- از هر دو منظر (نظارت و قانونگذاری) جایگاه مجلس دچار نزول شده، مردم تصور میکنند این نهاد نمیتواند ملت را در نظام حکمرانی نمایندگی کند.
- مردم احساس میکنند، عملا نمیتوانند مطالبات خود را از طریق انتخابات مجلس یا ریاستجمهوری محقق کنند. البته باید اعتراف کرد که همه تقصیرها ناظر بر نهادهای موازی نیست، بلکه شیوه عملکرد نمایندگان هم با ضعفهای فراوانی همراه است.
- نظام انتخاباتی کشور از جهت آزادی، رقابتی بودن و... دوره به دوره محدودتر شده است. البته منظورمان از دوره به دوره، مطلقانگاری نیست. گاهی اوقات که فضای سیاسی به دلایل گوناگون بازتر شده، (مجلس ششم، مجلس دهم) تبلور آن در انتخابات هم نمایان شده است. اما از مجلس پنجم که بحث نظارت استصوابی با سازوکار اجرایی متفاوتتری مطرح شد، آزادیهای انتخاباتی هم محدودتر شدند. عملا این روند منجر به انتخابات98 و 1400 با مشارکتهای بسیار پایین مردم شد.
- در سال 1400مردم متوجه شدند همه طراحیها صورت گرفته تا یک نفر بر صدر بنشیند. حتی افراد هم طیف کاندیدای مورد نظر شورای نگهبان، نقش یار کمکی را بازی میکردند. 9کاندیدای مورد نظر جبهه اصلاحات همگی حذف شدند؛ ضمن اینکه افراد میانهرویی چون علی لاریجانی، علی مطهری و... هم حذف شدند تا خللی بر پیروزی فرد مورد نظر وارد نشود.
- مجلس دیگر عصاره فضایل ملت آنگونه که امام (ره) فرمودند، نیست، بلکه عصاره فضایل مورد نظر شورای نگهبان است. خوب است، رسانهها بررسی کنند، افراد تایید صلاحیتشده در انتخابات را با افراد ردصلاحیت شده مقایسه کنند تا مردم متوجه شوند چه ظرفیتهایی در کشور وجود دارد که به دلیل ساختار نامناسب و ردصلاحیتها فرصت اثرگذاری در حوزه تقنینی را از دست دادند.
- سیستم اگر خواهان مشارکت بالاست، باید انحرافات و تغییر رویهها و کژکارکردیها را اصلاح کرده و به شرایط ابتدای انقلاب باز گردد. البته دیدگاهی که برخی افراد مانند باهنر و متکی و... از مشارکت دارند، دستوری است. این افراد میگویند «مردم باید در انتخابات شرکت کنند تا چشم دشمنان کور شود!» چشم دشمنان زمانی کور میشود که در ایران نهادهای قوی و کارآمد وجود داشته باشد. یک مجلس ضعیف و تنزلیافته که نمیتواند دشمن را عقب براند.
- جنبش اعتراضی ایرانیان در سال 1401 وارد سطوح متفاوتی از کنشگری شده است. این حرکت، روند تکاملی خود را میپیماید. نخستین تبلور این جنبش هرچند به شکل اعتراضات خیابانی ظهور کرد، اما در ادامه به شکل کنشگریهای سیاسی، انتخاباتی و... میتواند ظهور و بروز کند.
- نباید تصور کرد پرونده رخدادهای اخیر بسته شده است. اساسا اکثریت مردم به دلیل تجربههایی که داشتند در خیابان حاضر نشدند. دلیل عدم حضور مردم در خیابان این نبود که مطالبات مطرحشده را قبول نداشتند، بلکه معتقدند که نحوه پیگیری مطالبات باید به صورتهای عمیقتر و دموکراتیکتری باشد.
- مردم ایران ویرانی طلب نیستند، نمیخواهند زمینه مداخلات خارجی و تجزیه فراهم شود. قصد آنها کنشگری در فضایی دموکراتیک است.
- حتی در ماجرای حجاب، حتی افرادی که تن به پوشش اجباری نمیدهند حاضر نیستند برای دنبال کردن مطالبه خود تن به خشونت و آنارشیسم دهند. حتی کاهش مشارکت مردم در انتخابات یک رفتار مدنی است که پیامی را به حاکمیت منتقل میکند.
محمود صادقی گفت: برخی میگویند «مردم باید در انتخابات شرکت کنند تا چشم دشمنان کور شود!» چشم دشمنان زمانی کور میشود که در ایران نهادهای قوی و کارآمد وجود داشته باشد. یک مجلس ضعیف و تنزلیافته که نمیتواند دشمن را عقب براند. کاهش مشارکت مردم در انتخابات یک رفتار مدنی است که پیامی را به حاکمیت منتقل میکند.
نظر شما