سلام نو – سرویس سیاسی: ابراهیم رئیسی سفر دیگری به نیویورک داشت و سخنرانی دیگری را در مجمع عمومی سازمان ملل در قامت رییس جمهوری اسلامی ایران انجام داد تا سومین سخنرانی خود در سازمان ملل را کرده باشد.
سخنرانی رئیسی بر محورهایی همچون تحکیم نهاد خانواده، انتقاد از قرآن سوزی، انتقاد از نقش کشورهای غربی در حوادث ایران، متضرر شدن غرب از تحریم ایران، استقبال از هر ابتکاری برای پایان جنگ اوکراین و عدم اعتقاد ایران بر سلاح هستهای در دکترین دفاعی خود تاکید کرد.
شاید بسیاری به محورهای سخنان رئیسی انتقاد داشته باشند، اما به نظر میرسد پیش از آن نقد اصلی باید به رویکرد رییس جمهور و مشاورانش در سخنرانی و بعد موضوعات باشد. در واقع این جا دو سوال مطرح است اول اینکه چرا بعضی موضوعات مطرح شدند و دوم آن که برای موضوعات ضروری چه ابتکارات و ایده جدیدی در دست بود؟
مواضع ایران درباره خانواده مشخص است، مواضع غرب نیز مشخص است. طرح مسئله تحکیم خانواده چه سودی برای ایران داشت؟ آیا نمیشد این حرف را در یک تریبون داخلی یا یک نشست فرعی مشخص کرد؟ آیا گفتن این حرف تاثیری بر کشورهای در حال تعامل با ایران دارد یا بازتاب خاصی در رسانههای غربی داشت؟
درباره مسئله قرآن سوزی انتقاد از این مسئله بسیار به جا و مناسب بود و جای تحسین دارد.
رییس جمهور همچنین از استقبال از هر ابتکاری برای پایان جنگ اوکراین سخن گفت و خود ابتکاری در این زمینه مطرح نکرد. در حالی که عربستان در حال تلاش برای ابتکار در ماجرای اوکراین است، چرا ایران که تبدیل به بخشی از دعوای اوکراین شده هیچ ابتکاری در این زمینه مطرح نکرد؟
مشکل اساسی و بنیادین اما در زمینه مسئله هستهای و تحریم رخ داد. رئیسی از بد بودن تحریم، متضرر شدن غرب از این تحریم و البته تاکید بر عدم علاقه ایران به داشتن سلاح هستهای سخن گفت. حرفهایی کاملا تکراری که پیشتر بارها تکرار شده است.
آیا رییس جمهور به عنوان مقام اجرایی ارشد کشور و مجری اصلی سیاست خارجی ایران نباید ابتکارات و خلاقیتهایی را در جهت جامع عمل پوشاندن به سیاستهای کلان کشور عملیاتی کند؟
متاسفانه رییس جمهور محترم تریبون سازمان ملل را جایی برای وعظ و نصحیت یافتند در حالی که کشورهای مختلف از این تریبون برای خلق ابتکارهای مختلف، جلب توجه جهان به برند خود و همراه کردن کشورهای مختلف با ایدههای منطقهای و بینالمللی خود استفاده میکنند.
شاید مشاوران رییس جمهور و تیم رسانهای دولت سیزدهم رویکرد رئیسی را آرمانگرایانه بدانند، اما واقعیت این است که حتی رویکرد آرمانگرایانه نیز به نسخههایی عملیاتی نیاز دارد وگرنه آرمان بیعمل به کشور سودی نمیرساند.
این نگاه عملگرایانه نه تنها در تریبون مجمع عمومی بلکه در نشستهای حاشیهای نیز باید مدنظر باشد. کافی است همین حالا نگاهی به دیدارهای حاشیهای رقبای ایران مثل ترکیه و رژیم صهیونیستی داشته باشیم تا ضعف عملیاتی ما در سفر نیویورک مشخص شود. از سفرهایی مثل نیویورک باید دیدارهایی با فعالین اقتصادی و تلاش برای شکلگیری ائتلافهای موقت جهت تامین منافع ملی ایران شکل بگیرد.
نظر شما