سلام نو - سرویس سیاسی: وضعیت کشور در ماههای اخیر به طور روشنی مطلوب نبوده است و این عدم مطلوبیت پیش از آن که برآمده فشار خارجی باشد، متاثر تصمیمات و انتخابهای غلط داخلی است.
این انتخابهای غلط داخلی نیز تنها مختص دولت نیست و این چنین نیست که تنها استیصال دولت و ضعف تصمیمگیری اهل دولت باشد که زمینه ضعف را مهیا کرده، بلکه فقدان انتخاب و اراده در عموم نهادهای کشور از قوه قضاییه تا قوه مجریه به کشور آسیب رسانده است.
چرا احمدینژاد توانست ولی روحانی نمیتواند؟
بسیاری با خود میگویند اگر نظام ضعف اراده دارد چطور احمدینژاد توانست بسیاری از کارها را بکند ولی روحانی نه؟ واقعیت این است که شخص محمود احمدینژاد اراده و شجاعت خاص در اجرای تصمیماتش داشت، ارادهای که در هفت سال نخست ریاست جمهوری وی با پشتوانه تایید دیگر نهادهای حاکمیت نیز همراه بود.
در واقع اینطور نبود که دیگر نهادهای حکومتی همچون احمدینژاد داری اراده انجام یک کار خاص باشند ولی تایید احمدینژاد توسط آنان برای پیشبرد تغییرات اساسی کافی بود.
حسن روحانی اما از همان روز نخست حتی در جایی که اراده لازم را داشت با مقاومت شدید دیگر نهادهای درونی حاکمیت برای تغییر وضعیت مواجه شد.
نمونه روشن این مسئله برجام است. حتی پس از جنجالهای بسیاری هم که در مجلس اتفاق افتاد مخالفین حاضر به همراهی در اجرای اراده نظام نبودند. پس از امضای برجام در مجلس ماجرای تصویب 20 دقیقهای برجام در مجلس را به راه انداختند. نیروهای پایداری در آن زمان معتقد بودند با هماهنگی میان لاریجانی، رییس مجلس و حجازی از بیت رهبری برجام در 20 دقیقه تصویب شد.
لاریجانی در پاسخ به این ادعا در همان زمان گفت: برجام دو ماه در مجلس مورد بررسی قرار گرفت. فراکسیونهای مختلف و دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی ساعتها درباره آن بحث کردند که نتیجه آن در مجلس رأیگیری شد. بر روی این موضوع مانور ندهید زیرا ما هم مجبور هستیم که توضیح دهیم دو ماه بر روی آن بیرون از مجلس و خارج از جلسه علنی کار شده است.
محمدرضا باهنر، دیگر مدافع جدی برجام در این باره میگوید: داستانی که آن روز پیش آمد این بود که مذاکرات انجام شد شورای عالی امنیت ملی، وزارت خارجه، کمیسیون امنیت ملی مجلس و کمیسیون ویژه بررسی برجام بحث کردند و در آخر به متن دقیق حقوقی رسیدند. دوستانی که مخالف با این بودند آن روز شنیدیم بیش از 100تا پیشنهاد نوشتند تاریخ هم طوری بود که مسئولین می خواستند در مذاکرات تکلیف روشن باشد.
نکته مهمی که باهنر بر آن تاکید میکند اما در اینجاست که تصویب 20 دقیقهای بهانه است و اصل زنده نگه داشتن بحث برجام به شکل دلخواه یک جریان است. وی میگوید: اینکه حالا بیست دقیقه شده یا نشده بحث اصلی این است که پشت آن دریایی از کار بود،حالا دوستان می خواهند بالاخره جوری حرف بزنند تا مسئله را زنده نگه دارند به این معنا که برجام ظرف بیست دقیقه تصویب شده است.
آنچنان که بعد هم طراحان بحث تصویب 20 دقیقهای در نهایت کوتاه نیامدند و اعتقاد بر مضرات برجام داشتند و پس پاره شدن آن توسط آمریکا نیز بر طبل ضعف وزارت خارجه کوبیدند.
تداخل منافع، ساختار معیوب و عادات ما ایرانیان
این تداخل اراده در داخل نظام بخشی برآمده از تضاد منافع گروههای ذی نفع، بخشی به ساختار خاص نظام و بخشی نیز به عادت اجتماعی ما ایرانیان باز میگردد.
واقعیت تلخی که سالهاست عموم علمای سیاست ایران به آن اعتراف دارند این است که گروههای مختلف ذی نفع در سیاست ایران منافع خود را به منافع جمعی مردم رجحان میدهند و مدل تصمیمگیری آنها اولویت دادن منافع فردی و گروهی به منافع کلان ملی است.
از سوی دیگر ساختار تصمیمگیری در نظام ایران داری عیوب جدی است. اگر در آمریکا اکثریت مطلق سنا و دستور اجرایی رییس جمهور فصل الخطاب قانونی است در ایران چنین فصل الخطاب صریحی وجود ندارد به جز بیانات رهبری که آن هم در سالهای اخیر با رویکرد عجیب اصولگرایان مواجه شده است و گاه به نیت خوانی بیانات با وجود صراحت آنها میپردازند.
به تعبیری سیستم حکومت در ایران یک اتوبوس است که چند فرمان و چند راننده دارد و هیچ رانندهای مایل به کنار آمدن با راننده دیگر نیست.
هر چند در عموم نظامهای حکومتی دنیا ماشین یک راننده و یک فرمان دارد ولی باز هم موارد بسیاری است که گروههای ذی نفع میتوانند یک فرمان دیگر برای اتوبوس حکومت بتراشند ولی چنین نمیکند که شاید بتوان رییشه این امر را در جمع پذیری جوامع مدرن دانست.
تغییر وضعیت موجود کشور "انتخاب" و "اراده" میخواهد
حال در وضعیت فعلی نیز نه شورای عالی سران قوا و نه شوراهای عالی دیگر مشکل کشور را حل نمیکنند و تولید بی رویه برنامه دردی از دردها دوا نمیکند بلکه ساختار حاکمیت در گام نخست باید به این نتیجه برسد که از بین راه حلهای موجود راه حلی را برگزیند و بعد اراده کند تا با اجرای آن راه حل مشکلات را حل کند.
این اراده و انتخاب نیز تنها میتواند از سوی رهبری نظام و شخص رییس جمهور باشد که با توجه به عدم تمایل رهبری به ورود مستقیم به مسائل زیر نظر قوا شخص حسن روحانی باید مانند ماجرا برجام برای تغییر وضعیت موجود اراده کند، ارادهای که هر روز تاخیر از آن هزینههای بسیاری برای کشور دارد.