سلام نو – سرویس فرهنگ و هنر: بازی تاج و تخت فردا صبح با قسمت ششم فصل هشتمش به پایان میرسد تا بالاخره تکلیف تخت آهنین وستروس در سپیدهدم فردا مشخص شود. این فصل از بازی تاج و تخت با وجود تمام انتقاداتی که طرفدارها به آن میکنند یکی از پر بینندهترین فصلهای سریال است و قسمت اول آن در تلویزیون، HBO Go و HBO Now آمار 17.4 بیننده را در 24 ساعت بعد از اکران داشت.
در تمام این سالها و از زمانی که ند استارک گردن زده شد و آریا و سانسا راههای متفاوتی رفتند همیشه یک سوال بزرگ پس ذهن هواداران بود و آن این بود که چه کسی بر تخت آهنین تکیه میزند؟ سرسی لنستر با تمام عشقش به قدرت؟ جان اسنو با حجم عظیم فداکاری و از خود گذشتگیاش؟ سانسا با آن مسیر طولانی و پر فراز و نشیبش که او را از پرنسس قصههای شاه پریان به بانوی محکم وینترفل تبدیل کرد؟ دنریس که از عروسی اجباری دوتراکیها به کالیسی تبدیل شد و سوار بر اژدها به سوی وستروس آمد؟ یا نه! تیریون لنستر، باهوشترین مرد قصه که با هوشمندی بارها از چنگ مرگ گریخت؟
کدام یک از اینها قرار است به تخت آهنین تکیه بزنند؟ سرسی در قسمت پیشین حذف ولی بقیه گزینهها هنوز شانس خود را برای نشستن روی تخت آهنین دارند، البته اگر تخت آهنینی باقی بماند و تخت پادشاهی وستروس در آتش نبرد مدعیانش به خاکستر تبدیل نشود.
بازی تاج و تخت بیتردید متفاوتترین سریال سالهای تلویزیون بود، سریالی که رکوردها را جا به جا کرد و بعد از سوپرانو، فرار از زندان و لاست سطح جدیدی از طرفداری و وایرال شدن را برای سریالهای تلویزیون مطرح کرد و کار را به به جایی رساند که بنا بر پیش بینیها حداقل 11 میلیون آمریکایی فردا قصد ندارند سر کار بروند تا بتوانند این سریال را تماشا کنند.
چرخش به سمت هالیوودیسم و قصه روانشناختی به جای قصه جامعه شناختی
این فصل سریال بازی تاج و تخت انتقادات بسیاری را برانگیخت، انتقاداتی که بخشی از آن به طور طبیعی محصول ضعف قصهگویی سریال است و به حق، اما تمام انتقادات برآمده از ضعف سریال نیست.
بخشی از انتقادات تماشاگران برآمده از انتظارات بزرگ و زیادی است که از این سریال دارند و هر اپیزودی را با بهترین اپیزود سریال یا بهترین شکل ممکن در ذهن خود تطبیق میدهند. در واقع تماشگری که نبرد حرامزادگان را دیده باشد حتما از نبردهای بعدی انتظارات فزآینده و غیرقابل باوری دارد.
مسئله بعدی این است که مبنای قصهگویی و منطق استوار بر سریال در این فصل عوض شده است و به جای استفاده از مبنای جامعه شناختی هفت فصل گذشته فصل هشت بر مبنای تحلیل روانشناختی شکل گرفته و تهیه کنندگان سریال ترجیح دادند یکی از بزرگترین نقاط تفاوت سریال را کنار بگذارند و به سنت روایت روانشناختی هالیوودی بازگردند.
این رویکرد باعث شد که با پیشرفت داستان خط کشی شخصیتها پررنگتر شود و شخصیتهای به جای حرکت در محیط خاکستری به سمت تقسیم شدن به شخصیتهای مثبت و منفی پیش بروند، تقسیم بندیای که دنریس تارگرین پیشتاز آن است.
شاید بتوان این رویکرد را دلیل اصلی ولی پنهان تماشاگران برای انتقاد به بازی تاج و تخت دانست، رویکردی که باعث کاستن از پیچیدگی روایت در وستروس شد و مسیرها را مستقیم، ساده و حتی قابل پیش بینی کرد.
با تمام اینها فردا بازی تاج و تخت پایان مییابد و ما را با قصههایش، پوسترهای کپی شده ترامپ و افسانههایش تنها میگذارد تا یک دوران در صنعت سریال سازی تلویزیون پایان یابد.