به گزارش سلام نو به نقل از فرارو، حدود دو ماه پیش در یکی از حملات اسرائیل، در شهر غزه، تنها در یک خانواده ۱۰۳ نفر کشته شدند.
یک دهه طول کشید تا احمد الغفری خانواده اش را با عشق بسازد، اما در غروبی زمستانی همه چیز در چشم بر هم زدنی نیست و نابود شد. طلای ۱۰ ساله، لونای ۵ ساله و ناجلای ۲ ساله همراه با همسر احمد در حملهای شدید به ساختمانی مسکونی در شهر غزه جان باختند.
همراه با مادر او چهار برادرش، دهها خاله و عمو و فرزندانشان. در مجموع ۱۰۳ خویشاوندش، یک خاندان ویران شد.
احمد الغفری میگوید: حس میکنم خواب میبینم، آنچه که بر سرم آمده باورم نمیشود. دخترام پرندههای کوچک من بودند.
احمد به این علت نجات پیدا کرد که ۸۰ کیلومتر دورتر در کرانه باختری اشغالی بود. از آغاز جنگ بیرون از غزه گیر افتاده بود و در تل آویو مشغول کار بود تا هزینه خانه شان را تأمین کند. وقتی حمله شروع شد با همسرش در حال گفتگوی تلفنی بود.
همسرم میدانست که میمیرد و از من خواست بابت هر بدی که ممکن بود در حق من کرده باشد او را ببخشم. بهش گفتم هیچ نیازی به این حرفها نیست، و این آخرین تماس ما بود.
خانهای که احمد با درآمدش از کار در تل آویو در شهر غزه ساخته بود به زحمت برپاست. خانههای اطراف با خاک یکسان شده است، ازجمله خانه عمویش چند متر آنطرف تر، جایی که همه خانواده به آن پناه بردند.
حمید الغفری میگوید: همه جا آتش بود، تا چهار خانه اطراف ما زیر حمله بود و هر ده دقیقه یک خانه را میزدند.
خانواده همچنان به دنبال اجساد مدفون شده در آوارها میگردند. میگویند یک مادربزرگ ۹۸ ساله و یک نوزاد ۹ روزه هم در میان کشته شدگان هستند. تنها چند نفر زنده ماندند.
احمد دیگر قصد بازگشت به خانه را ندارد، ناجلا اگر زنده بود دوشنبه گذشته دو ساله میشد. احمد میپرسد برای چه کسی برگردم، هیچکس دیگر باقی نمانده که مرا عزیزم خطاب کند و بابا صدایم کند!
نظر شما