به گزارش سلام نو، شعر معروف ارغوان مربوط به زمانی است که ابتهاج در زندان پهلوی خطاب به درختچه ارغوانی که در حیاط خانه اش کاشته شعری می سراید که به بهترین شکل حال و هوای آن روزهای کشور را روایت می کند.
در بخشی از شعر ارغوان سایه آمده است:
ارغوان بیرق گلگون بهار
تو برافراشته باش
شعر خونبار منی
یاد رنگین رفیقانم را
بر زبان داشته باش؛
تو بخوان نغمه ناخوانده من
ارغوان شاخه همخون جدا مانده من...
ابتهاج در واقع اندیشه های اجتماعی خود را در قالب شعر نو به مخاطب می رسانده است. شعرهایی که پس از گذشت چند دهه هنوز هم مخاطبان بسیاری دارد.
سایه در این شعر ابتهاج در این شعر دلتنگی و ناامیدی را با تمام وجودش احساس میکند. فضای شعر پر از تصاویر گویا و زیبایی است که در القای تأثرات ذهنی راوی به مخاطبش نقش کلیدی ایفا میکند. این تصاویر همراه با روانی بافت کلام و موسیقی که وزن ایجاد میکند، تلخی مفهوم شعر را که توصیف ستم اجتماعی است، هنرمندانه نشان میدهد.
سایه در این شعر از صنایع ادبی تکرار، استعاره، مجاز و ... بهره گرفته و ارغوان حیاط خانه را همچون خود می داند. در شعر ارغوان واژههای بسیاری در قالب مفاهیم سمبولیک به کار رفتهاند. در این شعر «شب» نماد تاریکی و ظلمت است، نمادی از دوران استبداد که باید به وسیله نور از بین برود و همیشه نیز خورشید در مقابل آن قرار میگیرد که نماد روشنایی است و نابود کننده جهل و تاریکی است.
«ارغوانم آنجاست» در این شعر اشاره به دنیای بیرون از زندان دارد. ارغوان درختی است که در فصل بهار و بخصوص اردیبهشت ماه غرق در شکوفههای ارغوانی رنگ میشود.
دلتنگی سایه نسبت به ارغوان دلتنگی برای بهار است. بهاری که خود در این شعر نمادین است.
سایه در شعر ارغوان خود می گوید:
این چه رازیست که هر بار بهار
با عزای دل ما میآید؟
که زمین هر سال از خون پرستوها رنگین است
وین چنین بر جگر سوختگان
داغ بر داغ میافزاید؟
بخشی از ترانه ارغوان توسط علیرضا قربانی، خواننده مطرح کشورمان با موسیقی زیبایی اجرا شده است که دیدن آن اثربخشی زیادی روی مخاطب دارد.