضیح دهنده وقایع بازار ارز باشند.
در واقع تحریم های اقتصادی که به صورت مکرر و با ضرب آهنگ مشخص رخ میدهند باعث میشوند ما نتوانیم از کوتاه مدت خارج شویم و حالا کارهایی که بانک مرکزی انجام داده است باعث میشود ما بتوانیم کم کم از کوتاه مدت خارج شویم ولی باید توجه کرد که ضرورت دارد این اصلاحات و اقدامات ادامه دار باشند./خبرآنلاین