سامان از زمانی که شیفتش را تغییر داده استرس دارد و ناخنهایش را میجود: «سامان چند روز پیش گفت یکی از بچهها را جلوی دفتر مدرسه دیده که به او گفته میشده اگر کمک را نیاوری پروندهات را میدهیم بروی. قبلاً هم برای نصب دوربین مداربسته تمام هزینه را والدین تقبل کردند. هرسال در ابتدای ثبتنام پول بیمه میگیرند اما هر اتفاقی میافتد، مسئولیتی را بهعهده نمیگیرند. حتی پول پیکهای آدینه را از والدین دریافت میکنند. مراسم شب چله در گروه تلگرام اعلام کردند هرکسی هر مقدار میخواهد، کمک کند، والدین با هم تصمیم گرفتیم هرکدام ١٠هزار تومان کمک کنیم بعد یک کاپکیک به بچهها داده بودند فرستاده بودند خانه.»
مادر سامان از وضع آموزشی و مسائل تربیتی مدرسه پسرش هم رضایت ندارد: «در این مدرسه اتفاقات زیادی میافتد. در دستشوییها هم دوربین وصل کردهاند. سامان هر روز استرس دارد تا مبادا تنبیه شود. یک بار نگذاشته بودند ورزش کند چون موهایش بلند بود. ناظم میگفت هر دو هفته باید برود سلمانی. شاید مادری نداشته باشد هر دو هفته ٢٠هزار تومان پول آرایشگاه بدهد.»
مادر سامان معتقد است مدرسه به گونهای عمل میکند که مدرکی برای شکایت نداشته باشند: «در گروه تلگرام ما حدود ٣٠ و خردهای دانشآموز است. ٢٠ نفر را نام برده بودند که اولیایشان بیایند مدرسه. البته حرفی از کمکهای مردمی نزدند. حتی در گروه اعلام کردیم برای چه؟ گفتند اطلاع ندارند و باید به مدرسه مراجعه کنیم؛ مدرک نمیگذارند باشد تا ما به آموزشوپرورش شکایت نکنیم.»
در این منطقه هر مادری را میبینی این غصه را دارد
شورای عالی آموزش و پرورش مصوبهای دارد که در ماده ١١ آن، درباره کمکهای داوطلبانه مردمی مطابق قانون تصویبشده مجلس مواردی آمده است. این استفاده و مشارکت دارای شرایطی است: «اول اینکه داوطلبانه باشد، دوم اینکه در فصل ثبتنام اتفاق نیفتد، سوم اینکه در قبالش رسید تحویل داده شود.»
«رضا» یکی از دانشآموزان مدرسهای در منطقه ١٧ آموزش و پرورش است که مادرش از کمکهزینههای درخواستی مدرسه گلایهمند است. «هر دانشآموز ٣٠٠هزار تومان میشود یکدنیا پول. این مدرسه در دو شیفت ٥٠٠-٤٠٠ دانشآموز دارد. از ما کمکهزینه میخواهند، اما از این سالبهسال دیگر ما قدمی در بهبود شرایط مدرسه نمیبینیم. پرداخت این مبالغ برای بیشتر خانوادهها مقدور نیست. تا بهحال حتی یک مشاوره برای خانوادهها یا فرزندان در این مدرسه ندادهاند. در واقع اصلاً نتیجه این کمکها را حتی در مدرسه و در نحوه آموزش مدرسه ندیدهایم.»
مادر «رضا» روش تشویقی مدرسه برای گرفتن کمکهزینهها را درست نمیداند و بر این باور است که این روش باعث سرخوردگی دانشآموزانی میشود که والدینشان نتوانستهاند به مدرسه کمک کنند: «سر صف به بچههایی که والدینشان کمکهزینهها را پرداخت میکنند، جایزه میدهند که این مسأله باعث سرخوردگی فرزندان خانوادههایی است که توان تقبل این هزینهها را ندارند. افرادی که در این منطقه زندگی میکنند، قشر ضعیف جامعه هستند؛ بنابراین این مبالغ برایشان سنگین است. همسرم کارگر است و دو فرزند دارم. ما فرزندانمان را در مدرسه دولتی ثبتنام کردهایم تا این هزینهها کاهش بیابد وگرنه نامش را در مدرسه غیرانتفاعی مینوشتیم.»
مادر «رضا» به «شهروند» میگوید: «بعضی خانوادهها با وجود ناتوانی در پرداخت این مبالغ خود را به دردسر میاندازند تا این هزینه را تأمین کنند و استدلالشان این است که اگر پول را پرداخت نکنیم با فرزندمان لجبازی میکنند. وقتی میپرسیم این هزینهها کجا خرج میشود، میگویند آموزشوپرورش گفته این هزینهها را بگیریم، مدرسه خرج دارد؛ پول آب و برق و گاز که اگر پرداخت نشود بچهها بدون شوفاژ میمانند! در این منطقه هر مادری را که میبینید این غصه را دارد. من با دوستان دیگرم هم که فرزندانشان در مقاطع و مدارس دیگر چه دختر چه پسر تحصیل میکنند، با این مسأله روبهرو هستند.» مسئولان آموزشوپرورش به مدیران پیشنهاد میکنند با بازگشایی مدارس و تشکیل انجمن اولیا و مربیان برنامهها، اقدامات و نیازهای مالی خود را برای سال تحصیلی به والدین اعلام کنند و خانوادهها بر اساس تمایل و شرایط مالی مبالغی را برای بهبود شرایط آموزشی و تربیتی فرزندانشان پرداخت کنند اما برخی شواهد نشان میدهد این مسأله در برخی مدارس برخلاف جهت پیش میرود و مدیران به قدری در مضیقه مالی قرار گرفتند که مبالغ هنگفتی را برای کمکهای مردمی تعیین کرده و والدین را ملزم به پرداخت آن کردهاند.
ما موظف به پاسخگویی به هیچ ارگانی نیستیم
معاون یکی از این مدارس منطقه ١٧ در گفتوگو با «شهروند» درباره درخواستهای کمکمردمی و گلایه اولیای دانشآموزان میگوید: «اولیا چرا با شما تماس گرفتهاند؟ باید آنها به مدرسه مراجعه میکردند و با مدیر یا من در این خصوص صحبت میکردند.»
او در مورد اعلامنشدن محل مورد نیاز مبلغ درخواستی مدرسه میگوید: «قرار نیست ما ریز مبالغ را به اولیای دانشآموزان ارائه بدهیم؛ عذرخواهی میکنم به شما ارتباطی پیدا نمیکند. ما موظف به پاسخگویی به رئیس مقطع، رئیس حراست و رئیس منطقه هستیم و برای همین دیگر موظف به پاسخگویی به هیچ ارگانی نیستیم؛ حتی به ٢٠: ٣٠. در همه مدارس بازرس میآید و از مسئولان مدارس فاکتور میخواهد.»
٩٠ درصد هزینههای یک مدرسه را آموزش و پرورش میدهد؛ تنها کمکهای داوطلبانه مجاز است
مسعود ثقفی، رئیس اطلاعرسانی آموزشوپرورش شهر تهران:
ما در هزینههای زندگیمان بخشی از هزینهها را برای کودکانمان مد نظر قرار میدهیم؛ هزینههایی که شامل خوردوخوراک، پوشاک و… است. اینکه ما بخشی از هزینههای زندگی را به فرزندانمان اختصاص دهیم هم موردقبول ما است و هم اینکه از آن استقبال کرده و پیشنهاد میدهیم؛ اما روش ارائه کمکها به مدارس چیزی است که قانون آن را مشخص کرده است. قانون اعلام کرده است که تمام مدارس مجازند از کمکهای داوطلبانه مردمی بهره بگیرند، به این معنا که مدارس اجازه ندارند قانونا به دلایل مختلف اعم از فیش آب و برق و گاز تا ارائه کارنامه و دلایل دیگر اولیا را مجبور به پرداخت هزینههایی کنند اما خود مردم اگر داوطلبانه این کمکها را داشته باشند، ما نهتنها ایرادی به آن نمیبینیم بلکه از آن استقبال میکنیم. در خصوص مدارس باید گفت که هزینههای یک مدرسه عموماً بالغ بر ٩٠درصدش توسط وزارت آموزش و پرورش تأمین میشود. این ٩٠درصد شامل هزینه ملک، حقوق پرسنل، اضافهکار پرسنل و… درواقع تمام هزینههای اصلی یک مدرسه که شامل ملک و فضا و حقوق است توسط دولت پرداخت میشود. بالغ بر ٥یا٧درصد هزینههای یک مدرسه نیازمند کمکهای مردمی است؛ طبیعی است اگر والدین در تأمین آن داوطلبانه یاری کنند، میشود مدرسه را با شرایط بهتری اداره کرد و عملکرد بهتری را شاهد بود اما اینکه بخواهیم به دلیل مختلف و به شکل اجباری این هزینهها را از اولیا دریافت کنیم هم غیرقانونی و هم غیراخلاقی است. ما اصلاً مجاز نمیبینیم کسی به دلایل مختلفی برای گرفتن کمک به ولی دانشآموز فشار بیاورد؛ آن هم در شرایط فعلی اقتصادی که هر کدام از اقشار گرفتاریهای خاص خود را دارند. اولیا شاکی باشند؛ قطعاً هر اقدام خلاف قانونی اگر در مدارس ما اتفاق بیفتد مرجعی برای رسیدگی به آن موضوع وجود دارد. به عنوان مثال در خصوص کمکهزینهها مرجعی در آموزشوپرورش وجود دارد به نام اداره ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات، هر کدام از مناطق آموزشوپرورش چنین واحدی دارند اگر چه اداره کلی به همین نام در اداره آموزش و پرورش و همین طور در وزارت آموزش و پرورش وجود دارد. هم از طریق مراجعه حضوری، هم از طریق تماس تلفنی و هم از طریق درگاهی که در سایت آموزشوپرورش قرار دارد، اولیای دانشآموزان میتوانند پیگیر رسیدگی شکایات خود باشند. اگر مدارس والدین را به پرداخت کمکهای مردمی اجبار کردند، خانوادهها میتوانند از طریق شماره ۸۸۹۶۴۰۰۶ به امور ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایت آموزشوپرورش اعلام کنند تا موضوع مورد بررسی قرار بگیرد.
مدرسه دولتی است نه غیر انتفاعی
«بهروز» تنها فرزند خانواده است و از همان اول ابتدایی در یک مدرسه دولتی تحصیل کرده است؛ او سه سال اول را در شیفت بعدازظهر بود و حالا که به سال چهارم ابتدایی رسیده مثل سایر همدورهایهایش به شیفت صبح آمده تا سه سال باقیمانده تحصیلات ابتداییاش را در این شیفت تمام کند. پدر «بهروز» کارمند سادهای است و از درخواستهای کمکهای هرازگاه مدرسه گلایهمند است.
مدرسه درخواست کمک را چگونه به شما اطلاع داد؟
بهروز کلاس چهارم است. وقتی از مدرسه آمد، گفت در مدرسه اعلام کردهاند فردا اولیا به مدرسه بروند. صبح او را به مدرسه رساندم و از مدیر مدرسه سوال کردم که بیاطلاع بود و من را به معاون مدرسه ارجاع داد؛ او هم اطلاعی از این مسأله نداشت و درنهایت قرار شد از مسئول پرورشی نحوه و چگونگی کمک را سوال کنم تا چرایی آن را توضیح بدهد.
مبلغ درخواستی مدرسه چه میزان بود؟ و دلیل این درخواست را چه عنوان کردند؟
مسئول پرورشی گفت ٣٠٠تا٤٠٠هزار تومان باید کمک کنید. وقتی دلیل را پرسیدم گفت برای اینکه باید بدهید و عدهای هم پرداخت کردهاند. البته مسئول پرورشی معتقد بود که مدرسه خرج دارد و از منبع کمکهای اولیا باید این مخارج تأمین شود.
طبق گفتههای آموزشوپرورش گرفتن کمکهزینه در مدارس دولتی ممنوع است.
من به مسئول پرورشی گفتم که اخبار اعلام کرده گرفتن کمکهزینه ممنوع است اما جوابی که شنیدم این بود که آنها برای خودشان میگویند و اینطور نیست؛ بالاخره ما باید مدرسه را بچرخانیم. این مدرسه دو شیفته است و هر شیفت ٢٥٠ دانشآموز دارد که اگر از هر کدام ٣٠٠هزار تومان بگیرند، رقم قابل ملاحظهای میشود.
قبل از این هم با درخواستهایی برای کمکهزینه از مدرسه مواجه بودهاید؟
بله. به بهانههای مختلف از ما پول خواستهاند؛ البته تا به حال من پرداخت نکردهام؛ چون مدرسه دولتی است نه غیرانتفاعی. برخی اولیا میترسند مسئولان مدرسه با فرزندشان لجبازی کنند. این رقمی که درخواست کردهاند شاید برای خیلیها پول زیادی نباشد اما برای خانوادههایی که در این منطقه زندگی میکنند، رقم بالایی است و از همه اینها گذشته این هزینه در ایام نزدیک به عید مطالبه شده در حالی که هیچ کاری برای مدرسه انجام ندادهاند؛ نه نیمکتی خریدهاند نه ویدئویی برای آموزش بچهها و.... /ایسنا
به گزارش سلام نو، قصه بیپولی آموزش و پرورش به سالهای دور برمیگردد. مسئولان وزارت آموزش و پرورش، عریض و طویلترین وزارتخانه کشور، در همه این سالها گفتهاند بودجهشان کفاف دخل و خرجشان را نمیدهد و بخش اعظم بودجه سالانهشان را صرف پرداخت حقوق به کارمندانش میکند. همین کسری بودجه است که در دورههای مختلف مدیریتی، یک موضوع، دامن مدارس و اولیای دانشآموزان را رها نمیکند: کمک هزینه مردمی؛ موضوعی که از شخص وزیر آموزش و پرورش تا معاونان و دیگر مسئولان این وزارتخانه بارها دربارهاش تذکر دادهاند و گفتهاند که گرفتن این کمکها به صورت اجباری، ممنوع است و مدیرانی که این کمکها را بدون رضایت پدر و مادرها از آنها میگیرند، خاطیاند و جریمه میشوند.»
داستان کمکهای اجباری دانشآموزان به مدارس اما همچنان ادامه دارد؛ نمونهاش مدرسهای پسرانه در منطقه ١٧ تهران که به گفته تعدادی از پدر و مادرهای دانشآموزان آن، مسئولانش دانشآموزانشان را تحت فشار گذاشتهاند تا به مدرسه کمک کنند.
بچهام استرس دارد؛ ناخنهایش را میجود
«هر چند وقت یکبار پاکتی بینامونشان به ما میدهند و میگویند کمکهای مردمی بدهید. از مدیر و ناظم مدرسه پرسوجو میکنیم اظهار بیاطلاعی میکنند و ما را ارجاع میدهند به مسئول پرورشی!»
اینها را مادر سامان، یکی از دانشآموزان این مدرسه ابتدایی با عصبانیت میگوید. او از یکی از والدین در مورد دستورالعمل اجرایی تشکیل ستادهای نظارت بر حقوق والدین و دانشآموزان شنیده، اما به نظرش به درستی اجرا نشده است: «یکی از مادران دانشآموزان میگفت شرایط اقتصادی جامعه از یک طرف و لزوم رعایت حقوق شهروندان از طرف دیگر نظارت بیشتر بر فرآیند ثبتنام را ضروری میکند و باید با نظارت فعال و هوشمندانه از هرگونه اقدامی که باعث تضعیف حقوق والدین و دانشآموزان شده و بدبینی و بیاعتمادی مردم به نظام آموزشی را ایجاد یا گسترش میدهد، جلوگیری کرد.»
پدر «سامان» کارگر است و حقوق ماهانهاش به ٢میلیون تومان نمیرسد در حالی که باید اجاره خانه و مخارج خواهر کوچکترش را هم بدهد: «اغلب کسانی که در منطقه ١٧زندگی میکنند جزو قشر ضعیف جامعهاند و ٤٠٠-٣٠٠هزار تومان برایشان مبلغ قابل توجهی است که میتواند یکی از مشکلاتشان را مرتفع کند.» مادر سامان از تکرار درخواست کمکهای مردمی گلایه دارد: «من در تأمین مسائل اولیه کودکانم باز ماندهام و برای همین در مدرسه دولتی ثبتنامش کردهام، اما هر چند وقت یکبار به بهانهای از ما کمک میخواهند.» بغض، مادر «سامان» را امان نمیدهد: «چند بار از همسرم خواستهام مدرسهاش را تغییر بدهد، اما مستأجر هستیم و مبالغ ثبتنام مدارس دیگر بالاست.»