به گزارش سلام نو روزنامه جوان نوشت: تلاشهای کارآگاهان پلیس آگاهی برای رمزگشایی از پرونده قتل داریوش مهرجویی، کارگردان فقید و همسرش لحظاتی بعد از حادثه به جریان افتاد. در حالی که انتظار میرفت پلیس در همان ساعتهای اولیه عامل یا عاملان حادثه را بازداشت کند، اما گذشت چند روز از ماجرا و ناکام ماندن تلاشهای صورت گرفته نشان داد پرونده از پیچیدگیهای بسیاری برخوردار است.
در اینباره با عبدالصمد خرمشاهی، کارشناس قضایی و وکیل دادگستری که پروندههای جنایی بسیاری را بررسی کردهاست، گفتگو کردهایم.
قتل داریوش مهرجویی، کارگردان فقید و همسرش به زعم گذشت پنج روز از حادثه هنوز کشف نشدهاست. از آنجا که پلیس لحظاتی بعد از حادثه در محل حاضر و تلاشهای گستردهای برای رمزگشایی از جنایت به کار گرفته شدهاست، با این حال تلاشهای به کار گرفته شده اقناع افکار عمومی را به دنبال نداشتهاست. به دلیل تجربه شما در جریان پروندههای جنایی، گذشت زمان در چنین پروندههایی چه پیامدهایی به دنبال خواهد داشت؟
قتلهایی که افکار عمومی را به شدت متوجه خود میکند، از چند جهت قابلبررسی است. اول شخصیت قربانی پروندهاست که از شهرت برخوردار است که مورد توجه افکار عمومی قرار میگیرد، مثل پرونده شهردار اسبق تهران که به اتهام قتل همسرش بازداشت شد. مورد دوم درباره متهم است که در جامعه شناخته شده باشد و مورد سوم به اعتبار نوع قتل و نحوه قتل است که میتواند سبب شود افکار عمومی تحتتأثیر قرار گیرد. یکی از اهداف مجازاتها این است که حالت بازدارندگی داشتهباشد و برای متجریان عبرتی شود که تأثیرات خود را به سرعت نشان دهد.
اگر قرار باشد پرونده قتلی که افکار عمومی را تحتتأثیر قرار داده و نگرانی عمومی را به دنبال داشتهاست و متهم بعد از ۱۰ سال بازداشت شود، این مجازات تأثیر خود را از دست داده است و نفعی عاید جامعه نمیشود. در این پرونده به لحاظ شخصیت مطرح مهرجویی و همسرش جامعه به شدت تحتتأثیر قرار گرفت و معمولاً در این پروندهها شایعاتی مطرح میشود که نمیشود از آن جلوگیری کرد. در این چند روز انواع شایعات در اینباره طرح شد. از جمله طرح قتلهای زنجیرهای و انواع شایعات درباره پرونده مطرح شد.
از موضوعات مطرحشده در پرونده شناعت به کار گرفته شده در ارتکاب جرم است. در جریان چه پروندههایی این شیوه مطرح است؟
چند فرضیه مطرح است که مهمترین آن کینه و عداوتی است که مرتکب نسبت به قربانی دارد؛ یعنی با زدن یک یا دو ضربه خشمش فروکش نمیکند و سعی میکند با قساوت هر چه تمامتر به آرامش برسد. از جمله در پرونده افسانه نوروزی بعد از اینکه مورد تجاوز قرار گرفت و در دفاع از خود مرتکب قتل شد، اما به قدری او از مرد متجاوز خشمگین بود به همان ضربات اولیه اکتفا نکرد و جسد را مثله کرد. یکی از مواردی که میشود روی آن انگشت گذاشت شاید سابقه و نوع و عداوتی است که مرتکب قتل نسبت به قربانی داشتهاست که یکی از فرضیات مطرح شدهاست.
اما شواهد نشان میدهد که عاملان حادثه بیش از یک نفر باشند؟
بله، شنیدهها حاکی است که در صحنه جرم بیشتر از یک نفر بودهاند. یک نفر به تنهایی نمیتواند مرتکب قتل دو نفر شود، مگر در شرایط خاص. ما در پروندههایی داشتهایم که مرتکب در یک اتاق یک قتل و در اتاق دیگر فرد دیگری را به قتل رساندهاست، با این حال در این پروندهها مرتکبان بیشتر از یک نفر بودهاند که توانستهاند نقشه خود را اجرا کنند.
شما به شهرت مقتول اشاره کردید، در پرونده شهلا هم که شما وکالت آن را بر عهده داشتید، از زمان وقوع حادثه تا زمان کشف قتل که با اقرار مظنون همراه بود، پلیس زمان زیادی را صرف کشف قتل کرد و افکار عمومی را در آن مدت تحتتأثیر قرار داد. چه موضوعاتی منجر به صرف زمان زیادی در کشف آن قتل شد؟
آن قتل پیچیده بود. اظهارات شهلا و مواردی که عنوان میکرد در وادی امر توجیهکننده به نظر نمیرسید و افراد زیادی مورد اتهام بودند. رئیس وقت دادگاه همان زمان به من اعلام کرد که چند نفر به دادگستری مراجعه کردهاند و به قتل مرحوم لاله سحرخیزان اعتراف کردهبودند که اعتراف و انکار شهلا موضوع را پیچیده کردهبود. در این پرونده تصور نمیکنم که پیچیدگی خاصی وجود داشتهباشد. با توجه به تجربیات پلیس علمی انتظار است که پلیس مرتکب اصلی را شناسایی و بر هم خوردن آرامش روانی جامعه تا حدودی ترمیم پیدا کند.
اینکه تاکنون قاتل کشف نشدهاست میتواند ناشی از برنامهریزی درست مرتکبان باشد که موفق شدهاند پلیس را ناکام بگذارند؟
بله. یکی از این موارد قطع دوربین است، چراکه محل مجهز به دوربین بودهاست، اما دوربین قطع شدهبود. آقای مهرجویی خودش با دوربین سروکار داشتهاست. با توجه به تهدید اولیه که چند روز قبل صورت گرفتهاست، یکی از موارد قطع دوربین یا عدم حضور نگهبان در محل است. یا مواردی مثل اینکه مرتکبان برای به اشتباه انداختن پلیس صحنهسازی کردهباشند.
در چه مورد صحنهسازی کردهاند؟
نوع قتل نشان میدهد که مرتکبان ناشی نبودهاند و حداقل یک مورد دست به این کار زدهاند. کسانی که به این شیوه حرفهای عمل کردهاند، میتوانند با صحنهسازی حواس پلیس را پرت کنند. نوع قتل، نحوه مسائل مطرحشده نشان میدهد مرتکبان با تجربه و آشنایی قبلی، مرتکب جنایت شدهاند.
نظر شما