۱۲:۰۳ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۸

من الان 30 سال دارم حتی نمی تونم ازدواج کنم چه برسه به بچه.تمام عمرم هم کار کردم واقعا که این فقط یه شعاره

۱۲:۲۴ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۸

برای اینکه مسئولین سیر از مردم گرسنه خبر ندارند

دکترحاتمی

۰۷:۰۴ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۹

بچه بیشتر،با کدام آینده،کدام پول و در کدام خانه؟

یک ضرب المثل مدیریتی:اگردرجامعه یادریک جمعی،همه یک جورفکرکنندیعنی هیچکس فکرنمی کندبلکه همه تقلید می کنند.

مقدمه: این روزها سخنرانی درباره کنترل جمعیت و ضرورت‌های پیدا و پنهان کشور برای افزایش موالید به یک تب فراگیرتبدیل شده و هر برخی مقامات حکومتی بخصوص صداوسیمامی‌کوشند درغیاب رسانه های مستقل دلیلی بر این مدعا که کشور ما به سمت پیرشدن حرکت می‌کند و خانواده‌ها باید برای حفظ نشاط و جوانی آینده کشور به فکر فرزندان بیشتری باشند، توجیهی بیان کنند،بدون اینکه فرصت دهندتاکارشناسان غیرسیاسی ازنظرعلمی این موضوع رابررسی نمایند.

البته همین حرف را چند سال قبل،آقای محمود احمدی نژاد زد، در همان زمان بسیاری بر او تاختند، به گونه‌ای که حتی کسانی که اعتقادی به سیاستهای کنترل جمعیت نداشتند، جرأت نکردند، حرفی به میان آورند اما انتشار آمار جمعیتی کشور که حاصل سرشماری سال ۹۰ است، یافته‌هایی را به دست داد که در آن نشانه‌های قابل تاملی به چشم می‌خورد و یکی از مهمترین آنها، همین حرفی است که این روزها ورد زبان شده و آن حرکت کشور ما به سمت پیرشدن جمعیت است.

البته کسانی که این روزها در این خصوص مصاحبه می‌کنند، خبرنگارانی که گزارش تهیه می‌کنند و نویسندگانی که مقاله و یادداشت می‌نویسند، چنان در آتش ماجرا می‌دمند که انگار همین امروز و فرداست که همه مردم کشورمان را پیرمردان و پیرزنان تشکیل دهند و هیچ جوانی وجود نخواهد داشت که کارهای کشور را انجام دهد و... البته کلیت مسأله قابل بحث است، اما میان این واقعیت با آنچه بیان می‌شود شاید بتوان اختلاف اندک و در برخی موارد بسیار یافت.

بر اساس نتایج سرشماری سال90، هم اکنون فقط 81/7 درصد جمعیت کشور را تا ۵ ساله‌ها تشکیل می‌دهند ولی هنوز هم با قدرت می‌توان گفت که حدود ۲۵ درصد جمعیت کشور را ۵ تا ۲۰ ساله‌ها تشکیل می‌دهند که 78/12 درصد مربوط به15تا ۲۰ ساله‌هاست. نیم نگاهی به این آمار نشان می‌دهد که احتمالاً در ۱۵ سال آینده جمعیت ۲۰ ساله‌های کشور ما ۵ درصد نسبت به اکنون کاهش خواهد یافت و آنچه که کارشناسان و مسوولان نسبت به آن هشدار می‌دهند همین مسأله است.

*حرکت با اندیشه

یکی از مواردی که همواره کشور ما از آن ضربه خورده، حرکتها، طرحها، پروژه‌ها و ایده‌ها و مهمتر از همه آنها تصمیماتی بوده که یک شبه، عجولانه و بر اساس احساسات یاسیاسی کاری گرفته شده و یا مبنای کارشناسی همراه با بررسی دقیق نداشته وکلا"سیاسی بوده، یا اگرکارشناسی بوده بر اساس واقعیات صورت نگرفته است وهمه دیدگاههادرآن نقش نداشته اند.آنچه این روزها به نظر می‌رسد برداشتی سطحی، احساسی و عجولانه از نتایج یک سرشماری خام در خصوص کنترل جمعیت است.

در زمینه کنترل جمعیت به نظر می‌رسد که دچار چنین تصمیماتی احساسی شده‌ایم، مجلس به صورت کاملاً ناگهانی و بدون بررسی جوانب امر تصمیم می‌گیرد که بودجه کنترل جمعیت را

حذف کند و نمایندگان به عنوان یک حرکت جهادی به آن افتخار می‌کنند. وزیر بهداشت دولت دهم هم بر خلاف آنچه انتظار می‌رفت که در مقابل این حرکت مجلس مقاومت کند و دلایل خود را بیان کند، با لبانی پرخنده و شاد در مقابل خبرنگاران حاضر شده و از این که بودجه کنترل جمعیت حذف شده، خبر می‌دهد،انگار که خبری خوش را به گوش مردم می‌رساند!

این در حالی است که خانم وزیر سابق نمی‌گوید که این بودجه قرار بوده در چه راهی مصرف شود، آیا فقط برای کنترل جمعیت، یعنی پیشگیری از بارداری بوده یا قرار بوده برای بهداشت باروری هم هزینه شود و اکنون کل این بودجه رفته روی هوا. کارشناسان هم هیچ سخنی از اینکه، اگر بودجه کنترل جمعیت حذف شده بجای آن باید چه نکاتی را رعایت کرد، یا این که بودجه را در چه راهی مصرف کرد که کشور دچار مشکلات دیگری نشود و این افزایش جمعیت دقیقاً در چه بخشهایی یا کدام قشرجامعه اتفاق بیفتد و... حرفهایی نمی زنندویا صداوسیما نظرات کارشناسان مستقل رامنعکس نمی کند.تاکنون تجربیات کشورهای کمونیستی نیزتجزیه وتحلیل نشده است زیراآن کشورهارشدموالیدراتشویق می کردندولی نتیجه ای نگرفتند.

*جمعیت و رفاه

واقعیت اینست که هرچه جمعیت کمترباشدرفاه وآسایش شهروندان نیزبیشترمی شودمانندکشورهای سوئد،نروژ،سنگاپور،فنلاندو...،یکی ازدلایل بالابودن فقروبیکاری درمناطق محروم کشورنظیرسیستان وبلوچستان،ایلام،هرمزگان وشهرهای حاشیه نشین تهران مثل اسلامشهربالا بودن جمعیت آن مناطق است که امکانات آن پاسخگوی نیازجمعیت نیست،این فقروبیکاری عامل آسیبهای دیگرمثل اعتیادوجرائم است.

*چه کسی باید بچه‌دار شود؟

تجویز یک نسخه برای کل مردم کشور، معلوم نیست بر چه کار کارشناسی بنیان نهاده شده است؟ اینکه برنامه کنترل جمعیت در کل کشور از دستور خارج شده و بودجه آن حذف شود،هم عاقلانه نیست؟ اصلاً کسانی که به صورت احساسی اینگونه تصمیمات را می‌گیرند، تاکنون سری به حاشیه شهرهامثل پاکدشت،اسلامشهر،سیستان وبلوچستان،اکبرآبادو... زده‌اند؟جایی که از هر خانه‌ای حداقل چند بچه بیرون می‌آیند و روز خود را با پرسه بی‌حاصل در خیابان، کوچه و پس کوچه و علافی می‌گذرانند.

آیا آنها سری به این مناطق زده‌اند، یا چون در مناطق مرفه نشین بالای شهر تهران روزگار می‌گذرانند، فقط خانواده‌هایی را می‌بینند که ازشدت رفاه و ثروت حتی حاضر به تحمل یک کودک هم که ممکن است آزادی والدین را محدود کند نیستند و با سگ یا گربه‌ای زندگی می‌کنند.

واقعیت این است که هم اکنون در مناطق فقیرنشین شهرها و روستاها، نه تنها نباید حرفی از افزایش جمعیت زد که همچنان باید سیاستهای کنترل جمعیت اعمال گردد، اما اگر هم قرار است در خصوص فرزندآوری و مزایای آن، معایب تک فرزندی و حتی داشتن بیش از دو فرزند تبلیغ شود، سراغ همان مناطق مرفه نشین یا مقامات حکومتی رفت که هم از اوضاع اقتصادی بهتری برخوردارند و هم این روزها دیگر حاضر به داشتن حداکثر بیش از یک فرزند آنهم بخاطر حرف مردم نمی‌شوند، نه اینکه مستقیم برویم سراغ حاشیه‌نشین یا روستایی‌ای که همین الان هم نمی‌داند با ۳ یا ۴ فرزندش چه کند و در خرج خورد و خوراک آنها مانده است و یک دفعه بودجه کنترل جمعیت آنها را قطع کنیم.

ابتدامدرسه،دانشگاه،اتوبان،هواپیما،قطارسریع السیربه مقدارکافی داشته باشیم وجوانان کنونی راازشرموادمخدروشیشه رهاکنیم بعدبرویم سراغ افزایش جمعیت!

*جمعیت و امنیت ملی

امنیت از جمله مقولاتی است که این روزها با جمعیت کشور در ارتباط است،

به گونه‌ای که برخی کشورهای توسعه یافته نیز که فرهنگ کنترل جمعیت در آنها نهادینه شده، اکنون به این نتیجه رسیده‌اند که کاهش جمعیت به یک مشکل اجتماعی و امنیتی برای آنها تبدیل شده و ضمن پذیرش مهاجرانی نخبه گرااز آفریقا و آسیا، تلاش دارند بر این مشکل فائق آیند.

آمریکاسالیانه50هزارنفرنخبه علمی واقتصادی ازجهان سوم جذب می نمایدتاازیکسوجمعیت کشورخودرامتعادل کندوازسوی دیگرشغل وثروت برای جامعه فراهم نماید.برای اینکه جمعیت فقیرامنیت جامعه راازطریق افزایش جرم وسرقت کاهش می دهدولی جمعیت نخبگان باعث تقویت امنیت اقتصادی وروانی می گردند.درگذشته که جنگ هابراساس جنگ تن به تن بود تعدادجمعیت عامل امنیت نیزبودولی بامدرنیزه شدن ارتش های جهان امروزه نیروی نظامی حرفه ای مجهزبه تجهیزات پیشرفته عامل امنیت هستندوسربازان کم تجربه تنهاتلفات رابالامی برند.

اما در کشور ما اکنون رشدجمعیت متوقف نشده است بلکه روند رشد جمعیت نامتوازن شده است، به گونه‌ای که در توزیع نسبی جمعیت در استان تهران فقط ۱۹ درصد جمعیت زیر ۱۴ سال هستند، حال آنکه این رقم در استانی مثل سیستان و بلوچستان به ۳۷ درصد و هرمزگان به ۲۹ درصد می‌رسد.

از دیگر سو تعداد خانوارهای بالای ۵ نفر و بیشتر در استانی مانند سیستان و بلوچستان بیش از ۴۰ درصد خانوارها را تشکیل می‌دهد و هرمزگان حدود ۳۲ درصد، اما همین رقم در تهران فقط ۱۴ درصد است. این یعنی اینکه طی سالهای آینده شاهد یک انفجار جمعیتی در مناطقی از کشور و شاهد کاهش جمعیت در مناطقی دیگر از کشور خواهیم بود، و همین امر باعث بر هم خوردن ترکیب جمعیتی شده که ممکن است در آینده مشکلاتی را سبب شود.

*ختم کلام

ختم کلام اینکه آنچه این روزها به نظر می‌رسد، برداشتی سطحی، احساسی و عجولانه از نتایج یک سرشماری در خصوص کنترل جمعیت است، برداشتی که روند تبدیل به یک تصمیم را هم طی کرده و اگر به مرحله اجرا برسد شاید شاهد تبعاتی باشیم که خیلی خوشایند کشور نخواهدبود.

اولین نتیجه این تصمیمات احساسی آن می‌شود که بهداشت باروری به قیمت قطع شدن بودجه‌های کنترل جمعیت به خطر می‌افتد و ممکن است تلاشهای چندین ساله مراکز بهداشتی، به سبب افزایش بیماریها(مثل ایدزوهپاتیت) و مرگ و میر نوزادان ضایع شود.

دوم اینکه، در حاشیه شهرها، روستاها و حتی خود شهرها، باید چند برابر هزینه پیشگیری صرف سقط جنین‌های عمدی یا سقط جنین‌های غیرقانونی کرد که خود این مسأله تبعات خاصی خواهدداشت.

سوم اینکه شاهد رشد جمعیت در اقشاری از مردم کشور خواهیم بود که پیش از این هم دارای رشد جمعیتی بالایی بودند و اتفاقاً همانها بیشترین مشکل را در تأمین معاش و آینده فرزندان خود دارند و اکنون نیز با بیکاری و مشکلات اقتصادی جوانان شان مواجه هستند.

چهارم اینکه باز هم رشد نامتوازن جمعیت سراغ مناطقی از کشور،اعم از شهرها و روستاها و حتی استانهایی از کشور خواهد رفت که اکنون هم دارای رشد بالایی هستند و طی سالهای گذشته کمتربرای کنترل جمعیت این مناطق به فکر چاره‌ای بوده‌ایم.

پنجم اینکه تلویزیونهای ماهواره ای بازارپررونقی برای تبلیغ وفروش لوازم پیشگیری ازحاملگی خواهندداشت و فروش اینترنتی وبازارناصرخسرونیزفعالترعمل خواهندنمود.

و آخر اینکه بهتر بود بجای سخنرانی‌ها و طرحهای احساسی، اول مشکل را بشناسیم، آنرا موشکافی و بررسی سیستمی کنیم،اجازه دهیم همه سلیقه هاوگرایشات درموردآن بحث کارشناسی کنند و سپس طرحی بدهیم که به هدف اصابت کند، نه به هر چیز جز هدف.

ششم اینکه درکشورهای پیشرفته که تمام امکانات زندگی قبل ازتولدنوزادان مهیا می شودوفقروبیکاری نیزریشه کن شده است،سیاستهای تشویقی رشدجمعیت اعمال می گردد.

هفتم اینکه بجای افزایش جمعیت میتوان بهره وری کار رابالابرد،ازتکنواوژی هوشمنداستفاده کرد،صنعت ربات رافعالترکردودرتولیدات صنعتی بکارگرفت،سن بازنشستگی رابالابردوبدین ترتیب اثرات منفی پیری جمعیت برنیروی کارراجبران کرد.

دولت اقای روحانی باکمک کارشناسان متخصص این سیاستهارابازنگری کنند.

میتوان بجای افزایش جمعیت بهره وری نیروی کاررابالابردیاسن بازنشستگی راافزایش داد.

لازم بذکراست درایران درسال1365بیشترین رشدجمعیت یعنی000/2256زادولدودرسال79کمترین زادولدیعنی یک میلیون و95هزارتولدداشتیم.

دکترعباس حاتمی30/9/92

09122865368

علی

۱۹:۰۳ - ۱۳۹۲/۱۱/۲۸

اقای حاتمی خیلی به خودت زحمت دادی وحرافی کردی..!اگراینهاشعاره!!یه روزم شعارفرزندکمترسرداده شدوامثال شماروباخودش همراه کرد.!!!!تمام این حرفاکه زدید دوپول سیاه نمی ارزه

حمید توکلی

چرا تبلیغات “فرزند بیشتر” پذیرفته نشد؟

حمید توکلی یادداشتی را برای سلام نو ارسال کرده که در ادامه می خوانید:

بعد از شروع تبلیغات "با یک گل بهار نمیشه؛ فرزند بیشتر، زندگی شادتر” موجی منفی بر علیه این تبلیغات در گفتگوهای مردم شکل گرفت، موجی که در اینترنت و به خصوص شبکه های اجتماعی نیز به وضوح لمس شد. اما دلایل شکست قطعی این تبلیغات که در راستای مبارزه با پیری جمعیت و عوارض آن برنامه ریزی شده بود چیست؟

عدم صداقت و طراحی شعاری تو خالی

شعار "فرزند بیشتر، زندگی شادتر” یک شعار ناصادقانه است. شاد بودن در زندگی صرفا نتیجه ی نوع نگاه به آن می باشد. اگر نگاه درستی به زندگی داشته باشیم، فرزند نداشتن، تک فرزندی و یا داشتن ۱۰ فرزند تاثیر عمیقی بر شادی ما ندارد. حتی با فرض آنکه بپذیریم تعدد فرزند رابطه مستقیمی با شادی در زندگی دارد باز این سوال مطرح است که آیا کسی حاضر است صرفا با انگیزه ی شاد شدن زندگی اش، مسئولیت چند دهه پرورش چندین فرزند بیشتر را بپذیرد؟ آیا راه دیگری برای افزایش شادی در زندگی وجود ندارد؟ اگر انگیزه ی ما از تشویق مردم برای تعدد فرزندان مبارزه با پیری جمعیت است چه دلیلی دارد که آنها را با وعده ی جذاب اما توخالی ِ شادی گول بزنیم؟

عدم درک صحیح مردم

علی رغم آنکه بسیاری از جوانان در هر صورت تک فرزندی را ترجیح می دهند اما در مقابل جوانانی نیز وجود دارند که عاشق تعدد فرزند می باشند با این وجود حق انتخابی ندارند که بخواهند بین تک فرزندی و تعدد فرزندان یکی را برگزینند. آنها به ناچار از خواسته قلبی خود صرف نظر می کنند. در شرایطی که علاقه مندان به تعدد فرزند هم در نهایت، تک فرزندی پیشه می کنند تلاش برای افزایش علاقه مندان به تعدد فرزند چه سودی دارد؟

یکی از دلایل مهم گرایش نسل جوان به فرزند کمتر، فشارهای اقتصادی و کمبود امکانات است. نسلی که با میل به تک فرزندی، مسئولین محترم جامعه را نگران کرده و زمینه ساز پیری جمعیت خواهد شد، متشکل از افرادی است که فشارهای ناشی از جمعیت زیاد را با همه وجود لمس کرده اند. همان هایی که در مدارس دو شیف و کلاس های چهل نفره درس خوانده و امروز همزمان با کاهش جمیعت شاهد بهبود امکانات برای جوان ترها هستند. چطور می توان توقع داشت که این افراد با دیدن یک شعار تبلیغاتی عقیده ی محکم خود را تغییر دهند؟ و اگر عقیده شان تغییر کرد با کدام حق انتخاب باید تحقق آن را دنبال کنند؟

آیا در شرایط اقتصادی فعلی بیان خواسته ای که فشار مالی قابل توجهی به خانواده ها وارد می کند منطقی است؟

برای ارسال مطالب و یادداشت‌های خود جهت انتشار در سلام نو از صفحه تماس با ما استفاده کنید.

نظرات بینندگان

انتشار یافته: ۶

در انتظار بررسی: ۰

غیر قابل انتشار: ۴

ناشناس

|

۰۹:۵۷ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۸

1

پاسخ

ممنون از نویسنده مطلب

۱۱:۲۱ - ۱۳۹۲/۱۰/۰۸

0

فراموش نکنید که حضور نداشتن مادر محترم در هیچ یک از دو خانواده نیز دلیل محکمی بود !

این بیلبورد نگاه سنتی جامعه ی ایرانی به زن را به تصویر کشید!

sasan

کد خبرنگار: ۱
۰دیدگاه شما

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید