وزارت علوم بیتقصیر است!
شاید برای ما خیلی هم این اتفاق تازگی نداشته باشد، وقتی دو سال پیش خبر آمد دانشجویی در دانشکده دندانپزشکی با خرید صندلی چند سالی را به تحصیل در این رشته مشغول بوده است و حتی وزیر وقت علوم آن را تایید کرد تا به نوعی از پدیده صندلی فروشی رونمایی کرده باشد و این ترکیب هم به ادبیات واژگانی رسانهای ایران اضافه شود. اما حالا آنطور که مدیرکل برنامهریزی آموزشی وزارت علوم « وزارت علوم هیچ نقشی در پذیرش دانشجویان ندارد بلکه فقط برای آنها برنامهریزی آموزشی میکند.» به ادعای او چون سازمان سنجش متولی پذیرش دانشجوست پس باید به ابهام فروش صندلی هم پاسخ دهد.
صندلی پزشکی برای بچهپولدارها
سازمان سنجش این روزها شلوغتر از هر زمان دیگری است و حواشی بسیاری هم پیرامون آن وجود دارد، خبر دیروز مبنی بر لغو آزمون آیلتس به واسطه تایید در لو رفتن سوالات یکی از این حواشی پرشمار این سازمان است. اما یک احتمال همچنان وجود دارد و آن هم تحصیل افراد در پردیسهای خودگردان دانشگاههای برتر کشور است؛ پردیسهایی که عملا فرصت تحصیل در پر جاذبهترین رشتهها و دانشگاهها را در اختیار افراد ثروتمند قرار میدهد و آنها را روی صندلیهایی مینشاند که افراد معمولی فقط با سعی و کوششی وافر ممکن است به آن دست یابند.
دانشگاه کنکور نمیخواهد پول میخواهد
ورود به پردیسهای خودگردان یک راه قانونی برای تحصیل در پرآوازهترین دانشگاهها ست اما با این که کاری قانونی است افراد زیادی به آن اعتراض دارند، از جمله کسانی که کلیپ مربوط به صندلی فروشی در رشته مکانیک دانشگاه شریف را در فضای مجازی پخش کردهاند. در میان معترضان، برخی از استادان این دانشگاهها نیز حضور دارند، کسانی که خودشان با سختی دانشجوی این دانشگاهها شدهاند و حالا به دانشجویانی درس میدهند که در ازای پرداخت پول همان جایی قرار گرفتهاند که دیگران بدون پول و البته با مشقت به آن رسیدهاند.
ویژه خواریهای قانونی
شکاف طبقاتی در نظام آموزشی کشورمان چه مدرسه باشد و چه دانشگاه سالهای طولانی است که وجود دارد و با گذر زمان فقط به عمق آن افزوده میشود. در واقع همیشه راههای میانبری وجود دارد که فقط به روی طبقه مرفه جامعه باز است که یکی از آنها پردیسهای کاملا قانونی دانشگاههای دولتی است؛ فرصتی رسمی برای ویژه درس خواندن طبقه ثروتمند. این افراد کسانی هستند که چون هیچ دغدغهای بابت پرداخت هزینههای سنگین مربوط به شهریههای ثابت و متغیر(واحدهای نظری، عملی و کارآموزی) ندارند در کنار کسانی که از ماراتن دشوار کنکور به دانشگاه راه یافتهاند درس میخوانند و فقط به این دلیل که ثروت دارند همتراز با آنها میشوند. باوجود این وضعیتِ دور از عدالت اما دانشگاههای دولتی همچنان ترجیح میدهند در دل خود تشکیلاتی پولی داشته باشند و حتما ذینفعان این ماجرا نیز از آن حمایت میکنند. با نگاهی به تعداد پذیرش پردیسهای خودگردان که ورودیهای آن مشقت گذر از کنکور را درک نکردهاند، میتوان مشاهده کرد که چطور عدهای اندک میتوانند به صرف داشتن ثروت وارد دانشگاههای برتر شوند. نظام سنجش و پذیرش دانشجو در کشورمان به یک خانه تکانی اساسی نیاز دارد چرا که از یک سو افرادی با پرداخت پول و افرادی نیز با تقلب وارد دانشگاهها و رشتههای پرمتقاضی میشوند و عملا دیگرانی را که زحمت میکشند و درس میخوانند، پشت سر میگذارند.
نظرات