در شب عاشورا اتفاقات غم انگیزی برای آقا امام حسین(ع) و اصحاب و یاران با وفایشان رخ داد که هریک حکایت مظلومیت ایشان و اهل بیت و یارانشان است.حکایتی که هنوز غم و غربتش بر چهره ی تاریخ نشسته است.
از خواب ها و بیقراری ها و تسلی ها تا بیرحمی های دشمنان امام حسین(ع) که در میان تمامی این غم ها،غربت و بی تابی های حضرت زینب(س) و صبر بسیار ایشان بر تمامی این مصائب درس بزرگی برای تمامی مسلمانان می باشد.
طبق مطالب گذشته به ذکر مصائب جانسوز چهارده معصوم(ع) و شهدا و اُسَرا کربلا نوشته استاد محمد محمدی اشتهاردی می پردازیم.با سلام نو همراه باشید...
حبیب بن مظاهر از ریش سفیدان معروف شیعه در کوفه بود و از کسانی بود که نامه برای امام حسین(ع)نوشته و تا آخرین نفس وفاداری کرد.
امام حسین(ع) در مسیر خود به عراق، وقتی که از شهادت حضرت مسلم(ع) و نیرنگ و بی وفایی کوفیان آگاه گردید، به جمعی از یاران فرمان داد تا هرکدام یک پرچم به دوش گیرند، تنی چند پرچم ها را به دوش گرفتند و فقط یک پرچم باقی ماند، یکی از یاران گفت: «ما را به حمل این پرچم سرافراز فرما.»
امام فرمودند:«صاحب این پرچم هم خواهد آمد(اشاره به این که حبیب بن مظاهر صاحب این پرچم است)سپس برای حبیب چنین نامه نوشت:« از حسین بن علی به حبیب بن مظاهر، مرد فقیه و دانشمند،ای حبیب!تو خویشاوندی ما را با رسول خدا(ص) می دانی،و بهتر از دیگران ما را می شناسی،تو مرد آزاده و غیور هستی،جان خود را از ما دریغ مدار،که رسول خدا(ص)در روز قیامت پاداشت خواهد داد.»
این نامه در کوفه مخفیانه به دست حبیب افتاد، او در فکر بود که خود را به کربلا برساند در این میان یکی از بستگان هم سنّش مسلم بن عوسجه را دید که می خواهد حنا خریده و به حمام برود، حبیب به او گفت: مگر نمی دانی مولای ما حسین(ع) وارد کربلا شده، عجله کن تا خود را به او برسانیم، مسلم به محض اطلاع آماده حرکت شد.
آن ها شبانه از کوفه خارج شده و خود را به اتمام رساندند.
در بعضی از روایات چنین استفاده می شود که حبیب بن مظاهر قبل از ورود امام حسین(ع)به کربلا، به امام پیوسته است به این ترتیب که:
طبق روایت پیش گفته، امام حسین(ع) یک پرچم را نزد خود نگه داشتند و فرمودند:
«صاحب این پرچم خواهد آمد، ناگاه از دور غباری را دیدند که از زمین برخاسته، امام فرمودند:صاحب این پرچم همان است که به سوی ما می آید، وقتی که او نزدیک شد، دیدند حبیب بن مظاهر است، از اسب پیاده شد و در حالی که گریه می کرد بر امام و اصحابش سلام کرد، جواب سلامش را دادند.»
حضرت زینب(س) پرسیدند: این کیست؟ به او گفته شد: حبیب بن مظاهر است، گفتند: سلام مرا به او برسانید، وقتی که سلام او را به حبیب رساندند، حبیب مشت بر صورتش زد و خاک بر سر می ریخت و می گفت: من کیستم که حضرت زینب(س) به من سلام بفرستد.
حبیب تلاشگری خستگی ناپذیر
از ویژگی های حبیب بن مظاهر این که تا آخرین توان خود تلاش بسیار کرد تا مردم را به حمایت از امام حسین(ع) سوق دهد، او در جریان بیعت گرفتن از مردم برای مسلم بن عقیل(ع) تلاش بسیار کرد.
او چندین نفر از بستگانش را برای یاری امام حسین(ع) به کربلا فرستاد و آن ها در رکاب سیدالشهدا(ع) به شهادت رسیدند مانند:
برادرش علی بن مظاهر
پسر عمویش ربیعه بن خوط
سلیمان بن ربیعه اسدی
انس بن حرث کاهلی
مسلم بن عوسجه
فیس بن مستهر(که قبل از جریان کربلا در کوفه به شهادت رسید)
عمرو بن خالد اسدی
سعد غلام آزاد شده ی عمرو
موقع بن ثمامه
انس بن کاهل اسدی
غلام حبیب