سلام نو - سرویس سیاسی: این روزها و در حالی در آستانه چهل سالگی انقلاب قرار داریم که خوانشهای مختلفی و گاه متناقضی از آرمانهای انقلاب مردم ایران ارائه میشود و بار دیگر این پرسش را پیش روی تحلیلگران قرار میدهد که آرمانهای اصلی انقلاب چه بوده است؟
آیا آنچنان که برخی همچون مصباح یزدی باور دارند " هدف اصلی انقلاب اسلامی رفع فقر و محرومیت نبوده و "مردم کشورمان برای اسلام قیام کرده اند"؟
آیا آنچنان که طیف همراه مصباح یزدی میگویند اولویت اول و آرمان انقلاب حجاب بود و وعده امام خمینی، به عنوان رهبر انقلاب اسلامی صرفا حاکم کردن احکامی همچون حجاب بود؟
در ستایش حق انتخاب
اولین گام برای بررسی آرمانهای انقلاب اسلامی را میتوان بررسی متن سخنرانی امام خمینی در بهشت زهرا دانست. سخنرانیای که نخستین مانیفست انقلاب برای دوران استقرار نظامی جدید بود و با تحلیل گذشته به آینده نگاه میکرد.
نیمه اول سخنرانی امام خمینی به حق انتخاب و آزادی حق انتخاب در تعیین سرنوشت و حاکم سیاسی میپردازد. امام در بخشی از سخنان خود میگوید:
"ما فرض میکنیم که این سلطنت پهلوی، اول که تاسیس شد به اختیار مردم بود و مجلس موسسان را هم به اختیار مردم تاسیس کردند و این اسباب این میشود که - بر فرض اینکه این امر باطل، صحیح باشد- فقط رضاخان سلطان باشد، آن هم بر آن اشخاصی که در آن زمان بودند و، اما محمد رضا سلطان باشد بر این جمعیتی که الان بیشتر شان، بلکه الا بعض قلیلی از آنها ادراک آنوقت را نکرده اند، چه حقی داشتند ملت در آن زمان، سرنوشت ما را در این زمان معین کنند؟"
بعد از این نیز بارها به این مسئله اشاره میکنند که حاکم هر زمان را مردم همان زمان باید انتخاب کنند و مثلا نمیشود با نظر مردمی که آقا محمد شاه قاجار را انتخاب کردند سلطنت احمد شاه قاجار را هم درست دانست.
این دیدگاه امام که متکی بر گرامیداشت حق انتخاب مردم و تعیین سرنوشت از طریق نظر آنان است مبنای دیدگاهی است که سلطنت و حکومت موروثی را از اساس باطل میداند.
در ستایش آزادی
اما شاه بیت سخنان امام خمینی در بهشت زهرا قطعا آنجایی است که به آرمان کلیدی انقلاب اشاره میکند و آن را آزادی میداند و خونهای ریخته شده در مسیر انقلاب را در این جهت میداند. امام با اشاره به خونهای ریخته شده جوانان در انقلاب میگوید:
"خونهای جوانهای ما برای این جهات ریخته شده، برای اینکه آزادی میخواهیم ما. ما پنجاه سال است که در اختناق بسر بردیم، نه مطبوعات داشتیم، نه رادیوی صحیح داشتیم، نه تلویزیون صحیح داشتیم، نه خطیب توانست حرف بزند، نه اهل منبر میتوانستند حرف بزنند، نه امام جماعت میتوانست آزاد کار خودش را ادامه بدهد، نه هیچ یک از اقشار ملت کارشان را میتوانستند ادامه بدهند و در زمان ایشان هم همین اختناق به طریق بالاتر باقی است و باقی بود و الا هم باز نیمه حشاشه او که باقی است، نیمه حشاشه این اختناقی هم باقی است."
سخنان امام در روزهای بعد هم تاکیداتی چند باره بر آزادی و استقلال و بهبود شرایط اقتصادی و جمع کردن بساط فساد داشت و رهبر انقلاب بارها به حق انتخاب و آزادی فعالیت سیاسی و اجتماعی تاکید کرد.
پیش از آن نیز بنیانگذار انقلاب در گفتوگو با سازمان عفو بینالملل در نوفل لوشاتو گفت: «در جمهوری اسلامی کمونیستها هم در بیان عقاید خود آزاد خواهند بود.» و در گفتوگوی دیگری تاکید کرد: «فعالیتهای احزاب اگر چنانچه مُضر نباشند، آزاد است.» در اوایل سال ۱۳۵۸، امام بار دیگر بر آزادی فعالیت تمامی احزاب تأکید کرد و فرمود: «در چهارچوب جمهوری اسلامی تمامی احزاب میتوانند آزادانه اظهارنظر بکنند ولی خرابکاری در امور سیاسی را تحمل نخواهیم کرد.» حتی در اردیبهشت سال ۱۳۶۰ در بحبوحه ورود سازمان مجاهدین خلق به فاز مبارزه نظامی با جمهوری اسلامی، امام اعلام کرد: «شما الآن میبینید که بعض احزابی که انحرافی هستند و ما آنها را جزء مسلمین هم حساب نمیکنیم، معذلک چون بنای قیام مسلحانه ندارند و فقط صحبتهای سیاسی دارند، هم آزادند و هم نشریه دارند به طور آزاد... ما البته میل داریم که همه گروهها و همه احزاب به اسلام برگردند و راه مستقیم اسلام را پیش بگیرند و همه مسلم بشوند. بر فرض اینکه نشدند، مادامی که آنها با ما جنگی ندارند... و در مقابل اسلام قیام مسلحانه نکردهاند، به طور آزاد دارند عمل میکنند و به طور آزاد حرفهای خودشان را دارند میزنند.» حتی با وجود انتقاد آشکار ایشان به مشی حزب توده، درباره آنان گفتند: «ما به شما بگوییم نه حزب توده را به واسطه حزب توده بودنش و نه بهایی را به واسطه بهایی بودنش این محاکم ما محاکمه کردند و حکم به حبس دادند. اینها مسائل دارند، حزب توده را خودشان آمدند همه حرفهایشان را زدند و سابقه دارند اینها.»
این در حالی است که طیف خود انقلابی پندار امروز نه تنها از نبودن احزاب کمونیست در ایران راضی هستند بلکه بستن احزابی چون حزب مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی را یک حرکت درست میدانند.
به نظر میرسد امروز پس از گذشت چهل سال از انقلاب اسلامی اگر قصد داریم انقلاب را در مسیری که بنیان گذاشته شد حفظ کنیم باید به مانیفستهای نخستین انقلاب بازگردیم وگرنه جمهوری اسلامی به مرور در مسیری میرود که با مسیر اصلی خود نسبتی نخواهد داشت.