سلام نو – سرویس ورزشی: کارلوس کیروش بالاخره از ایران رفت و فدارسیون فوتبال، دشمنان او و مافیای فوتبال بالاخره نفس راحتی کشیدن که توانستند سایه مرد پرتغالی را از سر فوتبال ایران کم کنند.
به گزارش سلام نو، بسیاری، مثل مازیار ناظمی مدیر روابط عمومی وزارت ورزش نتوانستند خوشحالی خود از رفتن کیروش را پنهان کنند و از افقها روشن تیم ملی با گزینههایی چون زیدان مورینو خبر دادند!
بسیاری از اهالی فوتبال ایران نیز که تا امروز مقهور عملکرد کیروش بودند و توان ابراز نظرات خود را نداشتند حالا که مرد پرتغالی از ایران رفته لب انتقاد گشودهاند و میگویند بهتر که کیروش رفت! مگر او چه چیزی به فوتبال ما اضافه کرد؟
چیزهایی که کیروش به فوتبال ما اضافه کرد
این کیروش خصوصیات اخلاقی فردی قابل نقدی دارد چیزی نیست که پنهان باشد و در تمام دوران کاری او مشهود است. از رئال تا منچستر یونایتد و تیم ملی پرتغال کیروش درگیریهای شخصی خاص خود را داشت ولی این مسئله نباید مانع این شود که دست آوردهای عظیم کیروش برای فوتبال ایران را از یاد ببریم.
کارلوس کیروش هشت سال پیش در حالی روی نیمکت ایران نشست که فوتبال ملی ایران فاقد بازیکنانی مقتدر به خصوص در درون دروازه و خط حمله خود بود. اگر جواد نکونام، اندو تیموریان و مسعود شجاعی را نداتشتیم عملا میانه میدان ایران هم خالی از ستاره میشد.
پس از خداحافظی احمدرضا عابدزاده نه ابراهیم میرزاپور، نه حسن رودباریان و نه حتی مهدی رحمتی هیچکدام سنگربانی مطمئن برای دروازه تیم ملی ایران نبودند و باوجود بازیکنان چون سیدجلال حسینی یا محسن بنگر در خط دفاع باز هم دروازه ایران لرزان بود.
در نوک حمله فوتبال ایران هم بعد از علی دایی هیچ وقت چهرهای وجود نداشت که به عنوان یک مهاجم قطعی و قهار و تمام عیار شناخته شود.
از سوی دیگر در تمام سالهایی که ما به خاطر داریم، حتی در جام جهانی 1998 و آن تیم افسانهای، دورن رختکن تیم ملی همیشه ملتهب و پرحاشیه بود و گاهی کار به جایی میرسد که بازیکنان مربی را عوض میکردند! شاید بتوان گفت بعد از حشمت مهاجرانی مربیهای تیم ملی هیچ وقت نتوانستد آن نظم لازم را به تیم ملی بازگردانند.
کارلوس کیروش چنین تیم را تحویل گرفت، تیم آشفته و ناکام و کم ستاره که تیم نبود، با این همه او هرچند بدون جام ایران را ترک کرد ولی برای ایران یک سنگربان استثنایی، چند مهاجم کم نظیر، یک خط میانی خوب و یک ساختار دفاعی منسجم به یادگار گذاشت.
علیرضا بیرانوند قطعا دروازهبان مستعد و کمنظیری است ولی بخشی از درخشش امروز او حتما مدیون کارلوس کیروش و تیم فنی او است. علمکرد بیرانوند در تیم ملی همیشه بهتر از پرسپولیس بوده.
در خط حملهای که بعد از علی دایی فقدان بازیکن داشتیم امروز تعدد بازیکن نه! تعدد ستاره داریم! سردار آزمون، علیرضا جهانبخش، سامان قدوس و مهدی طارمی چهار بازیکن تهاجمی درجه یک تیم کیروش بودند.
در خط میانی هم او یک ژنرال بی حرف و حدیث یعنی امید ابراهیمی را داشت که با درخشش خود در جام جهانی و جام ملتهای آسیا جای هیچ حرف و حدیثی را باقی نگذاشته.
فارغ از این کیروش نظم و دیسپلین را برای فوتبال ایران به ارمغان آورد. مهدی طارمی که بمب حاشیه است در تیم کیروش میدرخشد، سردار آزمون هم داستانی مشابه دارد. با تمام پستی و بلندیها کمتر خبری از مشکل بین بازیکنان تیم کیروش منتشر شد و کمتر خبری از التهاب درون رختکن تیم ملی به گوش میرسید.
آخرین باری که بازیکنان تیم ملی این چنین پشت مربی خود ایستاده بودند را به یاد دارید؟ زمان دایی؟ قلعه نویی؟ برانکو؟ هیچ کدام موفق به خلق چنین اتمسفر و جوی نشدند.
حفظ میراث کیروش و دشواریهای پیش رو
ارزش کار کیروش در فوتبال ایرانی زمانی مشخص میشود که از حقوق مربی همتراز او، مارچلو لیپی، در چین مطلع باشید و نسبت به فوتبال ایران و دنیا شناخت داشته باشید.
کیروش در حالی فوتبال ایران را به جمع چهار تیم برتر جام ملتهای آسیا رساند و موفق شد دوباره پشت سر هم با اقتدار به جام جهانی برود که فوتبال ایران نه زیر ساختهای چین، ژاپن، عمارت، عربستان، استرالیا و قطر را دارد و نه توان مالی مشابه رقبایش را.
در حالی که فوتبال قطر و استرالیا و ژاپن و چین در حال سرمایهگذاری روی فوتبال پایه هستند، فوتبال پایه ایران تنها با اخباری چون تجاوز و تعرض به بازیکنان کودک و نوجوان است که در اخبار دیده میشود.
فوتبال ایران فوتبالی است که مافیا و دلالها بازیکنها دسته چندم را به تیمهایی مثل استقلال و پرسپولیس میفروشند و سرمایهگذارانش نیز چهرههایی مثل حسین هدایتی هستند که امروز یک پا در دادگاه و پای دیگر در زندان دارد.
چه خوشمان بیاید، چه خوشمان نیاید کارلوس کیروش در چنین فضایی تیم ملی ایران را در سطح اول فوتبال آسیا نگه داشت و حفظ این میراث توسط مربیان داخلی محال به نظر میرسد، نیمکت ایران بعد از کیروش مربی بزرگ میخواهد، البته اگر با وضعیت امروز کشور پول کافی داشته باشیم!