اِنَّ اسْتِعْدادى لِحَرْبِ اَهْلِ الشّامِ وَ جَريرٌ عِنْدَهُمْ اِغْلاقٌ لِلشّامِ،<br/>آماده شدن من براى جنگ با اهل شام در حالى که جریر نزد آنان است، بستن درِ حجت به روى آنان،<br/>وَ صَرْفٌ لاَِهْلِهِ عَنْ خَيْر اِنْ اَرادُوهُ. وَلكِنْ قَدْ وَقَّتُّ لِجَرير وَقْتاً<br/>و باعث روى گرداندن شامیان از خیر است اگر خواهان خیر باشند. ولى من براى سفارت جریر وقتى را معین<br/>لايُقيمُ بَعْدَهُ اِلاّ مَخْدُوعاً اَوْ عاصِياً. وَ الرَّأْىُ عِنْدى مَعَ الاَْناةِ،<br/>کرده ام که پس ازپایان آن نمى ماند مگراینکه فریب خورده یا آلوده به نافرمانى من شود. در این وقت نظر من مدارا است،

خطبه در تحذیر از مکر و حیله

وَ مِنْ خُطْبَه لَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ

از خطبه های آن حضرت است

در تحذیر از مکر و حیله

اِنَّ الْوَفاءَ تَوْاَمُ الصِّدْقِ، وَلا اَعْلَمُ جُنَّهً اَوْقی مِنْهُ، وَ لایَغْدِرُ مَنْ

وفا همزاد درستی است، من سپری بازدارنده تر از وفای به عهد سراغ ندارم، کسی که بداند بازگشتش

عَلِمَ کَیْفَ الْمَرْجِعُ. وَلَقَدْ اَصْبَحْنا فی زَمان قَدِ اتَّخَذَ اَکْثَرُ اَهْلِهِ

به قیامت چگونه است مکر نمی کند. ما در زمانی قرار گرفته ایم که اکثر مردمِ آن مکر را

الْغَدْرَ کَیْساً، وَ نَسَبَهُمْ اَهْلُ الْجَهْلِ فیهِ اِلی حُسْنِ الْحیلَهِ. ما لَهُمْ؟

زیرکی پندارند، و نادانان چنین کسانی را به مهارت در چاره جویی نسبت دهند. آنان را چه شود؟

قاتَلَهُمُ اللّهُ! قَدْ یَرَی الْحُوَّلُ الْقُلَّبُ وَجْهَ الْحیلَهِ، وَ دُونَهُ مانِعٌ مِنْ

خدا نابودشان کند! انسانِ واقف به تحولاتْ راه حیله را می بیند، ولی امر و نهی حق

اَمْرِ اللّهِ وَ نَهْیِهِ، فَیَدَعُها رَأْیَ عَیْن بَعْدَ الْقُدْرَهِ عَلَیْها،

مانع از حیله گری اوست، پس با چشم باز حیله را وامی گذارد با اینکه قدرت در به کارگیری آن دارد،

وَ یَنْتَهِزُ فُرْصَتَها مَنْ لا حَریجَهَ لَهُ فِی الدِّینِ.

و آن که باکی در دیـن ندارد فرصت حیله گری را از دست نمی دهـد.

خطبه در نکوهش آرزوی دراز و پیروزی از هوای نفس

وَ مِنْ خُطبه لَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ

در نکوهش آرزوی دراز و پیروی از هوای نفس

اَیُّهَا النّاسُ، اِنَّ اَخْوَفَ ما اَخافُ عَلَیْکُمُ اثْنانِ: اتِّبَاعُ الْهَوی، وَ طُولُ

ای مردم، ترسناکترین چیزی که بر شما می ترسم دو چیز است: یکی پیروی هوای نفس، و دیگری

الاَْمَلِ. فَاَمّا اتِّباعُ الْهَوی فَیَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ. وَ اَمّا طُولُ الاَْمَلِ فَیُنْسِی

بی مرزبودن آرزو. اماپیروی هوای نفس انسان را از حق بازمی دارد، وبی مرزبودن آرزوآخرت را ازیاد

الاْخِرَهَ. اَلا وَ اِنَّ الدُّنْیا قَدْ وَلَّتْ حَذَّاءَ، فَلَمْ یَبْقَ مِنْها اِلاّ صُبابَهٌ

می برد. بدانید که دنیا به سرعت از شما روی گردانده، و از آن جز ته مانده ای که کسی آن را

کَصُبابَهِ الاِْناءِ اصْطَبَّها صابُّها. اَلا وَ اِنَّ الاْخِرَهَ قَدْ اَقْبَلَتْ، وَلِکُلّ

در کاسه باقی نهاده باشد نمانده. و آگاه باشید که آخرت روی نموده است، و برای هر یک از دنیا و

مِنْهُما بَنُونَ، فَکُونُوا مِنْ اَبْناءِ الاْخِرَهِ، وَ لا تَکُونُوا مِنْ اَبْناءِ الدُّنْیا،

آخرت فرزندانی است، شما از فرزندان آخرت باشید نه از فرزندان دنیا،

فَاِنَّ کُلَّ وَلَد سَیُلْحَقُ بِاُمِّهِ یَوْمَ الْقِیامَهِ. وَ اِنَّ الْیَوْمَ عَمَلٌ وَ

زیرا هر فردی در آخرت به مادرش ملحق می شود. امروز زمان عمل است و

لا حِسابٌ، وَ غَداً حِسابٌ وَلا عَمَلٌ.

بازخواستی نیست، و فردا روز بازخواست است و عملی در آن میسّر نمی باشد.

- اَقُولُ: الْحَذّاءُ: السَّریعَهُ. وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَرْویهِ جَذّاءَ، بِالْجیم وَ الذّالِ، اَیِ انْقَطَعَ

[می گویم: «حذّاء» به معنی شتابان است، و گروهی «جذّاء» به جیم و ذال آورده اند، یعنی همه خیر و خوبیهای

دَرُّها وَ خَیْرُها.-

آن قطع شده است.]

خطبه پس از آنکه جریر بن عبداللّه بَجَلی را برای بیعت گرفتن از معاویه فرستاد

وَ مِنْ کَلام لَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ

از سخنان آن حضرت است

وَ قَدْ اَشارَ عَلَیْهِ اَصْحابُهُ بِالاِْسْتِعْدادِ لِحَرْبِ اَهْلِ الشّامِ بَعْدَ اِرْسالِهِ جَریرَ

پس از آنکه جریر بن عبداللّه بَجَلی را برای بیعت گرفتن از معاویه به شام فرستاد و یاران حضرت

ابْنَ عَبْدِاللّهِ الْبَجَلِیَّ اِلی مُعاوِیَهَ

آمادگی خود را برای جنگ با اهل شام مطرح کردند.

اِنَّ اسْتِعْدادی لِحَرْبِ اَهْلِ الشّامِ وَ جَریرٌ عِنْدَهُمْ اِغْلاقٌ لِلشّامِ،

آماده شدن من برای جنگ با اهل شام در حالی که جریر نزد آنان است، بستن درِ حجت به روی آنان،

وَ صَرْفٌ لاَِهْلِهِ عَنْ خَیْر اِنْ اَرادُوهُ. وَلکِنْ قَدْ وَقَّتُّ لِجَریر وَقْتاً

و باعث روی گرداندن شامیان از خیر است اگر خواهان خیر باشند. ولی من برای سفارت جریر وقتی را معین

لایُقیمُ بَعْدَهُ اِلاّ مَخْدُوعاً اَوْ عاصِیاً. وَ الرَّأْیُ عِنْدی مَعَ الاَْناهِ،

کرده ام که پس ازپایان آن نمی ماند مگراینکه فریب خورده یا آلوده به نافرمانی من شود. در این وقت نظر من مدارا است،

فَاَرْوِدُوا، وَ لا اَکْرَهُ لَکُمُ الاِْعْدادَ.

و شما هم همان را پیشه خود سازید، البته با آمادگی شما جهت نبرد مخالفتی ندارم.

وَ لَقَدْ ضَرَبْتُ اَنْفَ هذَا الاَْمْرِ وَ عَیْنَهُ، وَ قَلَّبْتُ ظَهْرَهُ وَ بَطْنَهُ،

همه جوانب این کار را سنجیده، و ظاهر و باطن آن را زیر و رو کرده ام،

فَلَمْ اَرَ لی اِلاَّ الْقِتالَ اَوِ الْکُفْرَ بِما جاءَ مُحَمَّد صَلّی اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ.

برای خود چاره ای جز جنگ یا کفر به آورده محمّد صلّی اللّه علیه وآله ندیدم.

اِنَّهُ قَدْ کانَ عَلَی الاُْمَّهِ وَال اَحْدَثَ اَحْداثاً، وَ اَوْجَدَ لِلنّاسِ مَقالاً،

قبل از من برای مردم حاکمی بودکه حوادثی را پدید آورد، وجای اعتراضوگفتگو علیه خود را برای مردم بازکرد،

فَقــالُـوا ، ثُـمَّ نَـقَـمُــوا فَـغَـیَّــرُوا .

مردم هم درباره او سخنانی گفتند، آن گاه بر او خرده ها گرفتند و به تغییر او دست زدند.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***