۲۳ اسفند ۱۳۹۷ - ۱۱:۱۷
کد خبر: 9858593

 به دلیل این شیوه مدیریت در کشور نهادهایی در کشور مستقر شده که نخبه کشی را به یک ویژگی در نظام سیاسی ما تبدیل کرده است. در این شرایط طبیعی است اصطلاح فرار مغزها مکررا تکرار شود و نخبگان ترجیح بدهند جایی غیر از ایران را برای زندگی و فعالیت برگزینند.

سلام نو - سرویس اجتماعی: نخبگان به حاشیه رانده شده اند. این جمله حرف دل بسیاری از اساتید دانشگاهی و کارشناسان است. بی مهری با نخبگان در طی چند دهه اخیر روند صعودی داشته و نخبگان به دلیل انتقاداتشان عمدتا منزوی شده اند. سفر بی بازگشت بسیاری از ایرانیان در سال های اخیر و نگاهی گذرا به آمار مهاجرت ایرانیان در طی این سالها نشان از آن دارد که تراژدی نخبه کشی در کشور ما اپیدمی شده است.

به گزارش سلام نو، سرمایه انسانی هیچگاه آن طور که باید و شاید مورد توجه سیاستگذاران ما نبوده و برخلاف بسیاری از کشورهای توسعه یافته نخبگان علمی کشور جایگاه ویژه ای در کشور ندارند. البته فقط نقدهای نخبگان نیست که مانع از بها دادن به آنها می شود. کاوه مدنی یکی از نخبگانی بود که با طی مدارج علمی دوره پسا دکتری را در رشته اقتصاد و سیاست محیط زیست خوانده بود و  به عنوان معاون سازمان محیط زیست برگزیده شده بود.

مدنی قبل از آنکه تلاش عده معلوم الحالی برای فراری دادن او از ایران و ناامیدساختن او از فعالیت در کشور عملی شود در گفت و گویی اظهار کرده بود جهل و حسادت در ایران مانع از جذب نخبگان می شود. مدنی همچنین گفته بود در خارج از کشور بدون توجه به ملیت او از دانش مدنی استقبال می شود و احترامش در آن کشورها بیش از ایران است.

در کشور ما به جای دفع نخبگان باید بستری ایجاد کرد تا از ایده آنها در تاسیس شرکت های دانش بنیان، استارت آپ ها، دانشگاه ها و صدها بخش دیگر استفاده کرد تا کشور در ریل توسعه بیفتد. به نظر می رسد در بخش هایی از حاکمیت اراده برای استفاده از نیروهای نخبه وجود دارد با این حال اتفاقی که برای کاوه مدنی و امثال او می افتد به تراژدی نخبه کشی دامن می زند.

وقتی از تراژدی نخبه کشی می گوییم کافی است تحقیق کنیم نفرات برتر کنکور در ده سال گذشته در حال حاضر کجا هستند.  واقعیت این است که بیش از دو سوم آنها کشور را ترک کرده اند. همین مساله کافی است برای اینکه دریابیم چه میزان نقدهای ساختاری به ما  وارد است و چرا توسعه کشور با این همه دست انداز رو به رو است.

حسین راغفر، اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا معتقد است اگرچه حذف عامدانه نیروهای نخبه در کشور اتفاق می افتد اما آنچه مهم تر به نظر می رسد این است که نظام تصمیم گیری سیاسی در ایران متکی به یک نظام اقتصادی ناتوان و وابسته به منابع طبیعی و زمین است، به همین دلیل کسانی که در مقام تصمیم گیری های اساسی در کشور هستندبه طور سنتی نگاه به منابع مالی در کشور دارند.

دقیقا به دلیل این شیوه مدیریت در کشور نهادهایی در کشور مستقر شده که نخبه کشی را به یک ویژگی در نظام سیاسی ما تبدیل کرده است. در این شرایط طبیعی است اصطلاح فرار مغزها مکررا تکرار شود و نخبگان ترجیح بدهند جایی غیر از ایران را برای زندگی و فعالیت برگزینند.

احمد نقیب زاده، پژوهشگر و استاد دانشگاه تهران می گوید هیچ حکومتی دل خوشی از نخبگانش ندارد چرا که حکومت تابعیت می خواهد و تابع و نخبگان فاقد این خصلت هستند. او اظهار کرده است: در جامعه ما بین دو ویژگی نخبه گرایی و نخبه کشی مورد دوم مورد توجه بوده و تک صدایی باعث شده هر فردی کوچک ترین انتقادی را وارد کند با دیده شک و تردید به او نگاه شود. نخبگانی که بخواهند صاحب رای باشند و خودشان ایده ای داشته باشند مورد غضب واقع می‌شوند.

برای برآورده شدن توقع حاکمیت نخبگان مردم بر مردم در طی این سالها گام بلندی برداشته نشده برعکس تلاش شده سرمایه های انسانی به جای اینکه سرمایه ارزشمندی برای کشور باشند ایران را ترک کنند و دیگر کشورها را از توان خود بهره مند سازند. این در حالی است که  در دنیای مدرن استفاده صحیح و جذب نخبگان نقش به سزایی در توسعه کشور ایجاد می کند.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید

***