متن این گفتگو را اینجا بخوانید:
شما سالهاست مطالعات مختلفی درباره وضعیت بیآبی در ایران و جهان انجام دادهاید. به همین دلیل بگذارید بحث را با این سوال شروع کنیم، بحث تنشآبی، کمآبی، خشکسالی، ورشکستگی آبی و ... فقط مربوط به ایران و کشورهای در حال توسعهیافته است؟
خیر این یک باور اشتباه است که شاید افراد زیادی در کشور ما به آن باور داشته باشند، بحث تنشآبی مختص کشورهای در حال توسعه یا کشورهایی که فقط در منطقه خاورمیانه یا مناطقی که دارای اقلیمهای خشک و نیمهخشک هستند، نیست. کشورهای دیگری با مقدار بارندگی بسیار بیشتر از ایران مثل کانادا، هلند، انگلیس و ... هم آسیبهایی از خشکسالی و دورههای کمبارش دیدهاند.
به طور کلی این بحران مخصوص کشورهایی که در مناطق خشک حضور دارند نیست، کشورهای توسعه یافته هم با این موضوع درگیر هستند و برای آن برنامهریزی میکنند.
یعنی شما میگویید که کشورهای توسعهیافتهای مختلفی مثل آمریکا، کانادا، انگلیس و ... هم مثل ایران در زمینههای زیستمحیطی مختلف مثل آب، اقدامات اشتباهی انجام میدهند؟ پس چرا اوضاع محیطزیست کشور ما به شکل قابل ملاحظهای چالش برانگیز تر است؟
نمیتوانیم بگوییم اقدامات زیستمحیطی کشورهای دیگر همگی درست بوده و فقط اقدامات کشور ما اشتباه بوده، اگر به وضعیت تقریبا هر کشور توسعهیافتهای از ۵۰ سال پیش تاکنون نگاه کنید، به این نتیجه میرسید که اثرات زیستمحیطی و توسعه و رشد در محیطزیست این کشورها بسیار شدید و مخرب بوده.
مثلا در همین آمریکا زمانی تقریبا تمام رودخانهها به شدت آلوده بود. اما به هرحال آنها متوجه این موضوع شدند که توسعه بدون توجه به محیطزیست خطرناک است. بعد از آن روی با کار و هزینه کردن، تصویب قوانین مختلف در این زمینه و ... به مرور زمان این مسئله را حل کردند. برای مثال تقریبا تا دهه ۷۰ میلادی، هوای لسآنجلس به شدت آلوده بود. علت این موضوع هم ضعیف بودن قوانین زیستمحیطی بود و رشد صنعت خودرو بدون توجه به مسائل زیستمحیطی انجام میشد. بعد از آن قوانین زیستمحیطی جدیتری اعمال شد که باعث شد هوا بهتر شود. حالا با اینکه جمعیت بیشتر شده هوا بسیار بهتر از ۴۰ سال پیش شد.
اروپا هم همین وضع را دارد، یک زمانی رودخانههای این قاره به شدت آلوده بود ولی به مرور وضعیت را بهبود دادند. ما هم میتوانیم از همین تجربیات استفاده کنیم، مجبور نیستیم شرایط را به جای بحرانی برسانیم و بعد مشکل را حل کنیم.
آقای دکتر شما میگویید اکثر کشورها در زمینه محیطزیست و به خصوص بخش آب، اقدامات اشتباه انجام میدهند، اما در همین بحث آب، وقتی به طور ویژه به خاورمیانه در زمینه بحث آب نگاه میشود بحث تا حدودی فرق میکند.
ببینید تقریبا مناطق خشک و نیمهخشک مثل خاورمیانه، استرالیا و بخشهایی از آفریقا با تنشآبی بیشتر و شدیدتری روبرو هستند. به نظر من نمیتوانیم بگوییم به طور کلی خاورمیانه شرایطی دارد که باعث میشود با خشکسالیهای عجیبتری روبرو شود.
اما به دلیل گرمتر شدن زمین و احتمال اینکه این روند ادامه پیدا کند. این امکان وجود دارد که در خشکسالیهای آینده شدیدتر و بیشتری در این منطقه رخ بدهد. چراکه ما با دو پدیده خشکسالی و گرما به طور همزمان روبرو خواهیم شد.
مگر روبرو شدن با گرما و خشکسالی در کنار هم چه اهمیتی دارد؟
بحث خشکسالی و گرما به هم مرتبط هستند، همانطور که بدن ما از طریق عرق کردن خود را خنک میکند، زمین هم همینکار را میکند. تبخیر آب باعث خنک شدن سطح خاک و درنتیجه خنکتر شدن هوا میشود. وقتی خشکسالی رخ بدهد، رطوبت خاک کمتر میشود و کمتر بودن رطوبت خاک اجازه نمیدهد زمین خنک شود و مقدار زیادی از انرژی خورشیدی به حرارت تبدیل شده و باعث افزایش دما میشود.
در واقع بین خشکسالی و گرمشدن یک ارتباطی برقرار است که میتواند در آینده شدیدتر شود. در تحقیقی که اخیرا انجام دادیم متوجه شدیم در خشکسالیهای گذشته در مناطق زیادی هوا ۲ برابر حالت عادی گرم شده.
و در این زمینه چه اتفاقی در خاورمیانه رخ میدهد؟
در همین کار, ما به خشکسالیهای آینده نگاه کردیم و به این نتیجه رسیدیم که احتمالا در آینده خشکسالیها گرمتر میشوند.
اگر از این دید به قضیه نگاه کنیم در خاورمیانه و مناطق خشک دیگر بحث خشکسالیهای آینده بسیار جدی است، چراکه این احتمال وجود دارد که این منطقه گرمتر شود و در نتیجه ترکیب گرما با خشگسالی میتواند پیامدهای مخربی داشته باشد. یک بحث دیگر هم وجود دارد.
در این منطقه میزان جمعیت و در نتیجه نیاز آبی روبه افزایش است به همین دلیل وابستگیهای ما به آب در طول زمان افزایش پیدا میکند. فرض کنید اگر نسبت به ۳۰ سال پیش مقدار آبی که مصرف میکنیم ۲ برابر شود، یعنی خشکسالی الان نسبت به ۳۰ پیش اثر بیشتری دارد.
بحث خشکسالی انسانی چقدر در وضعیت به وجود آمده در ایران و کشورهای اطراف ما چقدر نقش دارد؟ آیا در کشورهای توسعه یافته اوضاع به همین شکل است؟
ببینید خشکسالی انسانی، نوعی از خشکسالی انسانی است که به واسطه فعالیت انسانی ایجاد یا تشدید شده. این موضوع مختص کشورهای در حال توسعه مثل ایران نیست و ما این قضیه را در مناطق زیادی میبینیم. یکی از مثالهای آن همین جایی است که من در آن زندگی میکنم.
جنوب کالیفرنیا، به قدری رشد کرده که چه سال خشک داشته باشیم چه سال تر، آب به قدر کافی در آن وجود ندارد. آب باید از مناطق دیگر به این منطقه وارد شود تا نیاز آبی منطقه تکمیل شود.
دریاچه ارومیه، هم یک مثال خیلی خوب از این قضیه در خاورمیانه است. اگر به آمار نیاز آبی در این منطقه نگاه کنید میبینید این میزان به شدت افزایش پیدا کرده به طوری که از مقدار آبی که در دسترس است، این نیاز بیشتر شده و همین باعث شده ما اثرات بسیار زیادی را محیطزیست منطقه ببینیم.
بحث ورشکستگی آبی هم به نوعی همین موضوع را بیان میکند، در واقع اینکه از لحاظ آبی ورشکسته باشیم یعنی نیاز ما بیشتر از مقداری است که در دسترس باشد و این نشان میدهد که در وضعیت خشکسالی انسانی هستیم.
و کمی از پیامدهای این خشکسالی منطقهای بگویید، بحران به وجود آمده در کشورهای اطراف ایران و خود چه تاثیری روی همدیگر میگذارد؟
بله طبیعتا خشکسالیهای کشورهای همسایه روی هم دیگر تاثیر میگذارد. برای مثال خشک شدن تالابها گردوخاک ایجاد میکند، این اتفاقی است که در کشورهای اطراف ایران در حال وقوع است، به همین ترتیب دریاچه هامون یا مناطق دیگری وابسته به مناطق مرزی هستند و اقدامات کشورهای اطراف در کنترل آب میتواند روی آنها تاثیرگذار باشد.
به طور کلی این قضیه وجود دارد و کشورهای اطراف هم با آن درگیر هستند، به همین دلیل کشورها باید برنامهریزی و مطالعات مشترک داشته باشند تا شرایط را بهبود دهند.
افغانسان یکی از این کشورهاست که اتفاقا در رابطه با تالاب هامون با آنها مشکلات زیادی به وجود آمد، شما وضعیت خشکسالی در این کشور را مطالعه کردهاید. کمی از وضعیت این کشور بگویید، چه شباهتی بین خشکسالی در ایران و خشکسالی در افغانستان وجود دارد؟
افغانستان هم یکی از کشورهایی است که مثل ایران هم سیلهای بسیار پرآسیب داشته و هم با خشکسالی خیلی جدی و طولانی روبرو شده. یکی از ویژگیهای این کشور این است که توزیع مکانی منابع آبی آنها بسیار متفاوت است، در قسمتهای شمالی افغانستان مقدار کوه ها و منابع آبی برفی زیادی وجود دارد ولی در جنوب این کشور شرایط اینگونه نیست و منابع جنوبی این کشور به برف مناطق شمالی وابسته است.
وقتی منابع یک کشور به برف بستگی دارد طبیعتا وضعیت خشکسالی تابستان به برفی که زمستانهای قبلی باریده بستگی دارد. در افغانستان به دلیل اینکه ظاهرا مقدار برف و توزیعش روبه تغییر است تغییرات قابل توجهی مشاهده شده، به احتمال زیاد این موضوع با گرمایش جهانی مرتبط است.
از طرفی در کنار این خشکسالی در اطراف آمودریا قسمتهایی مشاهده شده که سطح آب به شدت پیشرفت کرده و حتی به زمینهای کشاورزی آسیب رسانده. انتظار میرود در مناطقی که منابع آبی برف است، حتی اگر میزان برف بارش برف تغییر نکند، سرعت ذوب برف تغییر کند. یعنی ممکن است یک منبع آبی برفی خیلی سریعتر ذوب شود و این اختلاف آب موجود بین بهار و اواخر تابستان را خیلی شدیدتر کند.
این چیزی است که انتظار میرود به دلیل گرمایش زمین در مناطقی از ایران و افغانستان رخ بدهد. البته این موضوع قابل کنترل است به شرطی که برای آن برنامهریزی انجام شود.
به جز افغانستان، کدام کشورها پیامد تنش آبی را به طور کلی پس دادهاند و شاید وضعیت کنونی آنها آینده ایران باشد؟
این که بگوییم وضعیت ایران دقیقا وضعیت مشابهی با کدام یکی از کشورها دارد ممکن نیست، چون شرایط کشورهای مختلف فرق میکند. اما از ۲ مثال میتوان استفاده کرد، در برخی مناطق استرالیا و جنوب کالیفرنیا، وضعیت تقریبا خیلی شبیه ایران است. این مناطق به طور کلی نیمهخشک هستند و هر دو هم کشورهای توسعهیافته هستند.
اگر به این ۲ کشور توسعهیافته نگاه کنید متوجه میشوید آنها با وجود پیشرفتی که داشتند هنوز که هنوز از خشکسالی آسیبهای جدی میبینند. همین الان که دارم حرف میزنم خشکسالی شدیدی به همراه موج گرما استرالیا را درگیر کرده که پیامدهای زیادی به همراه داشته. همین خشکسالی معروف کالیفرنیا که از ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ اثرات انسانی خیلی جدی داشت، به طوری که در مناطقی که مردم کشاورزی میکردند آمار جرم زیاد شده بود.
در بین مناطق در حال توسعه هم کشورهای زیادی هستند که از نظر خشکسالی منطقهای آسیبهای خیلی بیشتری دیدند و شاید شرایطشان هم بدتر از وضعیت ایران باشد.
برای مثال در سال ۲۰۱۱ کنیا با خشکسالی جدی روبرو شد و برخی محصولات غذایی در این کشور با رشد چند برابری قیمت روبرو شدند. در حدی که عدهای نمیتوانستند مقدار کالری روزانه که بدن نیاز دارد را تهیه کنند، کشورهای دیگری مثل سومالی هم با قحطیهای خطرناکی روبرو شدند. البته ما امیدواریم این مسیر ما نباشد، باید در نظر بگیریم که کشورهای توسعهیافته بیشتر چه مسیرهایی رفتند، چه آسیبهایی دیدند و چه تغییراتی ایجاد کردند که کمتر تحت تاثیر مسائل خشکسالی، قحطی و .. قرار بگیرند. طبیعتا امنیت آبی و غذایی به هم مرتبط هستند و همه نیازمند برنامهریزی جدی و هماهنگ بودند./خبرآنلاین
به گزارش سلام نو، خشکسالی نه تنها ایران بلکه کشورهای زیادی از آفریقا تا آمریکا را در برگرفته و به دلایل مختلف میزان منابع آبی کشورهای مختلف به شدت کاهش پیدا کرده و این پیامدهای مختلفی برای این کشورها داشته است. در برخی مناطق کشاورزی به خطر افتاده در بخشی دیگر، امنیت غذایی از بین رفته و کشورهای زیادی نیز چالشهایی نظیر تنش آب شرب را تجربه کردهاند.
خاورمیانه یکی از این مناطق است که به طور کلی اکثر کشورهای حاضر در آن با این مشکل مواجه شدهاند. گفته میشود کاهش شدید منابع آبی در سوریه یکی از عوامل احتمالی شروع جنگ داخلی در این کشور است، بیآبی در عراق مراتع زیادی از این کشور را خشک کرده و گردوخاک ناشی از آن هر سال به ایران میرسد، کشورهای اطراف خلیجفارس اکثرا برای تامین منابع آب شرب خود از آبشیرینکن استفاده میکنند و همین کمبود آب مشکلات زیست محیطی بیشتری در خاورمیانه به وجود آورده است.
افغانستان هم یکی از کشورهای خاورمیانه است که وضعیت آن به شدت بحرانی شده، بر اساس آمار سازمان ملل بیش از بیست هزار نفر از ولایتهای بادغیس و غور در غرب افغانستان به دلیل خشکسالی به ولایت هرات مهاجرت کردهاند.
در همین رابطه، برای پاسخ به این پرسش که چرا این وضعیت در دنیا و به ویژه خاورمیانه به وجود آمده و تجربیات کشورهای دیگر چه چیزی را به ایران نشان داده، امیر آقاکوچک استاد دانشگاه کالیفرنیا که مطالعات مختلفی در رابطه با وضعیت خشکسالی در کشورهای مناطق مختلف داشته گفتگویی داشت.
دکتر امیر آقاکوچک، دانشیار دانشگاه کالیفرنیا در ایرواین، یکی از شناخته شده ترین متخصصان جوان و محققی تأثیرگذار در علوم هیدرولوژیک (آب) است. پیش از این در آبان ماه سال ۱۳۹۶ طبق گزارش رسانههای داخلی ایران، اتحادیه ژئوفیزیک آمریکا، جایزه علوم هیدرولوژیک (آب) محققان جوان را به دکتر امیر آقاکوچک اعطا کرد. همچنین وی در سالهای گذشته سرپرستی گروهی از دانشمندان در حوزه های مختلف را در تحقیق روی خشکسالی ایالت کالیفرنیا برعهده گرفت و همزمان تحقیقات او در ژورنال های مختلف مانند نیچر، ساینس و غیره منتشر شده است.