نخستین بررسیها نشان داد مقتول، دکتر علی محفوظی، متخصص بیهوشی و رئیس اسبق سازمان پزشکی قانونی کشور است که هنگام خارج شدن از خانهاش هدف گلوله مردی ناشناس قرار گرفته است.
همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تحقیقات گستردهای را برای شناسایی عامل قتل آغاز کردند که خیلی زود دریافتند مهندسی ثروتمند به نام بهمن که از قبل با دکتر محفوظی دچار اختلاف مالی بوده، دو مرد را برای قتل اجیر کرده است. به این ترتیب بهمن و دو متهم دیگر بازداشت شدند.
پرویز، عامل اصلی قتل، در بازجوییها به جرمش اعتراف کرد و گفت: از طریق متهم دیگر به نام حمید با بهمن آشنا شدم و بهمن مرا برای قتل دکتر محفوظی اجیر کرد.
او گفت: من سابقه دارم و از طرفی مشکل مالی داشتم و وقتی دیدم برای قتل مرد سالخورده دستمزد خوبی گیرم میآید، قبول کردم، اما الآن پشیمان هستم.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست پرونده برای رسیدگی به شعبه ۵ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی ابتدا کیفرخواست علیه متهم خوانده و سپس اولیای دم در جایگاه حاضر شده و خواستار صدور حکم قصاص شدند.
در ادامه متهم ردیف اول در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل را قبول کرد و گفت: در قبال گرفتن مبلغی پول حاضر شدم مرتکب قتل شوم. پول و اسلحه را بهمن در اختیارم قرار داد. من از طریق دوستم که او هم فعلاً بازداشت است با مهندس آشنا شدم و بعد هم مرتکب قتل شدم. خودم اصلاً دکتر محفوظی را نمیشناختم و دلیلی برای قتل او نداشتم. مهندس بود که از من خواست برایش کاری انجام دهم؛ او خانه دکتر محفوظی را هم به من نشان داد و حتی گفت هر روز ماشینش را زیر درخت زیتون پارک و ورزش میکند و تو هرجایی مناسب بود به او شلیک کن. قرار بود به من ۲۰۰ میلیون تومان بدهد.
وقتی نوبت به مهندس ثروتمند رسید، او گفت: من اتهام را قبول ندارم. این متهم کارگر من بود اما برای قتل از او کمک نخواسته بودم و اصلاً هم دلیلی برای قتل نداشتم.
سپس متهم ردیف سوم در جایگاه قرار گرفت. او گفت: من در شهریار کار میکردم و با متهم ردیف اول هم همکار بودم. یک روز به من گفت میخواهد گواهینامه بگیرد اما سواد ندارد. قرار شد او را پیش کسی ببرم تا کار را برایش راحت کند. بعد از اینکه سر قرار رفتیم و برگشتیم در یک رستوران نشستیم تا غذا بخوریم. آنجا بود که من مهندس را دیدم. مهندس از آشنایانم بود و مرکز پرورش ماهی داشت. بعد از اینکه حرف زدیم گفت کارگر لازم دارد. من هم دوستم را که حالا متهم ردیف اول است به عنوان کارگر معرفی کردم. اصلاً صحبت قتل نبود و من در جریان قتل هم نبودم و نمیدانم چه اتفاقی افتاد.
وقتی نوبت به وکلا رسید گودرزی وکیل بهمن که به اتهام آمریت در قتل بازداشت شده است گفت: یک نفر در این پرونده بوده که از او به طور کامل تحقیق نشده و او آزاد شده است در حالی که تحقیق از او میتوانست گرهگشا باشد.
با توجه به ایرادی که این وکیل وارد کرد، قضات ادامه رسیدگی را به بعد موکول کردند.
نظر شما