در حقیقت، بین غمگین بودن و افسردگی تفاوت زیادی وجود دارد. به طور مثال؛ هنگامی که یک زن و شوهر زمان های تلخ و ناراحت کننده ای با یکدیگر داشته باشند احساس غمگینی و ناراحتی می کنند....

افسردگی یکی از مشکلاتی ست که در دنیای پیشرفته امروز در حال افزایش است و بسیاری از انسان ها با آن روبرو هستند.

طبق آمار جهانی، در کشورهای خوب و شاد، از هر چهار نفر زن و از هر ده نفر مرد یک نفر به افسردگی مبتلا می شود و شایع ترین دلیل مراجعه افراد به روانپزشکان و روانشناسان را تشکیل می دهد.

براساس برخی از پژوهش های انجام شده، آماری که برای افسردگی در ایران تخمین زده شده است حدود ۷۰درصد می باشد و از آن جایی که بیماری افسردگی تمامی ابعاد و جوانب زندگی فرد را تحت تأثیر قرار داده و تا حدی مختل می کند، از اینرو انتظار می رود که خانواده و کل جامعه در وضعیت بغرنج و اسفناکی قرار بگیرد و اگر به درستی با آن برخورد نشود همه را درگیر خواهد کرد.

در این مطلب نگاهی به افسردگی و افراد افسرده می کنیم...پس با ما همراه باشید...

افسردگی چیست؟

تعریفی که برای افسردگی وجود دارد این است که افسردگی به معنای غم و اندوه و ملال جانکاه می باشد و از نظر علمی چه روانشناسی و چه روانپزشکی، افسردگی مانند سرماخوردگی، مرض قند و یا افزایش فشار خون و... یک نوع بیماری  و اختلال قابل درمان است که در آن ناخوشی روحی روانی که اغلب به صورت غم و گرفتگی است، جسم، جان و بسیاری از جوانب زندگی فردی اجتماعی شخص بیمار را تحت شعاع قرار می دهد و به زبانی ساده، خواب و خوراک و زندگی طبیعی را از فرد بیمار می گیرد و این ناراحتی ها و علائم بیش از دو هفته طول می کشد.

شاید این سوال مطرح شود که صرفا افراد افسرده دچار غم و اندوه می باشند یا خیر؟

پاسخ به این سوال منفی است. اگرچه غمگینی یکی از خصوصیات و نشانه های اصلی افسردگی می باشد، از اینرو در بسیاری از موارد، بیمار افسرده ممکن است به جای غمگینی، از گیجی و اضطراب و عدم تمرکز فکری و یا ناراحتی های جسمی شکایت داشته باشد و به همین دلیل بسیاری از افرادی که افسرده هستند از بیماری خود آگاهی ندارند و به دنبال درمان نیز نمی روند.

سوال دیگر این است که آیاهر فردی دچار غم و اندوه است، افسرده می باشد یا خیر؟

پاسخ به این سوال هم منفی است. به ناراحتی عاطفی که به دنبال موقعیت های ناگوار زندگی بروز می کند(به طور مثال در پی ازدست دادن موقعیت شغلی، عدم موفقیت در امتحان، یا دوری از وطن یا ازدست دادن دوست) حُزن و اندوهSadness Blues گفته می شود.

در چنین حالاتی، غمگینی نه تنها یک بیماری محسوب نمی شود بلکه یک واکنش طبیعی در برابر موقعیت و شرایط نامطلوب است و اگر در شخصی چنین حالتی به وجود نیاید، تا حدودی غیر طبیعی است.

از ویژگی های بیماری افسردگی، کاهش عمیق و شدید در میل به فعالیت های لذت بخش روزمره مانند معاشرت، تفریح، ورزش، غذا و تمایلات جنسی است و این ناتوانی برای کسب لذت، حالتی نافذ و پایدار است.

اما در غم و اندوه معمولی فقط برخی از جنبه های زندگی فرد درگیر بوده و فرد هنوز از بسیاری فعالیت ها و نیازهای روزمره ی زندگی لذت می برد و بیش از دو هفته و گاهی بیشتر نیز تداوم نمی یابد.

به عبارت دیگر، در افسردگی فرد دچار تغییر در نحوه ی بینش و ادراک نسبت به خودش و محیط زندگی اش می شود اما در غم و اندوه معمولی این آشفتگی عاطفی و ادراکی وجود ندارد.

در حقیقت، بین غمگین بودن و افسردگی تفاوت زیادی وجود دارد. به طور مثال؛ هنگامی که یک زن و شوهر زمان های تلخ و ناراحت کننده ای با یکدیگر داشته باشند احساس غمگینی و ناراحتی می کنند.

اگرچه این موضوع جزئی از زندگی می باشد اما پس از این موضوع فرد دچار بیخوابی و عجز و ناتوانی می شود.

اما در حالت افسردگی، فرد آزار می بیند، وضعیت جسمانی اش بهم می ریزد و بی خوابی به او دست می دهد.

در واقع، در غمگینی هنوز تلاش، لذت، فعالیت و امید به زندگی وجود دارد اما در افسردگی، واقعیت های زندگی تحریف می شوند.

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید