به خاطر نهادینه نشدن مفهوم تحزب در کشور ما امروز شاهد بسیاری از احزاب هستیم که از حزبشان تنها یک دفتر کار موجود است. احزابی که عملا تعداد اعضایشان از 10-20 نفر تجاوز نمی کند اما تلاش می کنند با ادعای کار حزبی در تصمیم گیری ها نفوذ داشته باشند و سهم خواهی کنند.

سلام نو - سرویس سیاسی: سالهای زیادی است که هر چند وقت یک بار جناح های سیاسی موجود اعم از اصلاح طلب و اصولگرا از لزوم تشکیل یک حزب فراگیر سخن می گویند. آرزویی که صرفا در حد یک ایده مطرح می شود و بعد از مدتی باز هم فراموش می شود.

شاید دلیل این امر این باشد که اولین تجربه حزب فراگیر با وجود چهره های محوری آن حزب با شکست مواجه شده است. بسیاری معتقدند در حال حاضر که همان چهره های محوری هم باقی نمانده اند، شاید تلاش برای تشکیل یک حزب فراگیر بیهوده باشد. هرچند اختلافات داخلی درون حزب جمهوری اسلامی خیلی مبنایی تر از اختلافات درون جناحی بود. تشکیل و انحلال این حزب برای زمانی است که هنوز جناح های سیاسی به معنای چپ و راست شکل نگرفته بود و بسیاری این تصور را داشتند که با نیروهای دیگر به صرف انقلابی و مسلمان بودن امکان همکاری وجود خواهد داشت. تجربه سال های بعد نشان داد چه میزان این تصور نادرست است.

آیت الله هاشمی و حزب فراگیر معتدل

آیت الله هاشمی از جمله تاثیرگذارترین شخصیت های پس از انقلاب بود که حالا که در قید حیات نیست، روایاتی از انگیزه هایش برای ایجاد یک حزب فراگیر گفته می شود. آیت الله هاشمی تا زمانی که زنده بود اگر اقدام به تاسیس یک حزب سیاسی می کرد قطعا توان جذب قابل توجهی داشت. علی عسگری مشاور آیت الله هاشمی می گوید: آقای هاشمی نقل می کرد "اگر در قالب حزب اثرگذاری تا حدودی بالا رود، دخل آن از ناحیه نهادهای قدرت درمی‌آید" ایشان به معنای واقعی کلمه اش می ‌خواست و می ‌گفت که مثلا اگر احزابی هستند که اعتدالگرایند، اعم از اصولگرا و اصلاح‌طلب و مستقل، یک جبهه قوی آزاداندیشی ایران اسلامی را باید راه بیندازند و بعد از انتخابات می ‌خواست چنین اقدامی را شخصا پیگیری کند.

اصلاح طلبان و حزب فراگیر

بعد از روی کار آمدن دولت روحانی برای اصلاح طلبان فرصتی پیش آمد تا از انزوا درآمده و تحرکات بیشتری در سیاست داخلی و به ویژه کارهایی اجرایی داشته باشند. با این حال در نبود احزاب اصلاح طلبی همچون مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی نیاز به یک تشکیلات برای مدیریت جریان اصلاحات بیش از پیش حس می شد. با توجه به انصراف محمدرضا عارف از کاندیداتوری انتخابات سال 92 و تبدیل شدن او به یک ظرفیت ویژه برای اصلاح طلبان کم نبودند فعالان سیاسی که در نظرشان عارف گزینه مناسبی برای تشکیل یک حزب فراگیر بود. هرچند خیلی از همان موافقین طولی نکشید که نظر خود را پس گرفتند. عارف هم اکنون به عنوان رییس یک فراکسیون اقلیت مجلس آنقدر پر اشتباه عمل کرده است که این روزها کمتر کسی وجود یک حزب فراگیر با محوریت عارف را تصور می کند.

بعد از حضور روحانی در راس دولت فضا برای تاسیس نهادهای سیاسی همچون احزاب تسهیل شد. از این رو حزب ندای ایرانیان در سال 93 تاسیس شد تا بتواند با جذب فعالان جوان سیاسی با مشی تعامل با حاکمیت راه جدیدی در اصلاح طلبی باز کند. هرچند این حزب هم بعد از مقداری هیاهوی رسانه ای عملا از معادلات سیاسی اصلاح طلبان تا حد زیادی کنار گذاشته شد. حضور حزب اتحاد که عملا بازتولید حزب مشارکت سابق است توانست تا حدی فضای سیاسی را متاثر از خود کند. اتحاد به عنوان یکی از پرنفوذترین احزاب اصلاح طلب قدرت زیادی در تصمیم گیری های این جریان دارد.

با این حال اتحاد هم به عنوان یک حزب فراگیر به عرصه نیامده بود. تشکیل شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان که ملغمه ای بود از تمامی احزابی که ادعای اصلاح طلبی دارند، تلاشی بود تا اصلاح طلبانی که حزب فراگیر ندارند بتوانند به یک لیست واحد برسند. با این حال ساختار غیردموکراتیک این شورا انتقادات زیادی را از سوی فعالان اصلاح طلب متوجه این جریان ساخت. بعد از عارف، از عبدالله نوری و حتی ناطق نوری به عنوان چهره هایی که امکان تشکیل یک حزب فراگیر دارند نام برده شد. با این حال امروز اصلاح طلبان در حالی که با ریزش شدید مخاطبانشان رو به رو هستند خیلی در تکاپوی تشکیل یک حزب فراگیر نیستند.

اصولگرایان و حزب فراگیر

شاید بیشترین شخصیت اصولگرایی که بارها و بارها از لزوم حزب فراگیر در این جریان سیاسی سخن گفته، محمدرضا باهنر باشد. محمدرضا باهنر، دبیر کل جامعه مهندسین و کسی که تا همین چندوقت پیش از نفوذ بالایی در تصمیم گیری های اصولگرایان برخوردار بود بعد از تشکیل جمنا دیگر حرفی از حزب فراگیر نزد. جمنا یا همان جبهه مردمی نیروهای انقلاب تلاش کرد به عنوان یک تشکیلات با دربرگیری همه طیف های اصولگرا در انتخابات سال 96 حضور فعال داشته باشد. هرچند اختلافات داخلی شدید در بین اصولگرایان هم دست کمی از اصلاح طلبان ندارد.

واقعیت این است که در این جریان راست سنتی و جبهه پایداری با یکدیگر قابل جمع نیستند و نباید انتظار داشت قالیباف و جلیلی که حاضر نمی شوند در انتخابات به نفع هم انصراف بدهند در قالب یک تشکیلات مانند جمنا همکاری جدی داشته باشند. هر چند در انتخابات سال 96 قالیباف با فشارهایی که متوجه او شد نهایتا به نفع حجت الاسلام رییسی انصراف داد. با این حال شهرداراسبق تهران هم خود را متعهد به جمنا نمی داند و می خواهد گفتمان نواصولگرایی که جزییاتش پوشیده است را گسترش دهد. اصولگرایان شاید بیش از اصلاح طلبان دغدغه حزب فراگیر داشته باشند اما تجربه ناموفق جمنا از یک سو و اذعان خود اصولگرایان به نداشتن چهره محوری از سوی دیگر باعث شده تا تحقق حزب فراگیر در این جریان سیاسی با اما و اگرهایی همراه باشد.

حزب های تصمیم‌گیر بدون عضو

به خاطر نهادینه نشدن مفهوم تحزب در کشور ما امروز شاهد بسیاری از احزاب هستیم که از حزبشان تنها یک دفتر کار موجود است. احزابی که عملا تعداد اعضایشان از 10-20 نفر تجاوز نمی کند اما تلاش می کنند با ادعای کار حزبی در تصمیم گیری ها نفوذ داشته باشند و سهم خواهی کنند. در حال حاضر بیش از 250 حزب از وزارت کشور مجوز گرفته اند. احزابی که نام بسیاری از آنها حتی برای فعالان سیاسی ناشناخته است. با توجه به شرایط سیاسی فعلی نه تنها چشم اندازی برای تاسیس یک حزب فراگیر وجود ندارد بلکه اساسا باید به این سوال پاسخ داد که آیا فعالیت در احزاب موجود دوای دردی هست که بسیاری برای توسعه سیاسی در حال و روز فعلی کشور تجویز می‌ کنند یا خیر؟

کد خبرنگار: ۵
۰دیدگاه شما

برچسب‌ها

پربازدید

پربحث

اخبار عجیب

آخرین اخبار

لینک‌های مفید