سلام نو – سرویس بین‌الملل: مرد شماره دو سپاه در سوریه، مرد شماره یک حماس در لبنان و حالا هم یک حادثه تروریستی در کرمان که هرچند نمی‌شود درباره آمر و عاملش قطعی حرف زد، اما سرنخ‌هایی از اسرائیل در آن وجود دارد.
چه فاجعه تروریستی کرمان کار اسرائیل باشد، چه نباشد باید اعتراف کرد که جنگ برای اسرائیل وارد فاز تازه‌ای شده و آن فاز تروریستی است و ترور فرمانده سپاه در سوریه و فرمانده حماس در لبنان نشان آن است.
چرا اسرائیل موج ترور را آغاز کرد؟
پاسخ به این سوال را باید در اظهارات مقام‌های رژیم صهیونیستی و میدان غزه یافت. اسرائیل نیمی از غزه را شخم زد. بیش از ۲۰ هزار فلسطینی را قتل عامل کرد و هنوز هم دنبال ادامه روند کشتار خود است، اما واقعیت این است که رژیم اسرائیل به هدف نظامی که برای خود تعیین کرده بود نرسیده.
مردم غزه و حتی کرانه باختری ضد حماس نشدند، موج حمایت از اسرائیل کوتاه شد و حماس آنقدری که مدنظر اسرائیل بود عقب‌نشینی نکرد. در کنار این جبهه جدید از سمت یمن هم علیه اسرائیل باز شد که گاه و بی‌گاه آزار می‌رساند.
به جز این داخل اسرائیل هم ملتهب شده است. موج اولیه اتحاد ترک برداشته و فرماندهان ارتش و سیاستمداران به اختلاف خورده‌اند و بخشی از سیاستمداران هم دنبال پایین کشیدن بنیامین نتانیاهو هستند.
در این شرایط یک چیز برای اهل قدرت در اسرائیل مشخص است: برای پیروزی در غزه نیاز به مداخله آمریکا است. اما مسئله اینجا است که آمریکا صرفا به خاطر پیروزی اسرائیل حاضر نیست هزینه مداخله نظامی جدی و گسترده دیگری را در خاورمیانه بدهد، آن هم در جایی مثل غزه که چالش‌های حقوق بشری بسیاری دارد.
آمریکا تمام قد از اسرائیل حمایت می‌کند، در برابر جنایت آن چشم می‌بندد، به آن تجهیزات نظامی و حتی کمک اطلاعاتی می‌دهد، اما حاضر نیست وارد مشارکت نظامی شود.
با این همه اسرائیل خوب می‌داند یک استثنا وجود دارد و آن ایران است. اگر پای ایران به تنش نظامی باز شود آن وقت آمریکا مجبور می‌شود با تفنگ به خاورمیانه برگردد.
در نتیجه اسرائیل برای خروج از بن بست نظامی در غزه و البته باز کردن پای ایران و آمریکا به جنگی مستقیم موج تروری آغاز کرد که از سوریه به لبنان و احتمالا حالا به ایران و کرمان رسیده است. البته باید توجه کرد که هنوز شواهد کافی از نقش اسرائیل در این ترور یافت نشده و صرفا نشانه‌هایی وجود دارد، نشانه‌هایی که البته با کارهای تروریستی داعش هم بی‌شباهت نیست.
با توجه به موج اخیر دستگیری جاسوسان اسرائیل و نیروهای داعش در اطراف ایران می‌توان برای هر دو سو شانسی برابر قائل بود به خصوص با توجه به اینکه شهید قاسم سلیمانی همانطور که به اسرائیل ضربه زد ساختار دولت داعش را نیز ویران کرد.
ایران با اسرائیل چه بکند؟
چه ترور کرمان کار اسرائیل باشد چه نباشد، اسرائیل در مدت اخیر بارها ایران را در سوریه هدف قرار داده است و واقعیت این است که نمی‌توان نسبت به این مسئله بی‌تفاوت بود. اگر ترور کرمان هم کار اسرائیل باشد ضرورت پاسخگویی به تل‌آویو تشدید می‌شود.
اما چه باید کرد؟ آن چه مشخص است تمام این اقدامات یک دام گسترده برای باز کردن پای ایران به جنگ است. در نتیجه در ابتدا نباید در این تله افتاد و در گام بعد باید با تشدید اقدامات امنیتی و تمرکز دستگاه امنیتی کشور روی اسرائیل جلوی موج ترور را گرفت. در گام بعد به جای اقدام نظامی باید با اطلاعاتی مناسب پاسخی مناسب به اسرئیل داد. در نتیجه پرسش اصلی این است که ایران کی، کجا، چگونه و با چه شدتی پاسخ اسرائیل را خواهد داد؟
نظر شما