سلام نو – سرویس سیاسی: حسن روحانی در جلسهای که با مدیران وزارت ارتباطات داشت به سانسورهای پهلوی اول اشاره کرد و از ممنوعیت رادیو به عنوان یکی از اولین فیلترینگ ها در کشور یاد کرد. فیلترینگی که از ممنوعیت رادیو به ممنوعیت حضور در شبکه های اجتماعی رسیده است.
به گزارش سلام نو، بعد از پیروزی انقلاب آن چنان فضای آزاد رسانه ای حاکم شد که چپهای مارکسیست آزادانه با مسلمانان انقلابی در تلویزیون مناظره می کردند و روزنامه های موافق و مخالف هم بدون ترس از توقیف نظرات خود را انعکاس میدادند.
رفته رفته بعد از وقایع مختلف پس از انقلاب با حذف برخی نیروهای انقلابی و توقیف رسانه ها و از سوی دیگر بسته شدن فضای صداوسیما فیلترینگ به انحای مختلف بیشتر دامن منتقدین را گرفت. بعد از روی کار آمدن دولت خاتمی فضای باز رسانه ای بار دیگر در دستور کار قرار گرفت؛ هرچند با وقایع سال 78 عملا پرونده آزادی مطبوعات بسته شد.
بعد از پایان دوره ریاست جمهوری سیدمحمد خاتمی، با روی کارآمدن محمود احمدینژاد دوره جدیدی از سانسور آغاز شد. دوره ای که بستن روزنامه ها و سایتهای منتقد دولت امری متداول بود. اولین شبکه اجتماعی که بین مردم ایران عمومیت پیدا کرد و هواداران زیادی داشت، فیس بوک بود. فیس بوک در سال 88 مخاطبین زیادی پیدا کرد و همین کافی بود تا پس از مناظره مناقشه برانگیز سال 88 میان میرحسین موسوی و محمود احمدینژاد این شبکه اجتماعی فیلتر شود. هرچند تجربه سالهای اخیر نشان داده که فیلترینگ جواب نمی دهد. فیس بوک اگرچه فیلتر شد اما فیس بوک فیلترشده نقش زیادی در انتخابات 92 و تبلیغات انتخاباتی داشت.
در دولت روحانی هم اتفاق مهمی که افتاد فراگیری و گسترش روزافزون گوشی های هوشمند ارزان قیمت و اینترنت خط های موبایل بود. اتفاقی که باعث شد اطلاع رسانی اخبار در سریع ترین شکل ممکن صورت بگیرد. با شروع دولت دوم روحانی و وقوع حوادث دی ماه، بهانه برای فیلترینگ تلگرام با 45 میلیون کاربر ایجاد شد. مقرر شد تا با حمایت از پیام رسان های داخلی که هزینه های هنگفتی برایشان شده آلترناتیوی برای مردم در نظر گرفته شود تا فیلترینگ تلگرام هزینه زیادی نداشته باشد. با این حال عدم اعتماد مردم به پیام رسان های داخلی باعث شد تا طبق نظرسنجی های بعد از فیلترینگ تلگرام بیشترین حجم دانلود مردم ایران مربوط به اپلیکیشن های فیلترشکن باشد.
نکته جالب اینجاست آنهایی که بهانه نامناسب بودن فضای تلگرام را عامل فیلترینگ می دانستند امروز در مقابل فیلترشکن هایی که در گوشی غالب مردم وجود دارد و امکان وارد شدن به هر سایتی با هرمحتوایی وجود دارد، ساکت هستند.
هنوز هم در بر همان پاشنه ای می چرخد که بیست سال پیش میچرخید. توقیف فلهای مطبوعات تا زمزمه این روزها مبنی بر فیلترینگ اینستاگرام نشان از آن دارد که آنانی که در پی فیلترینگ اینستاگرام هستند، تحلیل دقیقی از رفتار مردم ندارند. البته این جای بسی تاسف است که مسئولان و سیاستگذاران هنوز متوجه رویکرد مردم نسبت به سانسورها و ممنوعیت های بیجا نیستند. اگرچه دولت و شخص حسن روحانی بارها مخالفت خود را اعلام کرده اند اما ناتوانی از مقابله با فیلترینگ بسیاری از مردم را ناامید کرد.
فیلترینگ اینستاگرام هم باید در راستای پروژه ناامیدسازی مردم ارزیابی کرد. پروژه ای که بیست سال قبل و در اوایل دوران اصلاحات کلید خورد. هر چند در آن زمان امید به اصلاح آنقدر بالا بود و رییس جمهور وقت پشت خود یک سرمایه اجتماعی عظیم می دید که ناامید کردن مردم کار سختی بود. اما در شرایط فعلی که اقتصاد کشور در شرایط سختی به سر میبرد سانسورهایی از این دست بیش از پیش مردم را ناامید میکند. مساله ای که متولیان امر یا واقعا در تحلیل آن قصور دارند یا آگاهانه در پی ناامیدسازی مردم هستند.