از همان فردای انتخابات شورای شهر تهران معلوم بود که دست یابی به شورای شهر یک دل و یک دست رویایی دست نیافتنی بیش نیست.

سلام نو – سرویس سیاسی: از همان فردای انتخابات شورای شهر تهران معلوم بود که دست یابی به شورای شهر یک دل و یک دست رویایی دست نیافتنی بیش نیست و شورای اصلاح‌طلبان از همان روز اول دو جبهه اصلی و چند جبهه فرعی داشت، دو جبهه‌ای که دعواهایش پس از بارها انکار هم‌چنان با قدرت ادامه دارد.

دعوا از همان روز اول دعوای اتحاد و کارگزاران بود، دعوای میراث‌داران مشارکت با فرزندان سیاسی آیت‌الله هاشمی رفسنجانی که به سال‌ها پیش از این باز می‌گشت. کارگزاران با وجود تمام تغییر و تحولاتی که داشت هم‌چنان حزبی اصلاح‌طلب به حساب می‌آمد که تلاش می‌کرد تا جایی که ممکن است با حاکمیت وارد تنش نشود، در مقابل اتحاد نیز با تمام تغییر و تحولات نسبت به مشارکت هم‌چنان رادیکال‌ترین حزب اصلاح‌طلب به حساب می‌آمد.

همین تفاوت رویکردها باعث شد از فردای پیروزی در انتخابات این دو حزب در برابر هم قرار بگیرند و پیدا و پنهان به رقابت با هم بپردازند، مهم‌ترین پرده این رقابت هم شهرداری تهران بود.

کارگزاران به جدی‌ترین شکل ممکن معتقد بود که باید محسن هاشمی را از شورا به شهرداری فرستاد، در مقابل اتحاد مخالف این حرف بود و سفت و محکم محمد علی نجفی را برای تصدی این پست پیشنهاد می‌کرد، گزینه‌ای که با سابقه وزارت و معاونت رییس جمهور کسی توان مخالفت علنی با او را نداشت ولی کارگزاران صراحتا با هر کسی جز هاشمی مخالفت کرد.

همان روزها شایعه شده بود که به جز کارگزاران برخی چهره‌های دیگر هم در شورا با شهرداری نجفی مخالف هستند، اما اتحاد ملت با توان رسانه‌ای خود و لابی‌هایی که حول محوریت رهبر اصلاحات داشت روز به روز مخالفت با نجفی را سخت‌تر می‌کرد. در نهایت نجفی با وجود مخالفت برخی نهادهای عالی نظام و مخالفت اطلاعات سپاه شهردار تهران شد.

اما شهردار شدن نجفی به پایان اختلاف‌ها نینجامید و در نهایت پس از استعفای نجفی، درگیری کارگزاران و اتحاد ملت چنان بالا گرفت که عبدالله نوری شیخ زاویه نشین اصلاح‌طلبان در فروردین سال قبل پادرمیانی کرد و جلسه‌ای بین سران حزب اتحاد ملت و کارگزاران سازندگی برگزار کرد تا شاید اختلاف‌ها کاهش یابد.

اولین بار سازندگی، ارگان خبری حزب کارگزاران، از برگزاری یک جلسه در خانه عبدالله نوری خبر داد و بعد هم شکوری راد، دبیرکل اتحاد ملت در مصاحبه با شرق روایتی از این نشست را بیان کرد.

او در این مصاحبه از نگرانی نوری و احتمال کشیدن کار به جای باریک خبر داد و گفت:

"آقای {عبدالله} نوری نگران شده بود که این اختلاف به جاهای باریک نکشد. با بنده تماس گرفتند که خدمتشان برسم. یادآور می‌شوم ما در جلسات یک‌ هفته در میان آقای نوری شرکت می‌کنیم. آنجا هم ما هستیم و هم کارگزاران. خدمت ایشان رسیدم و دیدم که نگران‌اند. البته خیلی دقیق نمی‌دانستند که قضیه چیست ولی نگران بودند. من [ماجرا] را به ایشان توضیح دادم و از ایشان خواستم که واسطه شوند و جلسه‌ای برگزار شود."

در نهایت اما پیمان و توافق حاصل از این جلسه هم پابرجا نماند ولی استعفای نجفی رقابت‌های دو حزب را به درون شورا کشاند، رقابتی که آن چنان شدید بود که فضای بازی را به اعتماد ملی داد و آن‌ها توانستند شهردار را انتخاب کنند.

حالا پس از یک سال باز هم اختلاف سرباز کرده، این بار با نجفی و البته قتلی که مرتکب شده. کرباسچی می‌گوید که من ماجرای میترا استاد و نجفی را آن روزها گفتم و کسی گوش نکرد، میردامادی هم می‌گوید که چنین نبوده و اگر کرباسچی می‌دانسته و سکوت کرده خیانت کرده است.

پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر تهران در سال 96 بسیاری گمان می‌کردند اصلاح‌طلبان پس از چهار سال اول دولت روحانی و تجربه 20 سال گذشته کنش سیاسی کم‌نقص‌تری را به نمایش می‌گذارند، اما در این مدت عارف، کرباسچی، میردامادی، اتحاد ملت، کارگزاران، ندا و دیگر اصلاح‌طلبان هر کدام به گونه‌ای ثابت کردند که قصد درس گرفتن از تاریخ را ندارد!

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***