مدیر دفتر خبرگزاری رویترز در ایران میگوید شک نکنید که رسانههای خارجی در چهلسال اخیر هرگز با نظام جمهوری اسلامی کنار نیامدهاند و البته ایران نیز در مواجهه با آنها اتاق فکر نداشته است.
به گزارش سلام نو، نشست بررسی محورهای رسانهای بیانه گام دوم و مسئولیت رسانهها عصر چهارشنبه با حضور حمیدرضا مقدمفر(استاد دانشگاه و محقق)، اکبر نصرالهی(رئیس دانشکده ارتباطات واحد مرکز دانشگاه آزاد)، عباس عبدی(روزنامهنگار و فعال سیاسی) و رضا گنجی(شبکه دفتر خبرگزاری رویترز در ایران) در محل دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرکز برگزار شد.
در این نشست عباس عبدی با اشاره به کارکردهای متعدد و مختلف رسانههای جمعی و توجه به نقش اجتماعی آنها گفت: در جامعه امروز اگر چیزی مانند رسانه وجود نداشته باشد که بتواند و بخواهد ما را به همدیگر متصل کند بدون شک و پس از مدتی از هم جدا خواهیم شد. رسانهها ما را به هم نزدیک میکنند و مورد پالایش قرار میدهند. رسانه سعی دارد تا صدای آدمها را بلند کند و صدای جامعه را به شکلی که قابل شنیدن باشد به گوش برساند.
وی در همین زمینه با انقاد از فعالیت رسانهای امروز در کشور که جامعه را به ویژه در عرصه دین و خانواده و آموزش و پروش به سمت نوعی شکاف پیش برده است، عنوان کرد: امروز هیچ کدام از این سه نهاد یاد شده در اجتماعی سازی جامعه ما نقش اساسی ایفا نمیکنند در حالی که رسانهها در این فرآیند هنوز نقش جدی دارند و البته توجه کنیم که رسانهها هم در ایران هنوز بازتابدهنده واقعیتهای اجتماعی نیستند و نوعی اجتماعی سازی شخصی و متناسب با سلیقه خودشان را پیش میبرند
عبدی در ادامه با اشاره به چهلسالگی انقلاب اسلامی عنوان کرد: این روزها در فضای رسانهای شاهد فعالیتهایی هستیم که سعی دارد گذشته پیش ما یعنی دوران پیش از انقلاب اسلامی را مطلوب نمایش دهد. در واقع رسانههایی با جدیت به دنبال این هستند که یکسویه ارتباط ما را با گذشته برقرار کنند و هیچ توضیحی نیز نمیدهند که چرا چنین هدفی را دنبال میکنند.
ایران در محاصره رسانهای است
در ادامه این نشست حمیدرضا مقدمفر نیز در سخنانی با اشاره به اینکه چهلسالگی یک فصل در عمر انقلاب اسلامی است و بیانیه گام دوم نیز از سوی رهبری نیز در طلبعه این فصل تازه منتشر شده است گفت: این بیانیه در شرایطی صادر شد که مدتها بود در رسانههای غربی به ما گفته میشد شما چهلسالگی انقلاب را نخواهید دید. امروز این بیانیه منتشر شده است هرچند که من به روش انتشار آن نقد داشتم اما وظیفه فعلی ما تبیین آن است. اینکه صدا و سیمای ما تنها ۵۵ دقیقه متن بیانیه را بخواند که متنی است راهبردی و تحلیل و نقد و مهندسی گفتار در آن دیده میشود، روش درستی برای انتشار این سند مهم نیست اما فارغ از آن باید به فکر تبیین آن از این پس باشیم.
مقدمفر افزود: بیانیه گام دوم اذعان کرده است که ما در ایران در یک محاصره رسانهای قرار داریم، محاصرهای که در آن رسانهها هزینههای گزافی میکنند تا اتفاقاتی که در ایران رخ میدهد را منتشر کنند و البته این کار را برای خوشایند مردم ایران هم نمیکنند. ما در چهل سال گذشته از انقلاب در شرایطی بودیم که کسی نمیتواند بگوید دشمنی نداشتهایم و حالا دیگر بعد از جنگ رسانهای و روانی وارد عرصه جنگ شناختی هم شدهایم. این مساله و ادبیات تازه را آمریکا خلق کرده و حتی در دانشگاههایش آن را تدریس کرده است. متاسفم که باید بگویم برخی از رسانههای داخلی ما هم اصلا متوجه این موضوع نیستند و همسو و همزبان با این جریان کشور را تضعیف میکنند. در جنگ شناختی امروز ما شاهد تکنیکهایی در رسانهها هستیم که با راستگویی، دروغ مخابره میکنند.
هدف رسانههای خارجی در ایران چیست
در ادامه رضا گنجی مدیر دفتر رویترز در ایران نیز در سخنانی عنوان کرد: باید باور کنید که رسانههای خارجی رسانه شما به عنوان یک ایرانی نیستند بلکه رسانه سیاست و کشور خود هستند.
وی ادامه داد: در ایران همواره نگاهی بدبینانه در میان سیاستمداران به رسانههای خارجی وجود داشته است. امروز سوال این است که آیا آنطور که بنیانگذار جمهوری اسلامی و رهبر فعلی انقلاب اسلامی فکر میکنند رسانههای خارجی به دنبال سرنگونی نظام جمهوری اسلامی هستند؟ من میگویم بله. به دنبال آن هستند. هیچ رسانه خارجی در چهل سال اخیر به دنبال پذیرش نظام جمهوری اسلامی نبوده است و نخواهد بود و سعی نمیکند با آن کنار بیاید منتهی مسالهای هم وجود دارد و آن اینکه در این کارزار در ایران هم هرگز اتاق فکر رسانهای برای مواجهه با این مساله وجود نداشته است و برای بلند مدت برنامهای در این زمینه وجود نداشته است. هر دولت برنامهای رسانهای خاص خود داشته که چهار سال اولش را وقت تبیین آن کرده و چهار سال دوم را سعی کرده تا از آن استفاده کند.
وی در ادامه با اشاره به ۱۳۲ مصاحبه حضرت امام(ره) با رسانههای خارجی عنوان کرد: از این تعداد دو مصاحبه در نجف، ۱۱۵ مصاحبه در پاریس و باقی در تهران انجام شده است. ایشان با علم به موضوعی که از آن یادکردیم، بیشترین بهرهبرداری را از رسانههای خارجی برای بیان نظریات خود بردند و البته پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی نیز هیچ وقت رسانههای خارجی برای فعالیت در ایران منعی نداشتهاند و کسی از مصاحبه با این رسانههای منع نشده است. در نتیجه با وجود اینکه رسانههای خارجی را هرگز نمیتوان دوست دانست اما باید به این هم فکر کرد که این تهدید میتواند یک فرصت نیز به شمار برود. یادمان نرود هرجا شما کوتاه بیایید ما رسانههای خارجی با قوت جلو میآییم و هرجا شما قوی باشید ما عقب مینشینیم.
گنجی افزود: در تاریخ ایران همواره رسانههای سنتی یعنی منابر و سخنرانیها پیروز منازعات سیاسی بودهاند. پس فکر کنید که چه شده که امروز این رسانهها در کنار رسانههای مدرن داخلی در محاصره مانده و کاری از پیش نمیبرند؟ از من اگر سوال شود پاسخ را در مدیرانی میدانم که هر اتفاق و سوء رفتارشان را به گردن رسانههای خارجی میاندازند. باور کنید رسانههای خارجی آنطور هم که شما فکر میکنید قدرت ندارند و از سایز قبلی خود دور شدهاند. اگر این رسانهها قدرت داشتند ترامپ با توئیتر خودش امروز رئیس جمهور آمریکا نبود. در این نشست صحبت از صدا و سیما شد. میخواهم بگویم که اگر این سازمان بعد از ۴۰ سال کارایی لازم را ندارد به این خاطر است که بدنه غالب آن در همه این سالها جریان اصلاح طالب بوده است که نسبت و قرابتی با جمهوری اسلامی ندارد.
همه ظرفیتها را در تبیین بیانیه گام دوم به کار ببندیم
در ادامه نشست اکبر نصرالهی رئیس دانشکده ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز نیز در سخنانی عنوان کرد: بیانیه گام دوم سندی است که هم مخاطب عام و هم مخاطب خاص دارد. مخاطب ویژه آن هم جوانان ایران هستند. اما آنچه امروز برای ما در اینجا اهمیت دارد این مطلب است که چه شده که ما به تعبیر رهبر انقلاب در محاصره رسانهای قرار گرفتهایم و به شکستن این محاصره دعوت میشویم.
وی ادامه داد: از این بیانیه میشود درسهای رسانهای متعددی گرفت. اینکه روایت آن دو طرفه است و به صورت روندی و نه رویدادی با مخاطب خود روبرو میشود. در کنار طرح مشکل به بیان راهحل نیز میپردازد و در بیان و پذیرش خطاها نیز انعطاف پذیری دارد. به امیدهای کاذب و فریبنده اشاره دارد و از مخاطبش میخواهد که از محاصره تبلیغاتی خارج شده و حصار آن را بشکند.
نصرالهی افزود: رفتار فعلی رسانههای ما با مردم و مخاطبانشان مسئولانه نیست. همه ارزشهای اجتماعی و سیاسی در آنها در کنار هم و با هم دیده نمیشود. خبرنگاران ما استاد کشف مسائل منفی شدهاند و در مطالب خود راهکار ارائه نمیدهند به سراغ کارشناسان نمیروند و به فکر ایجاد امید نیستند در واقع آنها به صورت مدام در حال شلیک به سمت روح و روان مخاطبانشان هستند. ما از رسانههای غربی انتظار نداریم که چنین نکنند اما از رسانههای داخلی چنین انتظاری داریم. انتظار ما واقعیت نمایی از ایران است. در ایران امروز رسانه کم نیست. سازمان صدا و سیما روزانه ۱۵۰ ساعت خبر پخش میکند که میشود با آن برای هر موضوعی یک سونامی رسانهای ساخت اما چقدر این پخش اخبار جریانساز است؟ چقدر این اتفاق برای این بیانیه و مطالب آن افتاده است؟
این استاد دانشگاه افزود: خوانش صرف این بیانیه در صدا و سیما و گذر از آن طلم در حق آن بود میبایست از همه ظرفیتهای رسانه و هنر برای تبیین آن بهره میبردیم و ببریم. این ظلم نیست که امروز هم مانند سی سال قبل تنها به خواندن خبرهایی از این دست از شخصیت اول کشور بسنده کنیم و قالبها و شیوههای جذابی برای بازتاب آن به کار نبندیم؟
خلع سلاح رسانههای داخلی
در ادامه عباس عبدی در سخنانی گفت: من بودن در محاصره رسانهای را میپذیریم اما باید قبول کنیم که خودمان خودمان را در این میدان خلع سلاح کردهایم. رسانههای غربی برای رسیدن به هدفشان هرکاری میکنند اما ما چه؟ ما که باید قید این رابزنیم که رسانه آمریکایی درباره ما حرف درست بزند اما در داخل چه. وقتی رسانه داخلی خلع سلاح است از او انتظار چه چیزی داریم. سرمایهگذاری در رسانههای داخلی ضعیف است و تیراژهای مطبوعات ما تقریبا مسخره. در چنین شرایطی عربستان در یکسال گذشته ۲۵۰ میلیون دلار تنها روی یک رسانه خارجی سرمایهگذاری کرده است.
عبدی در ادامه با تاکید بر اینکه با پول نمیشود در رسانه هرکاری کرد، بیان داشت: من هم غصه میخورم که در داخل کسانی هستند که فقط به رسانه خارجی استناد میکنند اما یامان باشد استقلا رسانه به این معنی است که قرار نیست هرچه گفت را همه قبول کنیم. من معتقدم در صدا و سیمای فعلی ما ساختن یک جریان رسانهای شدنی نیست. رسانهای که اجازه استفاده از آرشیوش را به کسی نمیدهد و حتی فکر نمیکند از این راه میتواند درآمدزایی داشته باشد نتیجهاش میشود همین ماجرای دزدی آرشیوش که خبر داریم. ما مثلا جنجال فیلترینگ تلگرام که باعث شد پس از مدتی برگشتیم به همان نقطهای که ترک کردیم منتهی با کاهش مخاطب.
نقشه راه تبیین بیانیه گام دوم
در ادامه حمیدرضا مقدمفر نیز افزود: ما امروز در وضعیت جنگ نامتقارن رسانهای هستیم. جنگی که در صدر آن ۶۰ درصد رسانههای آمریکایی و صهیونیستی مقابل ما هستند. به نظر ما ما در این نبرد تنها یک مزیت داریم و آن این است که پیام ما فطری است و دروغ و کلک ندارد.
وی افزود: من باور ندارم رسانههای غربی مستقل باشند. شاید بتواند درآمدی کسب کنند و اما بدون شک در کارشان مستقل و به دون اعمال نظر رهبران و صاحبان قدرت در کشورشان نیستند. من به آسیبهای رسانهای داخلی در این نبرد واقفم اما بپذیریم که در یک جنگ نامتقارن هستیم و به عنوان یک کشور مستقل در این چهل سال ماندهایم و رشد کردهایم. رهبر ما این روزها و همزمان با ورود به دهه پنجم انقلاب نقشهراهی برای ادامه حیات آن ارائه کرده است. و باید به رسالت رسانهها برای تبیین آن جدی فکر کنیم. انتشار درست و تبیین هنرمندانه این بیانیه را نباید دست کم گرفت. ما ار رسانههای میخواهیم واقعیت امروز ایران را ببینند. واقعیت این است که دنیا امروز نگران قدر ماست. مایی که در دوران دفاع مقدس حتی نمیتوانستیم سیمخاردار بخریم. ما شاید پول رسانههای غربی را نداشته باشیم اما قدرتمان را نباید دستکم گرفت. در بیانیه گام دوم نیز به باور من با اذعان بر این قدرت دو موضوع موج میزند یکی نگاه به جوانان و دیگری امید داشتن. اصلی ترین سرمایههای ما امروز اینهاست و باید این مساله را به جامعه گوشزد کرد.