به گزارش سلام نو؛ با وجود اجرای قانون منع به کارگیری بازنشستگان که در بهترین تفسیر به نفع بازنشستگان، تاریخ اجرای آن 15 آذر در نظر گرفته شد، بازنشستگان در مناصبی پایینتر از سطح وزیر نمیتوانند به اشتغال در بخش دولتی و نهادهای وابسته به دولت نظیر مجموعههای غیردولتی تحت مدیریت یا تأمین مالیِ دولت بپردازند. تقویم را که نگاه میکنیم، اکنون مهلت به پایان رسیده و قاعدتاً همان شمار محدودی از بازنشستگان که برای ایشان دستور ویژه به نام صادر شده، میتوانند به فعالیتشان در دوره کنونی مسئولیتشان تداوم بخشند.
یکی از مجموعههایی که دستخوش تغییر و تحولات اساسی میشود و شاید میزبان بیشتر تعداد بازنشسته باشد، سازمان صداوسیماست. محمدحسین صوفی، دبیر شورای نظارت بر سازمان صدا و سیما درباره در این زمینه، آمار معناداری ارائه کرد و گفته بود: «حدود 200 نفر از همکاران ما در ردههای مدیریتی و کارشناسی مشمول این قانون می شوند. از طرف ما نظارت بر اعمال این قانون در صداوسیما وجود دارد. با توجه به اطلاعاتی که دارم، صداوسیما کار را شروع کرده و ابلاغها صادر شده است و از 24 آبان اجرا خواهد شد.»
دغدغه درباره کیفیت تغییرات در صداوسیما در سطوح بالای تصمیم گیری وجود دارد و این دغدغه نیز به واسطه گپ به وجود آمده در تربیت و به کارگیری نسلهای مختلف در ردههای مدیریتی است. به طور مشخص، نسل موثر مدیران دستگاههای مختلف در دهه شصت جذب شده و رشد کردند و در این دستگاهها تداوم حضور داشتهاند. با رسیدن نسل دهه پنجاه به سن مدیریت، این گروه نیز پشت در ماندند و این گپ تزریق مدیران جدید به بدنه دستگاههای اجرایی بیش از پیش شد.
در این شرایط اکنون بخشی از دهه پنجاه نیز به سن بازنشستگی نزدیک شدهاند و فرصت مدیریت در اختیار دهه شصتیهاست که بیشتر آنها نیز به شکل جدی در این سالها به کار گرفته نشدهاند. تجربه به کارگیری برخی از دهه شصتیها در پستهای کلیدی سازمان صداوسیما نظیر مدیریت شبکه و حواشی که برخی رفتارهای ناپخته برخی از آنها نظیر آنچه درباره فردوسیپور رقم خورد، در پی داشت، نگرانیها را دامن زد. آیا میتوان تمشیت امور این سازمان را به این گروه کمتجربه سپرد و آیا بابت چنین تغییراتِ یکباره، دستگاههایی چون صداوسیما با تصمیمات پرهزینهای مواجه نخواهد شد؟
در مقابلِ این گروه جوان و همچنین چهرههایی که احتمالاً از خارج از صداوسیما به این مجموعه برای تکمیل کادر بازنشسته افزوده میشوند، گروهی اعتقاد دارند، میتوان از ظرفیت بدنه صداوسیما استفاده بیشتری کرد؛ بدنهای که عملاً این رسانه را اداره میکنند و حالا شاید فرصتی باشد تا برای پستهای حساس مدیریتی به کار گرفته شوند. در عین حال برخی نیمنگاهی به اهالی مطبوعات و خبرگزاریها دارند و تصور میکنند باید از این ظرفیت برای بازسازی بدنه کارشناسی و مدیریتی رسانه ملی بهره جدی برد؛ هرچند بعید است شاهد چنین اتفاقی باشیم.
در این شرایط سازمان صداوسیما در اقدامی قابل تأمل، مأموریت مدیران و کارمندانش به سایر دستگاهها را تمدید نکرده است و با به پایان رسیدن ماموریتهای یک ساله، با تمدید ماموریتها موافقت نکرده و این اشخاص باید به دستگاهها بازگردند. از جمله مدیرانی که مشمول این قانون شده، داروغه زاده معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی است که باید به صداوسیما بازگردد و بعید است پس از بازگشت به این دستگاه، به او فرصت مدیریت شبکه یا موقعیتی مشابه حوزه کلیدی که در سینما به او سپرده شده، داده شود.
مسأله دیگر آنکه داروغه زاده اکنون دبیر جشنواره ملی فیلم فجر نیز هست و در صورت بازگشت به صداوسیما، مشخص نیست آیا اجازه دارد همچنان دبیری این جشنواره را بر عهده داشته باشد؟ همین مجموعه ملاحظات باعث شده سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به صرافت بیفتد تا مأموریت چند مدیر زیرمجموعهاش دست کم برای یک سال دیگر تمدید شود و مدیران صداوسیمایی به تلویزیون بازنگردند. با این حال باید در نظر گرفت که صداوسیما نیز ملاحظات جدی دارد که مهمترین آنها تکمیل کادر مدیریتی و اجرایی است که با کنار رفتن دویست بازنشسته از این سازمان باید کامل شوند. باید دید صداوسیما بر سیاست کنونی اصرار میورزد و مدیرانش را برای به کارگیری فرا خواهد خواند یا مأموریتها تمدید خواهد شد؟/انتخاب